• فهرست مطالب 
  • تماس  

عوامل برکت

31 مرداد 1395 توسط آشنا

پیش از مراجعه به آیات و احادیث مرتبط؛ توجّه به این نکات، سودمند است.الف. مبارک مطلق‏مبدأ همه برکات جهان هستى، ذات مقدّس حق تعالى است. او است که همه برکات را پدید و فرود آورده و رحمت و برکتش، همه چیز را فرا گرفته است؛ از این‌رو مبارکِ مطلق(بی‌قید و شرط)، خدا است و «مبارک»، یکى از صفات بارى تعالى است.[1] و همه آفریده‌ها، چه بدانند و چه ندانند، چه بخواهند یا نخواهند، به اندازه ظرفیت و شایستگىِ خود، از برکات الهى، برخوردارند.ب. پیوند عوامل مادّى و معنوى برکت‏در متون اسلامى؛ عوامل معنوى برکت، در کنار اسباب مادّى آن، قرار دارند. آنچه از هم‌جوارى این دو دسته از عوامل بر می‌آید، این است که در جهان‌بینى اسلامى، اعتقاد به تأثیر معنویّت در خیر و برکت و توسعه و شکوفایى مادّى، به معناى نفىِ اسباب مادّى یا کم‌رنگ کردن نقش آنها در برکت و توسعه اقتصادی نیست؛ بلکه بدین معنا است که اسلام، علاوه بر عوامل مادّىِ شناخته شده براى برکت و توسعه، عوامل معنوی را هم مؤثّر می‌داند و معتقد است که باورهاى صحیح دینى، اخلاق شایسته و اعمال نیکو نیز در برکت و شکوفایى و توسعه اقتصادى زندگی فردی و اجتماعی، نقش دارند.قرآن کریم، در این‌باره تصریح می‌کند: «و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها، ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، به یقین برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشودیم، ولى آنها حق را تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم».[2]خداوند، در آیه دیگرى، از قول نوح(ع) می‌فرماید: «و گفتم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است،  تا باران‌هاى پربرکت آسمان را پى در پى بر شما فرو فرستد، و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ‌هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد».[3]به‌علاوه؛ نه تنها ارزش‌هاى معنوى، در برکات مادّى و تداوم آن تأثیر دارند، بلکه عکس آن نیز درست است؛ یعنى برکات مادّى در چارچوب ره‌نمودهاى اسلامى، موجب تقویت و شکوفایى ارزش‌ها و برکات معنوى می‌گردند.از یک سو؛ قرآن تأکید دارد که اگر ایمان و تقوا در جامعه فراگیر شود، برکات الهى از آسمان و زمین، مردم را فرا خواهند گرفت و زندگی و جامعه بشرى، شاهد برکات همه ‏جانبه مادّى و توسعه اقتصادى خواهد بود. از سوى دیگر؛ در اسلام، کارِ سالم براى تأمین زندگى آبرومندانه، از بزرگ‌ترین عبادت‌ها و ارزش‌هاى معنوى شمرده می‌شود. این فرمایش پیامبر خدا(ص)، در بیان همین مطلب است: «عبادت، هفتاد بخش است. برترینِ آنها، کسب [درآمد] حلال است».[4]در پرتو این نگرش، اسلام، همه تلاش‌هایى را که در جهت پدید آوردن برکات مادّى صورت می‌گیرند، چنانچه با انگیزه صحیح و در جهت سازندگى انسان باشند، عبادت می‌شمرد و مقدّس می‌داند و معتقد است که برکات مادّى و معنوى، تنها در کنار هم پدید می‌آیند.عوامل خیر و برکت ‏در زندگیبرخی از عوامل خیر و برکت در زندگی فردی و اجتماعی عبارت است از:1. ایمان و تقوادر قرآن و حدیث به اثر عمیق ایمان و تقوا در زندگى مادى انسان‌ها، اشاره شده است:[5]«و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها ایمان می‌آوردند و پرهیزکارى پیشه می‌کردند، یقیناً [درهاىِ‏] برکاتى از آسمان و زمین را بر آنان می‌گشودیم، ولى [آیات الهى و پیامبران را] تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالى که همواره مرتکب می‌شدند [به عذابى سخت‏] گرفتیم».[6]امام على(ع): «شما را به تقوای الهی، سفارش می‌کنم …؛ زیرا هرکس تقوا پیشه کند، سختی‌ها، پس‏ از آن‌که نزدیک شده‌اند، از او دور می‌شوند … و رحمت، پس از آن‌که رمیده است، به او مهربان می‌گردد و [چشمه‏] نعمت‌ها، پس از آن‌که خشکیده، بر او جوشان می‌شود و [بارانِ‏] برکت، پس از آن‌که نَم نَم گشته است، بر او سیل‌آسا می‌گردد».[7]امام صادق(ع) درباره این سخن خدای متعال که: «مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب»‏؛[8] یعنى در آنچه به او داده، برکت قرار می‌دهد.[9]2. عدالت‌ورزیامام على(ع): «به سبب عدالت، برکت‌ها افزونى می‌یابند».[10]امام صادق(ع): «اگر میان مردم دادگرى شود، همه بی‌نیاز می‌شوند، آسمان روزى خود را فرو می‌ریزد، و زمین به اذن پروردگار متعال، برکت خویش را بیرون می‌آورد».[11]3. صله رحم‏پیامبر خدا(ص): «هر کس خوش دارد که عمرش طولانى و روزی‌اش فراوان شود، تقوای الهی پیشه کند و صله رحم نماید».[12]امام على(ع): «برترین چیزى که وسیله‌جویان به آن متوسّل می‌شوند، ایمان به خدا و پیامبرش … و صله رحم است، که مایه فزونى ثروت و تأخیر افتادن اجل است».[13]4. اطعام‏پیامبر خدا(ص): «برکت، به خانه‌اى که از آن به مردم نیکى برسد، سریع‌تر می‌رسد تا فرو رفتن تیغ در کوهان شتر یا رسیدن سیل به پایان [مسیرِ] خود».[14]5. سلام دادن به هنگام ورود به خانه‏پیامبر خدا(ص): «هر گاه یکى از شما به خانه خود وارد می‌شود، سلام کند؛ چرا که برکت می‌آورد و فرشتگان با آن، مأنوس می‌شوند».[15] 6. راست‌گویی در معاملهپیامبر خدا(ص): «هرگاه دو معامله‌گر راست بگویند، به هر دوى آنها، برکت داده می‌شود. و هر گاه دروغ بگویند و خیانت کنند، به هیچ کدامشان برکت داده نخواهد شد».[16]7. قناعت‏پیامبر خدا(ص): «قناعت، برکت است».[17]8. راضى بودن انسان از تقدیر خداوندپیامبر خدا(ص): «هر کسى روزی‌اى دارد که ناچار به او خواهد رسید. پس هر کس به آن راضى شود، برایش پُربرکت خواهد شد و او را بس خواهد بود و هر کس به آن راضى نباشد، نه برکت خواهد یافت و نه او را بس خواهد بود. روزى، در پى انسان است، آن‌گونه که اجلش در پى او است».[18]موارد دیگری نیز برای کسب برکت وجود دارد که در این نوشتار به همین مقدار بسنده می‌شود.[19] [1]. قمى‏، قاضى سعید، شرح توحید الصدوق، ج ‏3، ص 148، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى،‏ چاپ اول‏، 1415ق.[2]. اعراف، 96.[3]. نوح، 10 - 12.[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏5، ص 78، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.[5]. ر.ک: مائده، 66؛ طلاق، 2 – 3.[6]. اعراف، 96.[7]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 312 – 313، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.[8]. «هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى‏کند، و او را از جایى که گمان نمی‌کند، روزى می‌بخشد»؛ طلاق، 2 – 3.[9]. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ج ‏5، ص 188، تهران، الصدر، چاپ دوم، 1415ق.[10]. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص 188، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.‏[11]. الکافی، ج ‏3، ص 568.[12]. کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، ص 39، قم، المطبعة العلمیة، چاپ دوم، 1402ق.[13]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ‏1، ص 205، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.[14]. الکافی، ج ‏4، ص 29.[15]. شیخ صدوق، محمد بن على‏، علل الشرائع، ج ‏2، ص 583، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ق.[16]. الکافی، ج ‏5، ص 174.[17]. کوفی، محمد بن محمد اشعث، الجعفریات(الأشعثیات)، ص 160، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، چاپ اول، بی‌تا.[18]. دیلمی، حسن بن محمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص 342، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.[19]. ر. ک: محمدى ری‌شهرى، محمد، آژیر، حمیدرضا، شیخى، حمیدرضا، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ‏12، ص 355 – 549، قم، دار الحدیث‏، چاپ دوم، 1391ش.  منبع : اسلام کوئست

