????پاداش اقرار به یگانگی خدا????
????حضرت یوسف از بالاى قصر جوانى را دید که با لباسهاى مندرس از کنار قصر عبور مى کرد،
جبرئیل به حضرت عرض کرد: این جوان را مى شناسى ؟
حضرت یوسف فرمود: نه .
جبرئیل فرمود: این همان طفلى است که در گهواره به سخن آمد و نزد عزیز مصر به پاکدامنی و طهارت تو شهادت داد ..
حضرت یوسف فرمود: او را بر من حقى است .
پس دستور داد جوان را آوردند و امر کرد او را لباسهاى فاخر پوشانیدند و انعام زیاد در حق او ارزانى فرمود…
با نگاه به این منظره جبرئیل به خنده آمد !
حضرت یوسف فرمود: آیا احسان ما کم بود که به نظر تحقیر تبسم کردى !؟
جبرئیل عرض کرد: غرض از خنده من این است؛ تو مخلوق هستى و در حق این جوان به واسطه شهادتی که درباره تو در خردسالى و بى اختیاری داده بود این همه احسان کردى ،
????پس پروردگار بزرگ در حق کسی که بر توحید و وحدانیت او گواهی داده ( و یک عمر بگوید: اشهد ان لا اله الا الله ) چقدر احسان خواهد فرمود …؟
خزینة الجواهر مرحوم نهاوندى????????????????????????
لااله الاالله
«شعر امام زمان»
اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
اي آنکه در حجابت درياي نور داري
من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
برعکس چشمهايم چشمي صبور داري
از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما
کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟
در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟
الا که …
آبله ، وبا ، مخملک
جوش و کهیر و کورک
جذام و گال و برفک
قند و فشار و سرخک
طرح و کشیک و عینک !
روز پزشک مبارک !
.
.
.
سلام عزیزم روزت مبارک
تعجب نکن ا
مروز روز پزشکه تو هم تنها طبیب دل بیمار منی !
.
.
.
آنگاه که دردمندی سلامت خود را بازیابد آنگاه که دستی
به نشان شکر به آسمان بلند شود ملائک تو را می ستایند
روز پزشک مبارک
.
.
.
چو بیمار از شفا سرمست گردد طبیب از فرط شادی مست گردد
خدا شفی و این خود افتخاری است که دستی با خدا همدست گردد . . .
.
.
.
دستهایی که شفا می دهند مقدس تر از لبهایی هستند که دعا می خوانند . . .
روز پزشک مبارکباد
.
.
.
ما به نجات زخمیان شب میاییم / داغیم لیکن به شفای تب می آییم . . .
روز پزشک بر همکاران گرامی مبارک باد
.
.
.
«پزشک» با شوق و رنج می آموزد تا رنج انسان را به شوق و آرامش برساند
روز پزشک مبارک
.
.
.
«پزشک» سزاوار تکریم و قدر است که بسی گرانقدر است
با افتخار ، ارزش علمی و انسانی اش را پاس می داریم
«روز پزشک» مبارک
.
.
.
فلک زدستانت ای پزشک کین موحبت زعالم بالا رسیده است . . .
روز پزشک مبارک
.
.
.
تا همتت ای پزشک باقیست دستان تو نعمتی الهیست
روز پزشک مبارک
.
.
.
گر طبیانه بیایی به سر بالینم به دو عالم ندهم لذت بیماری را
روز پزشک مبارک
.
.
.
آدمهای بزرگ زود از یاد نمی روند و به انتها نمی رسند
روز پزشک مبارک
.
.
.
آه ای طبیب دل من درمان بیماری ام کن
در پای تو رفتم از دست فکر پرستاریم کن
در دام عشقت اسیرم خون می خورم تا بمیرم
گر فرصتی مانده باقی ای مهربان یاریم کن
روز پزشک مبارک
.
.
.
