یا...
05 شهریور 1395 توسط آشنا
.
می خواهمت چنان که شب خسته خواب رامی جویمت چنان که لب تشنه آب رامحو توام چنان که ستاره به چشم صبحیا شبنم سپیده دمان آفتاب رابی تابم آن چنان که درختان برای بادیا کودکان خفته به گهواره، خواب رابایسته ای چنان که تپیدن برای دلیا آن چنان که بال پریدن عقاب راحتی اگر نباشی می آفرینمتچونان که التهاب بیابان سراب راای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخیبا چون تو پرسشی چه نیازی جواب را.قیصر امین پور