 نظر دهید »

چه کنیم مال مان برکت پیدا کند ؟

31 مرداد 1395 توسط آشنا

زهرا اجلال- در طول زندگی بسیار پیش آمده که در شرایط مختلف با خود گفته ایم که ای کاش مال من نیز همچون عده ای از مردم بسیار می بود تا به وسیله آن می توانستم بهتر زندگی کنم . اگر همه ی ما انسان ها در زندگی به یک سری از مسائل دقت بیشتری داشته باشین و آنان را مراعات نمائیم ، قطعاً هیچ گاه نا امید و فقیر نخواهیم بود .1- باور کنیم که روزی رسان خدا است«إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ ؛ خدا روزی رسان است و اوست دارنده ی نیرویی سخت استوار.» (سوره ی الذاریات، 58) دانستن اینکه خداوند روزی رسان است ، با «باور» این مطلب، تفاوتی بسیار دارد و در اثر امتحانات مختلف معلوم می شود، چه کسانی اهل یقین هستند.«إِنَّ رَبَّكَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاء وَیَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیرًا بَصِیرًا ؛ پروردگار تو در رزق هر کس که بخواهد گشایش می دهد یا تنگ می گیرد؛ زیرا او به بندگانش آگاه و بینا است. (سوره الاسراء،30) 2- معیار، برای طلب روزیامام حسن (علیه السلام) فرمود: «در طلب روزی مانند کسی که برای چیره شدن (بر دشمن) پیکار می کند، کوشش مکن و به تقدیر نیز چندان تکیه مکن که از کار و کوشش دست کشی؛ زیرا در جستجوی فضل و روزی خدا برآمدن، از سنت است و پوییدن راه اعتدال در طلب روزی، از عفت است. نه عفت، روزی را از انسان دور می کند و نه حرص، روزی زیاد می آورد؛ چه، روزی قسمت شده است و حرص زدن موجب افتادن در ورطه ی گناهان می شود.» (میزان الحکمة،ج5، ح 7150)لذا از طرفی نیازی نیست همه ی هم و غم و فکر خود را صرف بدست آوردن روزی کنیم؛ زیرا میزان روزی ما، (به شرط کار و تلاش در حد لازم) مقدر شده است؛ از طرف دیگر نیز، نباید بدلیل اعتقاد به مقدر شدن روزی، کار و تلاش را ترک کنیم؛ زیرا یکی از سنت های الهی و شرط در روزی، کار و تلاش است. 3-فرق روزی با حقوقیک نکته که باید جدا به آن توجه کنیم آن است که بدانیم روزی با حقوق و درامد عادی که با کسب و کار بدست می آوریم تفاوت دارد. حقوق دادن مستند به بندگان است ولی روزی مستند به خداوند است. حقوق و دست مزد ها مشخص است, ولی خدای متعال گاهی از جایی روزی انسان را می دهد که قابل محاسبه نیست. ممکن است روزی از طریق برکت در مال و عمر باشد.چه کنیم که مال هایمان برکت پیدا کنند ؟! نکاتی در باره ی برکت در مال1- داشتن ایمان و تقوایکی از عوامل مهم برکت زا در زندگی، داشتن ایمان و کسب تقوا می باشد. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ ؛ اگر مردم قریه ها ایمان آورده و پرهیزکاری پیشه کرده بودند، برکت های آسمان و زمین را به رویشان می گشودیم» (سوره اعراف، 96)پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) فرمودند: «خدایا برکت را در صبحگاهان، برای امت من قرار ده … اگر کسی خواهان رفع نیاز است، صبحگاهان به سوی آن شتابد؛ زیرا من از خدای سبحان خواستم که روزی را صبحگاهان برای امت من قرار دهد.»از مهمترین عوامل برکت در رزق و روزی، داشتن ایمان و تقوا (عمل به واجبات و ترک محرمات) است. امام رضا (علیه السلام) فرمود: «خدای عز و جل به یکی از پیامبران خود وحی فرمود که: هر گاه اطاعت شوم خشنود گردم و چون خشنود گردم برکت دهم و برکت من بی پایان است.» (میزان الحکمة، ج1، ح1700) 2- قرض دادن به یکدیگرقرض دادن به دیگران نیز، به زندگی انسان برکت می دهد؛ در حدیثی که از حضرت رسول (صلی الله علیه و اله) نقل شده است، «وام دادن به یکدیگر» را از عوامل برکت زا برشمرده اند. 3- با وضو بودن«اگر کسی بی وضو در طلب حاجت خود برود و نیازش برآورده نشود، جز خویشتن، کسی را سرزنش نکند.» (تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج17، ص281) 4- بیداری، هنگام بین الطلوعینپیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) فرمودند: «خدایا برکت را در صبحگاهان، برای امت من قرار ده … اگر کسی خواهان رفع نیاز است، صبحگاهان به سوی آن شتابد؛ زیرا من از خدای سبحان خواستم که روزی را صبحگاهان برای امت من قرار دهد.»(همان ) 5- عدم کسالت و تنبلی در کار«در تحصیل روزی کسالت نورزید، زیرا گذشتگان ما با تلاش و سرعت، به دنبال کار می رفتند.»