• فهرست مطالب 
  • تماس  

ابوعلی سینا مشکلات را با نماز حل می کرد

03 شهریور 1395 توسط آشنا

 

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

ابن خلکان در تاریخ خود در شرح حال ابن سینا بزرگ حکیم و دانشمند معروف می نویسد:
و کان اذا اشکلت علیه مسالة توضا و قصد المسجد الجامع و دعا الله عز و جل ان یسهلها و یفتح مغلقها له
چون ابوعلی سینا مسئله مشکلی برای او پیش می آمد، برمی خواست وضو می ساخت و قصد مسجد جامع شهر را می کرد و نماز می گزارد و خدا را می خواند که آن مشکل را بر وی آسان کند و آن مسئله پوشیده را برویش بگشاید.(1)
چنانکه خود بدین نکته اشارت کرده است .
هرگاه در مساءله ای متحیر می ماندم ، به مسجد می رفتم و نماز می خواندم و به مبداء کل و آفریدگار جهان می نالیدم ، باشد که مشکل مرا به من بگشاید و آن سختی را بر من آسان نماید.
حال خود شما قضاوت کنید، هنوز دیپلم نگرفته می گوید نماز چیست ؟؟! و خودش هم می خواهد راه ابن سینا را برود.
ای عزیزان ای نوجوانان ای جوان به خود آئیم و در احوال خود اندیشه نمائیم جائیکه ابن سینا با آن عظمت علمی اش ، مشکلات خود را با نماز حل می کرد.
و همچنین او همیشه با مسجد، دعا و نیایش ماءنوس بود، آیا شایسته نیست ما برای سعادت در دنیا و آخرت و برای پیشرفت و موفقیت در کارها و تحصیلمان به نماز روی آوریم و با عبادت و مناجات انس بگیریم ، برادران اگر می خواهید و می دانم که حتما هم می خواهید از حالا شروع کنید..فرصت را از دست ندهید.از حالات لذت معنوی نماز را درک کنید

 

1- سوز سحرگاهی ص 13 و سیمای فرزانگان ص 171 و مجموعه مقالات ص 156

 

…

چندگاهیست وقتی می گویم: «اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن» با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد چندگاهیست وقتی می گویم: «صلواتک علیه و علی آبائه » به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم چندگاهیست وقتی می گویم: «فی هذه الساعة» دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای چندگاهیست وقتی میگویم: «و فی کل الساعة» دلم نمی سوزد که همه ساعاتم ازآن تو نیست چندگاهیست وقتی می گویم: «ولیا و حافظا» احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است چندگاهیست وقتی می گویم: «و قائدا وناصرا» به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمیزند چندگاهیست وقتی می گویم: «و دلیلا و عینا» یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی چندگاهیست وقتی می گویم: «حتی تسکنه أرضک طوعا» یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین، من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم چندگاهیست وقتی می گویم: «و تمتعه فیها طویلا» به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم اما چندگاهیست دعای فرج را چندبار می خوانم تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد، هم اشکم بریزد، هم در جست و جویت باشم، هم سرپرستم باشی، هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم وهم احساس کنم خدا در نزدیکی من است..... و باز هم با شرم می گویم : اللهم عجل لولیک الفرج یک سال دیگر هم گذشت و چشممان به جمال مولای غایبمان روشن نشد... و چرا بیاید؟ وقتی که اکثریت قریب به اتفاق ما شیعیان در تمام سال از او غافلیم، و قلیلی از ما نیز به هنگام مشکلاتمان از او یاد می‏کنیم... اما آقای ما به رو سیاهیمان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی اند و به زبانمان نیز گوش مسپار که گناهکارتر از آن است که تو را با صداقت و اخلاص بخواند، قلب آن اندک بندگان واقعی خداوند را ببين که هر روز ـ صبح و شام ـ تو را مي‌خوانند...
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: آشنا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

شب های بی ستاره

Random photo

img-20151208-wa0012.jpgimg-20151208-wa0012.jpg

پخش حرم

آیه قرآن تصادفی

اوقات شرعی

اوقات شرعی

قرآن

آیه قرآن تصادفی
  • تماس