ناليدن درخت در فراق پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمشیخ عباس قمی در کتاب منتهی الآمال هنگام ذکر معجزات پیامبر اکرم (ص) جریان این واقعه را چنین نقل میکند: خاصّه و عامّه به سندهای بسیار روایت کردهاند که چون حضرت رسول (ص) به مدینه هجرت نمود و مسجد را بنا کرد در جانب مسجد درخت خرمائی خشک کهنه بود و هرگاه که حضرت(ص) خطبه میخواند بر آن درخت تکیه میفرمود پس مردی آمد و گفت: یا رسولاللّه، رخصت ده که برای تو منبری بسازم که در وقت خطبه بر آن قرار گیری و چون مرخص شد برای حضرت(ص) منبری ساخت که سه پایه داشت و حضرت(ص) بر پایه سوم مینشست، اول مرتبه که آن حضرت(ص) بر منبر برآمد آن درخت به ناله آمد، مانند نالهای که ناقه در مفارقت فرزند خود کند؛ پس حضرت(ص) از منبر به زیر آمد و درخت را دربرگرفت تا ساکن شد. حضرت(ص) فرمود: اگر من آن را دربرنمیگرفتم تا قیامت ناله میکرد.[۱]این ستون به جهت نالهای كه سر داد و نیز آمدن تعبیر «حنّ الی» در حدیث نبوی،[۲] به «حنّانه» شهرت یافته است.[۳]این داستان در منابع دیگری نیز با اندکی تفاوت در جزئیات نقل شده است.[۴] برخی از مفسران در ذیل آیه ۷۴ سوره بقره درباره اعطای فهم به جمادات، به این قضیه اشاره کردهاند.[۵] ((امروزه ستونی به این نام در مسجد النبی وجود ندارد. درباره سرنوشت این ستون اقوال مختلفی مطرح شده است.برخی گفتهاند این ستون را بنی امیه پس از تجدید بنای مسجد قطع کردند و از بین بردند[۶] و آنچه بعد از بازسازی مسجد با نام ستون حنانه در منابع یاد شده و نماز خواندن کنار آن مستحب است،[۷] ظاهراً جای آن است نه خود ستون. بنا بر روایتی، پس از تخریب مسجد، اُبَی بن کعب این ستون را به خانه خود برد و از آن نگهداری کرد.[۸] در روایتی نیز آمده است که پیامبر (ص) فرمود که آن درخت را کندند و در زیر منبر دفن کردند.[۹]شافعی این معجزه را برتر از زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی (ع) دانسته است.[۱۰])) ↑ منتهی الامال، جلد اول، ذیل عنوان “معجزات پیامبر صلی الله علیه و آله" ↑ رجوع کنید به صنعانی، ج ۳، ص ۱۸۵ـ۱۸۶ ↑ قطب راوندی، ج ۱، ص ۱۶۵ ↑ رجوع کنید به صنعانی،المصنَّف، ج ۳، ص ۱۸۵ـ۱۸۶؛ دارمی،سنن الدارمی، ج ۱، ص ۱۶؛ بخاری، صحیح، ج ۴، ص ۱۷۳ـ۱۷۴؛ ابونعیم اصفهانی،دلائل النبوة، ص ۳۴۰ـ۳۴۵ ↑ رجوع کنید به طبری؛ میبدی؛ قرطبی، ذیل آیه ↑ رجوع کنید به قطب راوندی، ج ۱، ص ۱۶۶؛ ابنحجر عسقلانی،فتحالباری: شرح صحیح البخاری، ج ۶، ص ۴۴۴ ↑ رجوع کنید به نوری،مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۳، ص ۴۲۶، ج ۱۰، ص ۱۹۵ ↑ رجوع کنید به ابنماجه،سنن ابنماجة، ج ۱، ص ۴۵۴ ↑ منتهی الامال، جلد اول، ذیل عنوان “معجزات پیامبر صلی الله علیه و آله" ↑ رجوع کنید به بیهقی،الاعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد علی مذهب السلف و اصحاب الحدیث، ص ۲۷۱ـ۲۷۲ ( کاش ما هم در فراق مولامون کمی بی تاب و بی قرار می شدیم)