(همان) 6-اعتدال، میانه روی و قناعت در زندگیامام علی (علیه السلام) می فرمایند: «لا کنز اغنی من القناعة و لا مال اذهب للفاقة من الرضی بالقوت. و من اقتصر علی بلغة الکفاف فقد انتظم الراحة و تبوأ خفض الدعة؛ هیچ گنجی بی نیازکننده تر از قناعت، و هیچ مالی در فقرزدایی، از بین برنده تر از رضایت دادن به روزی نیست و کسی که به اندازه کفایت زندگی از دنیا بردارد به آسایش دست یابد و آسوده خاطر گردد.» (نهج البلاغة، حکمت 371)قناعت توانگر کند مرد را       خبر کن حریص جهانگرد را (سعدی)امام در حدیثی دیگر فرمودند: «کفی بالقناعة ملکا و بحسن الخلق نعیما؛ آدمی را قناعت برای دولتمندی و خوش خلقی برای فراوانی نعمت ها کافی است.» (نهج البلاغه ،حکمت 229)پول7-احسان به مردم، بویژه به اهل خانهامام صادق (علیه السلام) فرمود: «هر که با خانواده ی خود نیکوکار باشد، روزیش زیاد می شود.» (همان، ح7185) 8- خوش اخلاقیامام علی (علیه السلام) فرمود: «گنجهای روزی، در اخلاق خوش نهفته است.» (همان، ح 7188) 9- اطعام کردنپیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) فرمودند: «روزی کسی که اطعام می کند، سریعتر از فرو رفتن کارد در کوهان شتر، به سویش می آید.» (همان، ح 7190) 10- قرض دادنامام علی (علیه السلام) فرمود: «کمک مالی کردن به برادر دینی، روزی را زیاد می کند.» (همان، ح 7199) 11- امانتداریحضرت در حدیثی دیگر فرمودند: «امانتداری روزی را زیاد می کند.»12- دعا کردن در حق مؤمنینامام باقر (علیه السلام) فرمود: «پشت سر برادرانت دعا کن، که این کار روزی را به طرف تو سرازیر می کند.» (همان، ح 7193)13- پاکیزگی و طهارتبه رسول خدا (صلی الله علیه و اله) عرض شد: دوست دارم روزیم زیاد شود؛ فرمود: پیوسته در حال طهارت و پاکیزگی باش، روزیت افزایش می یابد.»آیت الله قاضی (رضوان الله تعالی علیه) فرمودند: «دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان»با استفاده از کلام حضرت نتیجه می گیریم که پاک بودن از آلودگیها و نجاسات، در جلب روزی مؤثر است و شاید بتوان گفت: چون وضو گرفتن نیز نوعی پاکی از آلودگی ها می باشد، می توان با دائم الوضو بودن، جلب روزی کرد.14- صدقه دادنامام علی (علیه السلام) فرمود: «با صدقه دادن، روزی را فرود آورید.» (همان، ح 7196)15- پرداخت حقوق شرعیه (خمس و زکات)امام باقر (علیه السلام) فرمود: «زکات دادن، روزی را می افزاید.»16- نیت پاکامام علی (علیه السلام) فرمود: «هر که خوش نیت باشد، روزیش زیاد می شود.» (همان، ح 7198)17- نماز شبآیت الله قاضی (رضوان الله تعالی علیه) فرمودند: «دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان».

 نظر دهید »

برکت

31 مرداد 1395 توسط آشنا

برکت، خیری است که متناسب با ظرفیت و کارکرد هر پدیده ای، در آن نهاده می شود. مثلاً برکت در نسل، به فراوانی فرزندان است. برکت در وقت نیز به این است که گsستردگی کارهای انسانی در زمانی خاص، بیشتر از کار کسانی مانند او، در همان مقدار از زمان باشد.۱
برکت در یک چیز، به اعتبارهای گوناگون نیز متفاوت است.مثلاً برکت در نسل به اعتبار کمّی، به معنای فراوانی فرزندان است، ولی به اعتبار کیفی، به معنای گستردگی معنوی در نسل است.۲
خیری که در برکت وجود دارد، سرانجام به خیر معنوی می انجامد؛ یعنی ممکن است خیر، معنوی باشد، مثل خیر و برکت در دین و تقرب به خدا؛ و ممکن است مادی باشد، مثل فراوانی مال و فراوانی فرزندان که باز هم معنویت را افزون کند.۳
واژه«برکت» به صورت مفرد در قرآن نیامده است و کلمه«برکات» در سه آیه از قرآن آمده۴ که این می تواند نشانی از فراوانی برکت خداوند باشد.۵
در قرآن هر جا سخن از برکت به میان آمده، به خداوندش نسبت داده شده است که این می تواند دلیل بر منحصر بودن خداوند متعالی در توانایی ایجاد برکت باشد. به عبارت دیگر، قرآن کریم برکت را در ذات خداوند می داند و بس.۶

برکت در قرآن و حدیث
الف) افراد با برکت
۱. پیامبران
خداوند در قرآن کریم، حضرت نوح۷ ، حضرت ابراهیم۸ و خاندانش،۹ حضرت موسی۱۰، حضرت عیسی۱۱، و حضرت یعقوب۱۲، را بهره مند از برکت الهی دانسته است. همچنین، پیامبر اعظم(صلّی الله علیه و آله) را دارای«کوثر» به معنای خیر کثیر می داند و می فرماید:«إِنّا اعطَیناکَ الکَوثَرَ»13 که مفسران، کوثر را به معنای خیر فراوان دانسته اند که همان برکت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مصداق خیر فراوان است.۱۴
امام خمینی(رحمت الله علیه) نیز درباره وجود با برکت حضرت رسول(صلّی الله علیه و آله)، می فرماید:« برکت وجود رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله)، برکتی است که در سرتاسر عالم، از اول خلق تا آخر، یک همچون موجود با برکت نیامده است و نخواهد آمد».15