با سلام و تشکر فراوان از تعهد و اخلاصتان
امیدواریم ستارهی زندگی و اختر دانشتان
پیوسته ایام بر دل بیماران بتابدو هماره دعای بندگان بدرقه راه شما باشد
روز پزشک بر شما گرامی باد
.
.
.
روزگاریست که من طالب دیدار توام / فکر من باش در این شهر گرفتار توام
گفته بودی که طبیب دل هر بیماری / پس طبیب دل من باش که بیمار توام
روز پزشک مبارک
.
.
.
آنان که خاک را در نظر کیمیا کنند / آیا بود گوشه چشمی به ما کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی / باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
روز پزشک مبارک
.
.
.
اول شهریور ، روز پزشک بر جامعه پزشکی و تمامی پزشکان متعهد فارسی زبان، مبارک باد . . .
پزشکان
حضورتان اشارتی ست پیامبرانه
شاید دردمندی به دستان شما دخیل بسته باشد
روزتان مبارک…دستانتان شفا بخش
.
.
.
روز پزشک بر شما مبارک
امیدوارم هیچ وقت روی هیچ دکتری رو نبینید !
.
.
.
آهای پزشکها باشمایم
برای کسی که میگوید صداش گرفته ٬ سرش سنگیه ٬
و آب ریزش بینی دارد ٬ هی نسخه نپیچید !
شاید بغضی در گلویش ترکیده باشد . . .
.
.
.
اگر پزشک هستی دیگر متعلق به خودت نیستی
اگر متعلق به خودت هستی دیگر پزشک نیستی
(شادروران دکتر قریب)
روز پزشک مبارک
روز پزشک
…
کت چیست و چگونه میشود چیزی اعم از مادی و معنوی دارای برکت شود؟ و اگر چیزی دارای برکت شود چه اتفاقی میافتد. خداوند علاوه بر آنکه بسیاری از نعمات خود را با تعبیر نعماتی «مبارک» در قرآن کریم یاد کرده ، به زیبایی به اصل برکت اشاره کرده و می فرماید: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ؛ و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعا برکاتی از آسمان و زمین بر ایشان می گشودیم.علامه طبرسی در تفسیر این آیه می نویسد: خداوند می فرماید: از شرک و گناهان بپرهیزید تا ما درهای برکات و خیرات تکامل بخش را، از آسمان به وسیله آمدن باران و از زمین به خاطر روییدن گیاهان و به وجود آمدن میوه ها نازل گردانیم.در برکت، جنبه الهی و معنوی هم بسیار تأثیرگذار است و به فزونی، تعالی و ماندگاری نعمت کمک کرده و در نهایت، انسان را به سلامت دنیوی و سعادت اخروی نزدیک می سازد. این موضوع در بیانات امام رضا(علیه السلام) هم از جهات گوناگونی مطرح شده و آن حضرت در بیانات مختلفی این اصل مهم زندگی اجتماعی بشر را یادآور شده اند.امام رضا (علیه السلام) درباره عامل مهم برکت یعنی اطاعت خداوند می فرماید: خداوند متعال به یکی از پیامبران وحی فرستاد که: « هرگاه من اطاعت شوم، راضی می گردم و آن گاه که رضایت داشتم، برکت می دهم و برکت من هم بی پایان است». (1)اباصلت هروی روایت می کند هنگامی که حضرت امام رضا علیه السلام به سناباد وارد شدند به کنارهی کوهی نزدیک سناباد که از سنگش دیگ و دیگچههای سنگی درست میکنند رسیدیم ، امام به تخته سنگی از کوه تکیه زدند و و رو به آسمان فرمودند:"خداوندا! مردم را از این کوه سود برسان و غذاهایی را که مردم در دیگ ها و ظرفهای سنگی این کوه میپزند برکت عطا فرما"سپس دستور دادند دیگچههایی از همان سنگ برایشان بیاورند و فرمود: «غذای مرا در هیچ ظرفی نپزید مگر در همین ظرفهای سنگی.»