بچه شیعه
من بچه شیعه هستم ، خدا را می پرستم. خدای پاک ودانا، مهربان وتوانا.
پیامبرم محمّد، که با اوقرآن آمد. دین را به ما رسانده ، اوما را شیعه خوانده.
دختراوزهرا بود ، فاطمه کبری بود. فدای دین شدجانش ، لعنت به دشمنانش.
در روز عید غدیر ، برما علی شد امیر. امیرِمومنین است ، امامِ اوّلین است.
امام دوم ما ، بخشنده بود وتنها. نام ایشان حسن بود، صبوروخوش سخن بود.
حسین که شاه دین است، امام سوّمین است. شهید کربلا شد، تربت او شِفا شد.
وقتی که آب میخورم ، براوسلام می کنم.
چهارم امام سجّاد، به ما دعاها یاد داد. هر یک از آن دعاها ، پرمعنی است وزیبا.
پنجم امام باقر، که علم از او شد ظاهر. شاگردها تربیت کرد ، اسلام را تقویت کرد.
ششم امام جعفر، برای شیعه رهبر. صادق وراستگو بود ، خدا هم یار او بود.
هفتم امام کاظم ، صبور بود وعالم. اگر چه در زندان بود ، معلّم جهان بود.
امام هشتم ما ، امام رضای والا . امید شیعیان است ، چقدر مهربان است.
نهم امام جواد، رحمت حق بر او باد. کریم وبخشنده بود ، ماه درخشنده بود.
دهم امام نقی، پاک دل ومتّقی. هادی راه دین بود ، یاور مومنین بود.
یازدهم عسگری، ازهمه عیبها بری. درخانه بود زندانی، شهید شد درجوانی
یازده امام معصوم ، شهید شدند چه مظلوم. ولی به امرخدا ، امام آخرما.
از چشم مردم بد ، غایب شدونیامد. هزار وچندین ساله ، شیعه درانتظاره.
بلاخره یه روزی، میشه وقت پیروزی. مهدی ظهور میکنه، دشمن رو دور می کنه.
جهان میشه پر از گل ، نرگس ویاس وسنبل. ما بچه های شیعه، دعا کنیم همیشه.
باهم بگیم: خدایا ، بیار امام ما را