۲. معصومان(علیهم السّلام)
امام صادق(علیه السّلام) می فرماید:« از برکت وجود ما، درختان بارور گردند و میوه ها برسند و نهرها جاری شوند و از برکت ما باران از آسمان ببارد و گیاه از زمین بروید».16

۳. مؤمنان و صاحبان حکمت
در سوره نوح که سخن از برکات خداوند بر حضرت نوح(علیه السّلام) است، برکات خداوند بر امت های همراه نوح و امت های دیگری که در آینده از نعمت خداوند بهره مند می شوند بازگو شده است.۱۷ مفسران، تعبیر«اُمَمٍ مِّمَّن مَّعَکَ» در آیه ۴۸ سوره هود، شامل مؤمنان همراه نوح و هر مؤمنی از نسل آنان تا قیامت دانسته اند.

ب) پدیده های بابرکت
۱. قرآن
قرآن کریم می فرماید:« و این، کتاب مبارکی است که ما نازل کردیم. پس، از آن پیروی و پرهیزکاری کنید؛ باشد که مورد رحمت قرار گیرید».
امام صادق(علیه السّلام) فرمودند که امیر مؤمنان علی(علیه السّلام) فرمود:« خانه ای که در آن قرآن خوانده و یاد خدای عزوجل در آن شود، برکتش بسیار گردد و فرشتگان در آن بیایند و شیاطین از آن دور شوند و برای اهل آسمان می درخشد؛ چنان که ستارگان برای اهل زمین می درخشند؛ و خانه ای که در آن قرآن خوانده نشود و ذکر خدای عزوجل در آن نشود، برکتش کم گردد و فرشتگان از آن دور شوند و شیاطین در آن حاضر گردند».18

۲. عقل
امام صادق(علیه السّلام) می فرماید:« خیرو برکت هیچ ثروتی به قدر عقل نیست و پستی و ذلت هیچ فقری به پایه حماقت که فقر عقلی است نمی رسد».19

۳.کعبه
قرآن کریم می فرماید: « در حقیقت، نخستین خانه ای که برای عبادت مردم نهاده شده، همان است که در مکه است و مبارک، و برای جهانیان مایه هدایت می باشد».20

۴.اسلام
قرآن کریم می فرماید: « پس چون به آن خانه ها وارد شدید، به یکدیگرسلام کنید؛ درودی که نزد خدا مبارک و خوش است».21

۵.نان
امام صادق(علیه السّلام) می فرماید: «با گذاشتن نان در سفره وتوشه خود، غذای خود را متبرک ساز»22

۶. کشاورزان
امام صادق(علیه السّلام) می فرماید: «کشاورزان، گنج های خلقند، چیزی پاکیزه می کارند و خداوند بزرگ آن را از زمین برمی آورد و آنان در روز قیامت بهترین مقام را دارند و در نزدیک ترین منزلت قرار می گیرند و مبارکان، یعنی اهل برکت خوانده می شوند».23

۷.درخت زیتون
قرآن کریم می فرماید:«درخت مبارک زیتون».24

۸. باران
قرآن کریم می فرماید:« و از آسمان آبی پربرکت فرود آوردیم، پس بدان وسیله باغ ها و دانه های درو کردنی را رویانیدیم».25

ج) عوامل برکت
۱. ایمان و تقوا
قرآن کریم می فرماید:« و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی ازآسمان و زمین برایشان می گشودیم، ولی تکذیب کردند؛ پس به کیفر دستاوردشان آن ها را گرفتیم».26

۲. ولایت علی(علیه السّلام)
امام باقر(علیه السّلام) از قول پیغمبر(صلّی الله علیه و آله) فرمود:«همانا نسیم رحمت و آسودگی و پیروزی و کمک و کامیابی و برکت و بزرگواری و آمرزش و ایمنی و توانگری و مژده و رضوان و تقرب و یاری و توانایی و امید و دوستی خدای عزوجل، برای کسی که علی را دوست بدارد و اطاعتش کند و از دشمنش بیزاری جوید و به فضیلت او و جانشینانش معترف باشد».27

۳.سحرخیزی
امام صادق(علیه السّلام) فرمود:«دوست دارم ببینم مردی را که برای پیدا کردن روزی اش رغبت دارد یا دارای شغلی است و برای یافتن روزی سحر خیز است؛ چه رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) در حقّشان دعا کرده و از خداوند درخواست کرده است که امت او را که صبح زود به دنبال کسب روزی برمی خیزند، برکت دهد».28

۴.دعای سحر
حضرت باقر(علیه السّلام) فرمود:« خدای عزوجل از میان بندگان مؤمنش، آن بنده ای را دوست دارد که بسیار دعا کند. پس بر شما باد به دعا از هنگام سحر تا طلوع آفتاب؛ زیرا آن هنگامی است که درهای آسمان در آن هنگام بازگردد و روزی ها در آن تقسیم شود و حاجت های بزرگ برآورده گردد».29

۵.شکرگزاری
خداوند در قرآن می فرماید:« اگر شکرگزار باشید، بر شما فزونی می دهم».30

۶.صدقه دادن
امام علی(علیه السّلام) می فرماید:« هرگاه تهی دست شدید، با صدقه دادن با خدا تجارت کنید»31

۷.اطاعت و رضایت خدا
امام رضا(علیه السّلام) فرمود:«خدای عزوجل به یکی از پیغمبران وحی فرمود: هرگاه اطاعت شوم، راضی گردم و چون راضی شوم، برکت دهم و برکت من بی پایان است، و هرگاه نافرمانی شوم، خشم گیرم، لعنت کنم و لعنت من تا هفت پشت برسد».32

۸. صله رحم
امام علی(علیه السّلام) فرمود: «صله رحم، اعمال را پاک کند، بلا را دور نماید، اموال را برکت دهد، مرگ را به تأخیر اندازد، روزی را وسعت دهد و آدمی را در میان خانواده محبوب سازد؛ پس باید از خدا پروا کرد و صله رحم نمود».33

