السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها
ای غبــــار آستــــانت، آبـــروی اهــــل قــم
داده زینت خــاک زوارت بــه روی اهــل قــم
وصف تو محفل به محفل، گفتگـوی اهل قم
روز و شب چشم عنایاتت به سوی اهل قم
آفتــاب و مــاه، تـا در چـرخِ گیتیپرور است
سایۀ گلدستههایت بر سرِ اینکشور است
دخت موسایی وصد موسی مقیمِ طور توست
وسعت ملک خـدا، غـرق شعـاع نــور توست
عصمت و تقوا و پاکی و شرف،منشور توست
قم اگر گردیده مشهور جهان،مشهور توست
نه فقط«موسیبنجعفر»را سرورِ سینهای
چـارده معصــوم را ســر تــا قــدم آیینـهای
نخـل موسـای ولایت، بــر نـدارد مثـل تـو
بعـد زینب فاطمــه، کوثــر نـدارد مثـل تـو
هفتمین بحر شـرف، گوهر ندارد مثـل تـو
حجت هشتم، رضا، خواهر ندارد مثـل تـو
چارده خورشیدِ خورشیـد آفرین را کوکبی
بر سر دست پدر، هم فاطمه، هم زینبی
ای بـه جـان و پیکـر پاکت، سلام فاطمه
بضعــــه پیغمبـــر اکـرم، تمــــام فاطمه
از دهانـــت ریختــــه دُرِّ کـــلامِ فاطمــه
بر تو چون زهرا برازنده است، نامِ فاطمه
گفتگویت یاد از «امّ ابیهــا» میکند
تا رضا روی تو بیند، یاد زهرا میکند
خاک قم بالد که دارد نقشِ جای پای تو
وحیِ مُنزَل جوشد از گفتارِ روح افزای تو
میبـرد دل از امـامـان هُـدا، سیمای تو
تـا صـف محشـر ســلامالله بـر آبـای تو
گر جهان بار دگـر «موسیبنجعفر» آورد
میتوان چون حضرت معصومه، دختر آورد
روی تو روی بهشت و خوی تو خوی بهشت
نی عجب کز سینهات بوی پدر،بوی بهشت
قم شـده بـا مقـدم نـورانیَت، کوی بهشت
محو شد از ذهن اهل قم، هیاهوی بهشت
تا به سـوی قم تو را طی سفـر، آغاز شد
یک در جنّت به خلق، از جانب قم، باز شد
شعلـۀ داغ پـدر بـر سینـه میزد آذرت
بود از هجر رضا سـوز دل و چشم ترت
حیف در سنّ جوانـی مثل زهرا مادرت،
بعد هفده روز پر زد مـرغ روح از پیکرت
کس نداند آتش داغت به اهل قم چه کرد
با دل زار رضـا آن حجت هشتـم، چـه کرد
اهل قم کز مکتبت علـم حـدیث آموختند
پای تا سر در عزایت چون شرار افروختند
دیده بر تابــوت تـو از چــار جانب دوختند
روز تشییعت به یـاد دفن زهـرا سوختند
پیکــر پـاک تـو را روز از زمیـــن برداشتند
جسم زهرا را دل شب در لحد بگذاشتند
تربت پـاک تــو را مـــادر زیــارت میکند
هم رســولالله، هم حیدر زیـارت میکند
هم رضا، هم موسیجعفر زیارت میکند
هـر امـام و هــر پیــامآور زیــارت میکند
بارگاه قدس تو، برتـر ز عرش کبریاست
تا خدا دارد خدایی کعبه دلهای ماست
ای مـــزارت کعبـــۀ دل، تربتت، بیـتالحـــرام
تا تـو را - یا فاطمه! - در شهـر قم باشد مقام
ازخراسان میدهد هر صبح،خورشیدت سلام
گویــی از قبـــر رضـــا، بــر اهــل قم آید پیام:
هر که چون«میثم»به خاک این حرم صورت بهشت،
روز محشـر میشـود واجـب بــرای او بهشت