می توان گفت که یکی از مهمترین عوامل برکت در رزق و روزی، داشتن ایمان و تقوا (عمل به واجبات و ترک محرمات) بوده و انحراف از راه خدا خود سبب زوال نعمتها و نابودی برکت از زندگی می شود. امام رضا علیه السلام به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود:لا تَزالُ اُمَّتی بــِخیرٍ ما تَحابُّوا وَ تَهادَوا وَ أدَّوُا الأمانَةَ و إجتَنِبُوا الحَرامَ وَ وَقَروا الضَّیفَ وَ أقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ، فَإذا لَم یَفعَلُوا ذلکَ، إبتَلوا بــِالقَحطِ وَ السِّنینِ؛ امّت من تا هنگامی که یکدیگر را دوست بدارند، به یکدیگر هدیه دهند، امانت داری کنند، از حرام اجتناب کنند، میهمان را گرامی دارند، نماز را به پا دارند و زکات بدهند، در خیر و خوبی خواهند بود. پس اگر این امور را انجام ندهند، به قحطی و خشکسالی مبتلا خواهند شد.(2)امام رضا(علیه السلام) همچنین در بیانی دیگر میفرمایند: «لاتستقلوا قلیل الرزق فتحرموا کثیره». رزق و روزی کم را ناچیز مشمارید، زیرا این کار شما را از نعمتهای فراوان محروم می سازد.یکی از عوامل برکت در زندگی از نگاه امام رضا (علیه السلام) تلاوت قرآن است. عن الرضا علیهالسلام یرفعه النبی صلی الله علیه و آله قال: اجعلوا لبیوتکم نصیبا من القرآن فان البیت اذا قرء فیه القرآن تیسر علی اهله و کثر خیره و کان سکانه فی زیادة و اذا لم یقرأ فیه القرآن ضیق علی اهله و قل خیره و کان سکانه فی نقصان ؛ از امام رضا علیهالسلام روایت شده که حضرت رسول(ص) فرمود:برای خانه های خود، سهمی از تلاوت قرآن قرار دهید،چون هر کس در خانه خود قرآن تلاوت کند، کارهای اهل آن خانه آسان گردد. و خیر و برکت در آن خانه زیاد شود، و هر خانهای که در آن قرآن تلاوت نکنند، کارها بر اهل آن تنگ شود، و خیر و برکت و در آن خانه کم گردد، و ساکنان آن، بیبرکت و در نقصان باشند. (3)و عامل دیگر ایجاد برکت در زندگی یاد و نام خدا در کارها است. در این زمینه امام رضا(علیه السلام) به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می فرماید: قالَ اللّه عَزَّوَجَلَّ: اِذا قالَ العَبدُ: «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» قالَ اللّه ـ جَلَّ جَلالُهُ ـ : بَدَاَ عَبدى بِاسمى، وَ حَقٌّ علىَّ اَن اُتـَمِّمَ لَهُ اُمورَهُ و اُبارِکَ لَهُ فى اَحوالِهِ؛ خداوند فرمود:هرگاه بنده بگوید: بسم اللّه الرحمن الرحیم، خداى متعال می گوید: بنده من با نام من آغاز کرد. بر من است که کارهایش را به انجام رسانم و او را در همه حال، برکت دهم.(4)پی نوشت ها:1. میزان الحکمة، ج1، ح17002. عیون اخبار الرضا ج 2 ص 29 ح 253. وسائل الشیعه، ج6، ص2004. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 269، ح 59منبع: قدس
پیش از مراجعه به آیات و احادیث مرتبط؛ توجّه به این نکات، سودمند است.الف. مبارک مطلقمبدأ همه برکات جهان هستى، ذات مقدّس حق تعالى است. او است که همه برکات را پدید و فرود آورده و رحمت و برکتش، همه چیز را فرا گرفته است؛ از اینرو مبارکِ مطلق(بیقید و شرط)، خدا است و «مبارک»، یکى از صفات بارى تعالى است.[1] و همه آفریدهها، چه بدانند و چه ندانند، چه بخواهند یا نخواهند، به اندازه ظرفیت و شایستگىِ خود، از برکات الهى، برخوردارند.