۹.پیران سالخورده
رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله) می فرماید:« وجود پیران سالخورده بین شما، باعث افزایش فیض ربوبی و بسط نعمت های الهی است».34

۱۰. خوشرفتاری
پیامبر اعظم(صلّی الله علیه و آله) فرمود:«درنرم رفتاری، زیادی وبرکت است و هر که از نرمی محروم شد، از خیر محروم گشت».35

۱۱.یاد و سپاس خدا هنگام غذا خوردن
امام علی(علیه السّلام) می فرماید:«چون نام خدا بر سر خوراک برند و در پایانش سپاس او گویند و دست ها را در پیش و پس آن شویند و خوردنی نیز از حلال بُوَد، برکتش کامل شود».36

هـ) عوامل محرومیت از برکت
۱.تکذیب انبیا
قرآن کریم می فرماید:«اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی از آسمان و زمین برایشان می گشودیم، ولی تکذیب کردند، پس به کیفر دستاوردشان آن ها را گرفتیم».37

۲.پرداخت نکردن زکات
حضرت صادق(علیه السّلام) فرمود:« هرگاه زکات داده نشد، فقر و احتیاج پدیدار گردد».38

۳.روی گردانی از یاد خدا
خداوند در قرآن کریم می فرماید:« آن کس که از من روی گرداند، دچار مضیقه و تنگی معیشت خواهد بود».39

۴.اسراف
امام علی(علیه السّلام) می فرماید:«تدبیر صحیح با روزی به قدر کفاف، از مال زیاد با اسراف، کفایت بخش تر است».40

۵.خودنمایی در علم آموزی
پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) فرمود:«هرکس علم را یاد بگیرد و به آن چه در آن است عمل نکند، خدا او را روز قیامت کور برانگیزاند، و هر کس علم را برای خودنمایی بیاموزد و از آن اراده دنیا کند، خداوند برکتش می دهد و زندگی اش را تنگ می نماید و او را به خودش وامی گذارد و هر کس به خودش واگذاشته شود، نابود گردد».41
۶.سرقت، خیانت، شرب خمر وعمل خلاف عفت
رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) فرمود:«چهار چیز است که یکی از آن ها هم اگر در خانه ای پیدا شود، ویرانش کند و به برکت آباد نشود: خیانت، سرقت، شرابخواری و عمل خلاف عفت».42

۷. بدزبانی
امام علی(علیه السّلام) فرمود:«هرکس به برادر مسلمان خود دشنام دهد، خدا برکت را از روزی اوبردارد، و او را به خودش واگذارد، و زندگی اش را تباه سازد».43

۸.گناه
امام صادق(علیه السّلام) می فرماید: «گناه، مردم را از روزی محروم می کند».44

پی نوشت ها:

۱. نک: تفسیرالمیزان، ج۷، صص۲۸۰و ۲۸۱.
۲. همان.
۳. همان.
۴. اعراف:۹۶؛ هود:۴۸و ۷۳.
۵. نک:تفسیرالمیزان، ج۷، صص۲۸۰و ۲۸۱.
۶. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائره المعارف قرآن کریم، قم، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی،۱۳۸۶،ج۵، ص ۴۸۶.
۷. هود:۴۸.
۸. صافات:۱۰۹و۱۱۳.
۹. هود:۷۱و۷۳.
۱۰. نمل:۷و۸.
۱۱. مریم:۳۰و۳۱.
۱۲. هود:۷۱و۷۳.
۱۳. کوثر:۱.
۱۴. التبیان، ج۱۰، ص ۴۱۷.
۱۵. صحیفه ی نور، ج۱۴، ص۱۵.
۱۶. کلینی، اصول کافی، ترجمه: سید جواد مصطفوی، تهران، کتابفروشی علمیه اسلامیه، ج۱، ص ۲۸۹.
۱۷. انعام: ۱۵۵.
۱۸. اصول کافی، ج۴، ص ۴۱۴.
۱۹. محمد تقی فلسفی، الحدیث، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸، ج۱، ص ۳۸۲.
۲۰. آل عمران:۹۶.
۲۱. نور:۶۱.
۲۲. بحارالانوار،ج۶۹، ص ۲۷۰.
۲۳. حکیمی، الحیاه، ترجمه: احمد آرام، ج۵، ص۵۱۲.
۲۴. نور:۳۵.
۲۵. ق:۹.
۲۶. اعراف: ۹۶.
۲۷. اصول کافی،ج۱، ص۳۰۰.
۲۸. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ترجمه: علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، ۱۳۶۷، چ۱، ج۴، ص۲۰۶.
۲۹. اصول کافی، ج۴، ص ۲۲۸.
۳۰. ابراهیم:۷۱.
۳۱. نهج البلاغه، حکمت۲۵۸.
۳۲. اصول کافی، ج۳، ص ۳۷۷.
۳۳. همان، ص۲۲۳.
۳۴. الحدیث، ج۳، ص ۳۳۹.
۳۵. اصول کافی، ج۳، ص ۱۸۲.
۳۶. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ترجمه: محمد باقر کمره ای، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۵۱، ج۱۰،ص ۱۷۱.
۳۷. اعراف:۹۶.
۳۸. اصول کافی، ج۴، ص۱۸۵.
۳۹. طه: ۱۲۴.
۴۰. ابن شعبه حرّانی، تحف العقول، ترجمه: احمد جنتی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۲، چ۱، ص۱۲۷.
۴۱. سیدعبدالحسین رضایی، کتاب الروضه در مبانی اخلاق، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۴، چ۲، ص۱۰۳.
۴۲. آداب معاشرت ترجمه جلد۱۶ بحارالانوار، ترجمه: محمد باقر کمره ای، تهران، اسلامیه، ۱۳۵۱، ج۲، ص ۱۰۹.
۴۳. اصول کافی، ج۴، ص ۱۷.
۴۴. همان، ص ۸۱.

