• فهرست مطالب 
  • تماس  

درد دل امام زمان (عجل الله تعالی )

07 مرداد 1395 توسط آشنا

حسین جان مهدی ام ، مهدی خسته

دلم از بی وفاییها شکسته

حسین جان مانده ام تنهای تنها

شده کرب و بلایم کوه و صحرا

حسین جان کاش ، من جای تو بودم چو یارانت بدم گرد وجودت

شما گفتی ولی آنها نرفتند مرا یاران همه یک یک برفتند

حسین جان مهدی ام ، مهدی خسته

دلم از بی وفاییها شکسته

حسین جان سالها در انتظارم

هنوز حسرت به یاران تو دارم

حسین جان انتقام نگرفته ام من به جای امّتم شرمنده ام من

حسین جان قطعه قطعه جسم اکبر(ع) سر افتاده ی علی اصغر(ع)

دو کتف خونی و مشک ابوالفضل (ع)

کنار علقمه اشک ابوالفضل (ع)

کنار ناله ی جانسوز زهرا (س)

فرار کودکان در دشت و صحرا

همه منزل به منزل در اسارت چنان که شد به آل تو جسارت

حسین جان مهدی ام ، مهدی خسته دلم از بی وفاییها شکسته

هر آنچه عمه ام زینب (س) کشیده

بود هر صبح و شام در پیش دیده

ز قلبم می زند بیرون شراره

چه کاری سخت تر از انتظاره

حسین جان از شما شرمنده هستم گناه امّتم بسته دو دستم

چقدر دیگر بگویم من به امّت دعا باشد کلید فقل غیبت

حسین جان مهدی ام ، مهدی خسته

دلم از بی وفاییها شکسته

حسین جان امّتم بر تو بگریند

نمی دانند که خود با من چه کردند

هزار و یکصد و هفتادمین سال چه کم آنکس که پرسیده ز من حال

هزار و یکصد و هفتادمین سال چه میداند کسی دارم چه احوال

هزار و یکصد و هفتادمین سال

به دست و پای من زنجیر اعمال

هزار و یکصد و هفتادمین سال

برای عمه ام زینب زنم پر و بال

هزار و یکصد و هفتادمین سال به دل مانده هزار امید و آمال

حسین جان مهدی ام ، مهدی خسته دلم از بی وفاییها شکسته

توی کرب و بلای این زمونه

آدم قدر ابوالفضل (ع) و میدونه

توی کرب و بلای این زمونه

کسی وقت عمل باقی نمونه

تو کرب و بلای این زمونه چقدر تیر گنه سویم روونه

توی کرب و بلای این زمونه ندارم زینبی حرفم رسونه

حسین جان مهدی ام ، مهدی خسته

دلم از بی وفاییها شکسته

شما با آن مصیبتها که دیدی

به امید ظهورم پر کشیدی

خدا داند چقدر در انتظاری ز خون باری چشمم بی قراری

حسین جان کاش بودند عاشقانی زبانی نه حقیقی، یاورانی

گناهان را به اشک خود بشویند

ظهورم را بخواهند از خداوند

خدا اذن فرج میده به دعوت

برای انبیا اینگونه سنت

اگر شیعه وفا می کرد به بیعت نبود تاخیر به روی عصر غیبت

حسین جان مهدی ام ، مهدی خسته

دلم از بی وفاییها شکسته

چندگاهیست وقتی می گویم: «اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن» با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد چندگاهیست وقتی می گویم: «صلواتک علیه و علی آبائه » به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم چندگاهیست وقتی می گویم: «فی هذه الساعة» دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای چندگاهیست وقتی میگویم: «و فی کل الساعة» دلم نمی سوزد که همه ساعاتم ازآن تو نیست چندگاهیست وقتی می گویم: «ولیا و حافظا» احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است چندگاهیست وقتی می گویم: «و قائدا وناصرا» به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمیزند چندگاهیست وقتی می گویم: «و دلیلا و عینا» یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی چندگاهیست وقتی می گویم: «حتی تسکنه أرضک طوعا» یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین، من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم چندگاهیست وقتی می گویم: «و تمتعه فیها طویلا» به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم اما چندگاهیست دعای فرج را چندبار می خوانم تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد، هم اشکم بریزد، هم در جست و جویت باشم، هم سرپرستم باشی، هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم وهم احساس کنم خدا در نزدیکی من است..... و باز هم با شرم می گویم : اللهم عجل لولیک الفرج یک سال دیگر هم گذشت و چشممان به جمال مولای غایبمان روشن نشد... و چرا بیاید؟ وقتی که اکثریت قریب به اتفاق ما شیعیان در تمام سال از او غافلیم، و قلیلی از ما نیز به هنگام مشکلاتمان از او یاد می‏کنیم... اما آقای ما به رو سیاهیمان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی اند و به زبانمان نیز گوش مسپار که گناهکارتر از آن است که تو را با صداقت و اخلاص بخواند، قلب آن اندک بندگان واقعی خداوند را ببين که هر روز ـ صبح و شام ـ تو را مي‌خوانند...
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: آشنا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

شب های بی ستاره

Random photo

img-20151208-wa0012.jpgimg-20151208-wa0012.jpg

پخش حرم

آیه قرآن تصادفی

اوقات شرعی

اوقات شرعی

قرآن

آیه قرآن تصادفی
  • تماس