ب. پیوند عوامل مادّى و معنوى برکتدر متون اسلامى؛ عوامل معنوى برکت، در کنار اسباب مادّى آن، قرار دارند. آنچه از همجوارى این دو دسته از عوامل بر میآید، این است که در جهانبینى اسلامى، اعتقاد به تأثیر معنویّت در خیر و برکت و توسعه و شکوفایى مادّى، به معناى نفىِ اسباب مادّى یا کمرنگ کردن نقش آنها در برکت و توسعه اقتصادی نیست؛ بلکه بدین معنا است که اسلام، علاوه بر عوامل مادّىِ شناخته شده براى برکت و توسعه، عوامل معنوی را هم مؤثّر میداند و معتقد است که باورهاى صحیح دینى، اخلاق شایسته و اعمال نیکو نیز در برکت و شکوفایى و توسعه اقتصادى زندگی فردی و اجتماعی، نقش دارند.قرآن کریم، در اینباره تصریح میکند: «و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، به یقین برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم، ولى آنها حق را تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم».[2]خداوند، در آیه دیگرى، از قول نوح(ع) میفرماید: «و گفتم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است، تا بارانهاى پربرکت آسمان را پى در پى بر شما فرو فرستد، و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد».[3]بهعلاوه؛ نه تنها ارزشهاى معنوى، در برکات مادّى و تداوم آن تأثیر دارند، بلکه عکس آن نیز درست است؛ یعنى برکات مادّى در چارچوب رهنمودهاى اسلامى، موجب تقویت و شکوفایى ارزشها و برکات معنوى میگردند.از یک سو؛ قرآن تأکید دارد که اگر ایمان و تقوا در جامعه فراگیر شود، برکات الهى از آسمان و زمین، مردم را فرا خواهند گرفت و زندگی و جامعه بشرى، شاهد برکات همه جانبه مادّى و توسعه اقتصادى خواهد بود. از سوى دیگر؛ در اسلام، کارِ سالم براى تأمین زندگى آبرومندانه، از بزرگترین عبادتها و ارزشهاى معنوى شمرده میشود. این فرمایش پیامبر خدا(ص)، در بیان همین مطلب است: «عبادت، هفتاد بخش است. برترینِ آنها، کسب [درآمد] حلال است».[4]در پرتو این نگرش، اسلام، همه تلاشهایى را که در جهت پدید آوردن برکات مادّى صورت میگیرند، چنانچه با انگیزه صحیح و در جهت سازندگى انسان باشند، عبادت میشمرد و مقدّس میداند و معتقد است که برکات مادّى و معنوى، تنها در کنار هم پدید میآیند.عوامل خیر و برکت در زندگیبرخی از عوامل خیر و برکت در زندگی فردی و اجتماعی عبارت است از:1. ایمان و تقوادر قرآن و حدیث به اثر عمیق ایمان و تقوا در زندگى مادى انسانها، اشاره شده است:[5]«و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و پرهیزکارى پیشه میکردند، یقیناً [درهاىِ] برکاتى از آسمان و زمین را بر آنان میگشودیم، ولى [آیات الهى و پیامبران را] تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالى که همواره مرتکب میشدند [به عذابى سخت] گرفتیم».[6]امام على(ع): «شما را به تقوای الهی، سفارش میکنم …؛ زیرا هرکس تقوا پیشه کند، سختیها، پس از آنکه نزدیک شدهاند، از او دور میشوند … و رحمت، پس از آنکه رمیده است، به او مهربان میگردد و [چشمه] نعمتها، پس از آنکه خشکیده، بر او جوشان میشود و [بارانِ] برکت، پس از آنکه نَم نَم گشته است، بر او سیلآسا میگردد».[7]امام صادق(ع) درباره این سخن خدای متعال که: «مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب»؛[8] یعنى در آنچه به او داده، برکت قرار میدهد.[9]2. عدالتورزیامام على(ع): «به سبب عدالت، برکتها افزونى مییابند».[10]امام صادق(ع): «اگر میان مردم دادگرى شود، همه بینیاز میشوند، آسمان روزى خود را فرو میریزد، و زمین به اذن پروردگار متعال، برکت خویش را بیرون میآورد».