مرضیه کوثری

برکت

 نظر دهید »

دلنوشته های مسجد

31 مرداد 1395 توسط آشنا

تهیه کننده : حجت الله مومنی
منبع : راسخون

 


اینجا مسجد است


نویسنده: حمیده رضایی
زانوانم را یارای عبور نیست.
صدای اذان می‌پیچد بر گلدسته‌ها و فواره‌ها.
نجوای گداخته بلال از لابلای تاریخ، رها بر جای جای خاک است؛ بالا رفته از گنبد، پیچیده چون نیلوفری سبز.
صدای اذان می‌آید از مسجد که در جذبه‌های ناگهانی نور ایستاده است.
نشاط عبادت، در ستون هاو طارمی‌ها وزان است.
پناهگاه دیر پای تنهایی و بندگی! لحظاتم را عزیز داشته‌ای، آنگاه که سر بر دیواره‌هایت گریسته‌ام بندگی‌ام را.
تنها تکّه از زمین که نه متعلّق به کسی هستی، نه متعلّق به خاک رهاشده، رهاننده، رساننده تا معبود!
مسجد!جدا از سایه‌های وهم ایستاده‌ام و چشم می‌چرخانم در مسیر سقف‌های بی‌مدار.
ایستاده‌ام و چشم دوخته‌ام به جبروت خداوندی از دریچه‌ای اینگونه.
ایستاده‌ام و نسیمِ عبادت، بی‌خویشم می‌کند و دریای مرده جانم را خروشان
پیراهن طغیان از تن به در آورده‌ام و پلک بر هوایی دیگر گشوده‌ام.
این جا خانه خداست.
بندگی‌ام را به نماز ایستاده‌ام.
مباد امتداد روزهای بی‌خورشید!
از این دریچه، از این قداست پیچیده در دیوارها و خشت‌ها، از این هوای چنین زلال، سرشارم کن!
شتاب از ضربان‌هایم می‌رود، شریان‌هایم منبسط شده‌اند.این جا بلندای عشق است.
هنوز صدای اذان می‌آید.
پا به کدام گستره نور گذاشته‌ام؟
این جا مسجد است؛ آستانِ مسافرِ جاده‌های تا همیشه رحمت…
خانه دوست


نویسنده: باران رضایی
هرگز این گمان در ذهنِ تاریکِ دستان سردی که تو را به آتش کشیدند نمی‌گنجید؛
اینکه صفحه‌ای از تاریخ، به نام تو به ثبت خواهد رسید.
و امروز دنیا تو را می‌شناسد.
اهل زمین در تو آرام می‌گیرند و در چشم آسمانیان، چون ستاره‌ای پرنور می‌درخشی.
خانه عشق!
گلدسته‌های تو تجسم زیبای نیایشند؛
پیچک‌های سبزی که عاشقانه به سمت مطلقِ نور رفته‌اند و دستِ نیاز به درگاهِ بی‌نیاز او گشوده‌اند.
خانه امنِ الهی!
چه رازی است در تو که اینگونه به آرامشمان می‌رسانی؟
در خشت خشتِ دیواره‌های تو چیست که عطر بهشت را در مشام جان زنده می‌کنی؟
حق داشت محمّد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله اگر خستگی سفر را در تو از جسم و جان می‌زدود.
حق داشت علی علیه‌السلام اگر بودن در تو را بر بهشت خداوند ترجیح می‌داد که به راستی در تو خشنودی پروردگار است و در بهشت، خشنودی آفریده او.
به راستی تو خانه خدایی بر روی زمین؛
آری، خانه دوست.
این‌جا خانه خداست


نویسنده: مریم سقلاطونی
به خانه خدا خوش آمدی!
این‌جا ارتفاع عشق است
دور از همه برج‌ها و باروها
دور از همه کنگره‌ها و آهن‌ها
دور از همه پرچین‌ها و سیمان‌ها
این‌جا لحظه‌های شکوهمند پرندگی است
پرندگی با حرکات منظم نیاز
سیر در آفاق اشراقی توحید
این‌جا خانه خداست!
با همان مقرنس‌های قدیمی و کاشی‌های فیروزه‌ای
و همان مرمرهای خنک و ستون‌های گرم
بلند و با شکوه
افراشته و مطلاّ
با ضربانی شتابناک از تپش کلمات
بر لب‌های معطر
و بر پیشانی مبارک خاک
این‌جا دقیقه‌های روشن‌پذیر مهربانی است
جایگاه مرتفع نور است
این‌جا خانه قدیمی‌ترین دوست
نزدیک‌ترین فاصله تا آسمان است
گرم رفتن تا هوای غلیظ مهربانی
سیراب شدن در هوای موزون نیاز
سوختن در حلقه‌های پیچنده لذت
شتاب گرفتن در حوالی «کسای» توحید
این‌جا آغاز است
آغازی برای تهی شدن از لذات بی‌هنگام سکوت
آغازی برای بیدار شدن از خواب‌های آشفتگی و رنج
آغازی برای هم‌خوانی با فرشتگان دم صبح
آغازی برای قیام تا کرانه‌های انبوه مناجات
سکوتی رونده و زلال در گوش طاق‌هاست
این طاق‌های نزدیک به اوج
این‌جا حوالی دامنه‌های سلوک است
حوالی پرواز تا قله‌های بی‌حدّ ملکوت
این‌جا حوالی نجوای فرشتگان است
چشم‌ها چکه چکه در لذات کلمات توحیدی فرو می‌چکند
دست‌ها شاخه شاخه از شروه‌های نیایش، شکوفه می‌ریزند
خونی به رنگ پرواز در شریان‌ها اوج می‌گیرد
این‌جا خانه آرامش است
آرامش در آوازهای کهنسال سکوت
با نغمه‌های معطر اذان
گوش خواباندن به نسیم بی‌صبرانه ذکر
با آوازهای سبز دعا
تا خواب گلدسته‌ها راهی نیست
تا پیاده‌روی به انبوهان روشن نماز
تا پیچیدن در دایره‌های تکثیر
تا جستجو در صدای صاف خداوند
و رها شدن در نجواهای ابریشمی ظهر
این‌جا آبی فیروزه‌ای است.
با عطر گلدسته‌های بلند و موزون.
معماری عبودیت


نویسنده: محمدسعید میرزایی
مسجد، باغ نیایش است.
مسجد، تمثیل عاشقانگی و نیاز است
مسجد، تجسّم برابری و برادری است.
مسجد، عاشقان را به خود فرا می‌خواند تا هنگام عبادت، خداوند را از یاد نبرند.
مسجد، بهشتی است که در آن، درختان «شهود»، شاخ و برگ می‌کنند.
مسجد، آیینه خانه «حضور» است.
ابراهیم علیه‌السلام در مسجد «خیف»، نور تجلّی نوشید.
معراج پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله از مسجدالحرام به سوی مسجد الاقصی بود.
مسجد، مقام توبه و شهادت است، دری است که بر روی هیچ کس بسته نیست.
مسجد، معماری «عبودیّت» است؛
با دو گلدسته‌ای که در نیایشِ ابدی هستند.
باید انس خویش را با مسجد، هر چه بیشتر کنیم تا از باران این همه لطف و کرامت، بی‌بهره نماییم.
پایگاه پارسایی


نویسنده: محمد کامرانی اقدام
مسجد، خانه خدا و مردمی‌ترین پایگاه پارسایی است و پاکیزگی نَفْس.
مسجد، تکیه گاه تزکیه است و مدرسه سلوک.
آن جا که خداوند، از مسجد به عنوان خانه خود یاد می‌کند و آن را پناهگاه بندگان خود می‌نامد، دیگر چه می‌توان در فضیلت فیض فزا و نهفته در گوشه و کنار سخن گفت!
مسجد، حیات بخش‌ترین طبیعت و تنفس ایمان است.
قدم در مسیر منتهی به مسجد می‌گذاری، عطر تهذیب نَفَس، از تنفّس مناره‌های اجابت جاری است.
مسجد!
ای نخستین پناهگاه و پایگاه پیامبر! ای مبدأ عبادت! به سوی تو می‌آیم و چون مولایم حسن بن علی علیه‌السلام ، بهترین لباس خود را به تن می‌کنم و به نماز می‌ایستم تا در مقابل عظمت الهی، سر به سجده شکر و اشک نهم.
مسجد، ای خانه خدای مقتدر و حیّ قیوم! هر جا که حضور تو سایه افکن است، عطر معرفت و بوی محبت در آن موج می‌زند.
مسجد! ای مقر تقوا، سنگر دل‌های مؤمنین، منبع زلال ذکر، حضور مستمر ایمان، تکیه گاه و پاسدار ارزش‌های والای اسلامی!
وقتی طنین طرب‌انگیز اذان، از گلدسته‌هایت به آسمان می‌تراود، وقتی کبوتران از کنگره گلدسته‌هایت بال می‌گشایند و افق «فلاح» را نشانه می‌روند، وقتی که با تمام اشتیاق، در حریم تو داخل می‌شوم، امنیتی مرا احاطه می‌کند و شوقی زلال در من به جنب و جوش می‌آید.
مسجد، ای منشأ تمام پاکی‌ها! ای قداست بی‌قرار! وفور فوریت استجابت، همیشه در گوشه و کنار تو موج می‌زند که انسان را این‌گونه مجذوب گیرایی خود می‌کند.
مسجد!
آن‌گاه که در حریم تو قدم و غرق در عطر استجابت می‌شوم، پیشانی بر مُهْرِ مِهْر سپهر عبادت و بندگی می‌نهم تا از تمام آلایاش‌ها و آلودگی‌ها مبرّا شوم.
مسجد!
بلوغ دست‌های برهنه‌ام را در صفوف استغاثه رو به کمال «کریم» می‌کنم و زمزمه می‌کنم که
«عمری است که در می‌زنم ای بنده نواز
موسیقی استجابتم را بنواز»
بر آستانِ جانان


نویسنده: رزیتا نعمتی
از دور که گلدسته‌های بلند و گنبد فیروزه‌ای‌ات را دیدم، خیال کردم کسی نشسته و دست بر آسمان بلند کرده است. نزدیک‌تر که آمدم، طنین اللّه‌اکبرت، مرا به سر نهادن بر آستان جانان فرا می‌خواند. چیزی در خیابان تکان نخورد! هنوز عابران می‌خرند و کاسبان می‌فروشند. تو تنها در آغوشِ ریسه‌های رنگیِ چراغ‌ها و دیس‌های خرمایِ درگذشتگان، خلوت‌سرای خود را از گلدسته‌ها فریاد می‌زنی و سرانجام می‌رسد روزی که مساجد غریب، همسایگانشان را مؤاخذه خواهند کرد؛ از صفوف رها شده جماعت. می‌رسد روزی که سؤال خواهد شد از آیینه‌کاری‌های دیوار مسجد که هنگام اذان، به کدامین غفلت، جای خالیِ نمازگزاران را منعکس کردند؛ پس هیچ مسجدی، خالی مباد!
در صدف محراب
بوی گلاب و تربت و مهرهای شکسته با زیلوهای نمناکش، خاطرات سجده‌های من شدند؛ حالا هر وقت که باران می‌بارد، عطرِ خاک، مرا به یاد مسجد می‌اندازد؛ جایی که کویر تشنه روحم را برای اولین بار، به باران آشنا کردم. تکه‌آیینه‌ها، سمبلِ چشم‌های نمازگزاران و تار و پود قالی‌ها، نشانه صف‌های جماعتند که ما را به زیر پای محبوبِ ازلی می‌اندازد تا قیمتی شویم؛ مثل محراب، که در صدف خویش، برگزیدگان را در خود جای می‌دهد.
و بدین‌سان، تنها بنایی که با ساکنین خود حرف می‌زند، مسجد است؛ آنجا که خالی‌ترین دست‌ها می‌آیند و پُر بازمی‌گردند.
یا ایها المساجد!
سلام بر مدینه، شهر مساجد مقدسه که دو رکعت نماز در «قبا»، ثواب عمره را بر نمازگزارش، نازل خواهد کرد! سلام بر مسجد «فضیح» که آن را ردّ الشمس می‌خوانند! بوسه می‌زنم بر آستانه مسجد رسولِ خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله که رکعتی نماز در آن، ذخیره ده هزار نماز در توشه آخرت است. تو را از دور سلام می‌فرستم، ای مسجد شریف که محل عبور قدم‌های مبارک رسول اللهی که در کوچه و بازار آن تردد کرده است؛ آنجا که موضع وحی و تنزیل و محل نزول جبرئیل و ملائکه است.
سلام، ای عرصه مسجد «سهله» که خانه حضرت ادریس و ابراهیم علیه‌السلام و محل ورود خضر علیه‌السلام و مسکن آن حضرت بوده‌ای و هیچ شب و روزی نیست، مگر آنکه ملائکه در آن مسجد عبادت می‌کنند! قسم به فضای آغشته به دعای خود، مرا در سایه آبرومندی خویش پناه دهید.
مسجد، قدمگاه جبرئیل
مسجد، سهمی از باغ‌های بهشت است که به زمینیان هدیه شد.
قدمگاه جبرئیل و محمد و علی است که درهای استرجاع را به روی بندگان خالص می‌گشاید.
ای جایگاه دعاهای مستجاب و ای محل قدم‌هایِ لرزانِ آمرزش‌خواهان، آن‌گاه که به نماز در تو می‌ایستند! صدای بالِ ملائک را در رکوع و سجود می‌شنوم که بدرقه راز و نیاز خلوتیان با معبودند.
«اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ مکیده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید
از قبله ابروی تو در عین نماز است»
از فرش تا عرش