[11]3. صله رحمپیامبر خدا(ص): «هر کس خوش دارد که عمرش طولانى و روزیاش فراوان شود، تقوای الهی پیشه کند و صله رحم نماید».[12]امام على(ع): «برترین چیزى که وسیلهجویان به آن متوسّل میشوند، ایمان به خدا و پیامبرش … و صله رحم است، که مایه فزونى ثروت و تأخیر افتادن اجل است».[13]4. اطعامپیامبر خدا(ص): «برکت، به خانهاى که از آن به مردم نیکى برسد، سریعتر میرسد تا فرو رفتن تیغ در کوهان شتر یا رسیدن سیل به پایان [مسیرِ] خود».[14]5. سلام دادن به هنگام ورود به خانهپیامبر خدا(ص): «هر گاه یکى از شما به خانه خود وارد میشود، سلام کند؛ چرا که برکت میآورد و فرشتگان با آن، مأنوس میشوند».[15] 6. راستگویی در معاملهپیامبر خدا(ص): «هرگاه دو معاملهگر راست بگویند، به هر دوى آنها، برکت داده میشود. و هر گاه دروغ بگویند و خیانت کنند، به هیچ کدامشان برکت داده نخواهد شد».[16]7. قناعتپیامبر خدا(ص): «قناعت، برکت است».[17]8. راضى بودن انسان از تقدیر خداوندپیامبر خدا(ص): «هر کسى روزیاى دارد که ناچار به او خواهد رسید. پس هر کس به آن راضى شود، برایش پُربرکت خواهد شد و او را بس خواهد بود و هر کس به آن راضى نباشد، نه برکت خواهد یافت و نه او را بس خواهد بود. روزى، در پى انسان است، آنگونه که اجلش در پى او است».[18]موارد دیگری نیز برای کسب برکت وجود دارد که در این نوشتار به همین مقدار بسنده میشود.[19] [1]. قمى، قاضى سعید، شرح توحید الصدوق، ج 3، ص 148، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ اول، 1415ق.[2]. اعراف، 96.[3]. نوح، 10 - 12.[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص 78، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.[5]. ر.ک: مائده، 66؛ طلاق، 2 – 3.[6]. اعراف، 96.[7]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 312 – 313، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.[8]. «هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىکند، و او را از جایى که گمان نمیکند، روزى میبخشد»؛ طلاق، 2 – 3.[9]. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ج 5، ص 188، تهران، الصدر، چاپ دوم، 1415ق.[10]. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص 188، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.[11]. الکافی، ج 3، ص 568.[12]. کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، ص 39، قم، المطبعة العلمیة، چاپ دوم، 1402ق.[13]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 205، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.[14]. الکافی، ج 4، ص 29.[15]. شیخ صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 2، ص 583، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ق.[16]. الکافی، ج 5، ص 174.[17]. کوفی، محمد بن محمد اشعث، الجعفریات(الأشعثیات)، ص 160، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، چاپ اول، بیتا.[18]. دیلمی، حسن بن محمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص 342، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.[19]. ر. ک: محمدى ریشهرى، محمد، آژیر، حمیدرضا، شیخى، حمیدرضا، دانشنامه قرآن و حدیث، ج 12، ص 355 – 549، قم، دار الحدیث، چاپ دوم، 1391ش. منبع : اسلام کوئست