نویسنده: نزهت بادی
معماری قدسی، بیش از هرچیز در وجود مسجد متجلّی است که به خاطر خصلت تقدس‌بخش و وحدت‌آفرین خویش، انسان را به رؤیای ازلی‌اش که به پیش از هبوط وی از بهشت مربوط است، پیوند می‌زند.
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ، پیش از آنکه بر «فرش» نماز گزارد، در بارگاه الهی «عرش»، نماز اقامه کرده بود و با تقدس بخشیدن دوباره به فرش، به عنوان بازتابی از عرش، زمین را به جایگاه دیرین آن باز گردانید. در واقع، زمین به واسطه سجده کامل‌ترین مخلوق خداوند، پاک و مطهر شد.
مسجد، به تبعیت از خانه کعبه، قبله مسلمانان در هر شهر است که همه نقاط پیرامون را به سوی مرکز فرامی‌خواند و همه مردمان که در گوشه و کنار پراکنده‌اند، در این خانه به وحدت، ثبات و آرامش می‌رسند و روحشان در پیوند درونی با مسجد، به وحدت الهی نزدیک‌تر می‌شود.
هر یک از عناصر مسجد، بر تصویری از عالم ربانی و روضه رضوان اشاره دارد و حقایق متعالی را نمایان می‌سازد.
گنبد، به عنوان بالاترین نقطه مسجد، همه مراتب وجود را در عالم هستی با پروردگار یکتا، مرتبط می‌کند که رنگ سبز آن، سمبل اسلام و نفس مطمئنه است.
مناره، جایگاهی است که خداوند، کلام خود را در قالب اذان، از آنجا به گوش مردمان می‌رساند؛ یعنی همان‌گونه که قرآن، انسان را به سوی خداپرستی رهنمون می‌شود، مناره نیز همچون نوری است که مسیر تاریک انسان را در این جهان، روشن می‌سازد.
دیوارهای مسجد، با ساحت اعتلایی، زمینه عروج انسان را به سوی عالم بالا میسر می‌سازد و تزئینات داخلی، چون گچ‌بری، کاشی‌کاری و مقرنس‌کاری، با نقوش پایان‌ناپذیر اسلیمی و هندسی، عالم لایتناهی و جاودانی ملکوت را به یاد انسان، می‌آورد.
مسجد، تبلور معنویت اسلامی بر زمین است؛ به گونه‌ای که از طبیعت که می‌تواند بهانه غفلت و فراموشی آدمی شود، مکانی می‌سازد که حضور الهی را همواره طنین‌انداز شود.
شبستان آرامش


نویسنده: عباس محمدی
دلتنگ از شلوغی خیابان‌ها و دلگیر از دلتنگی کوچه‌ها، به تو پناه می‌آورم.
صدای دلنشیت که فضا را می‌آکند، مثل لالایی است که همه شب‌های کودکی‌ام را آرام می‌کرد.
بی‌اختیار، به سوی تو پر می‌کشم.
شبستانت را می‌بینم که آغوش گشوده و با لبخندی از جنس نور، مردم را به خویش می‌خواند؛ به پرواز.
در آستانه تو می‌ایستم و نفس می‌کشم.
پا در آغوش تو می‌گذارم، نسیمی خنک از دالان می‌گذرد. به حیاط که قدم می‌گذارم، حوض آبی‌ات را می‌بینم که آینه زیبایی آسمان و خورشید است… .
از گلوی مأذنه
مأذنه‌هایت، دست‌های دعایند. گنبد فیروزه‌ات، سری است که رو به آسمان بلند کرده‌ای. هر روز، درست رأس ساعت اذان، همه ستاره‌های جهان، در چهارگوشه آسمان تو تکثیر می‌شوند و درخت‌ها، با بوی اذان تو، گیسوانشان را شانه می‌کنند.
گلوی مأذنه‌هایت، پر از بهار است و آوازهای داوود.
فصل‌ها را با تو دوست دارم؛ درخت‌ها را با تو، نسیم‌ها را با تو.
شب که فراگیر می‌شود، چراغ چشم‌ها را به حضور عاشقانه‌ات روشن می‌کنی تا زمین، در تاریکی نمیرد، تا پرندگان، در بی‌ستارگی آسمان، نمیرند.
اگر مسجد نبود…!
لبخندهای من در فضای معطر و نورانی تو، جان می‌گیرد. تو، محکم‌ترین پیونددهنده مسلمانانی. صف‌های به هم پیوسته نمازت، عطر دوستی و برادری و برابری را برای شیعه و سنی، ارمغان می‌آورد. ما، لبخندهایمان را با تو قسمت می‌کنیم.
تو، خانه امن خدایی و در حریم تو، عطر حرم جاری است.
در سایه تو، آرامشی جاری است که پر از بوی بهشت است.
با تو، دل‌های مسلمانان، به هم نزدیک‌تر می‌شود؛ و دست‌های دعا، به خدا.
نمی‌دانم اگر تو نبودی، این همه گل‌های محمدی، در باغ‌های جهان می‌شکفت یا نه!… .
روزی می‌آید که…
روزی خواهد آمد که صدای اذانت از همه بام‌های بلند جهان بگذرد و خورشید تابیده بر گنبد فیروزه‌ای‌ات، شب‌های بی‌ستاره را روشن، و عطر نماز جماعت تو، همه کوچه پس کوچه‌های غم‌زده را، راهی بقیع کند.
روزی می‌آید که هیچ نمازگزاری، دیگر در مسجدهای «الخلیل» و…، به خون نخواهد غلطید.
روزی می‌آید که صف‌های به هم پیوسته نماز، دست‌های بیت‌المقدس را به گردنِ گرامیِ کعبه برساند.
روزی می‌آید که سر هر کوچه‌ای، از نیویورک تا هند و چین و از شرق تا غرب، یک مسجد ایستاده باشد؛ در حالی‌که صدای دل‌انگیز اذانش، تا آن سوی آسمان هفتم طنین‌انداز می‌شود.
مسجد؛ حریم بهاری آسمان


نویسنده: فاطره ذبیح‌زاده
مناره‌ها، با قامتی افراشته، به معراج می‌روند تا پیام ملکوتی آفتاب را به شب‌های دیجور کفر، برسانند. ایوان‌ها، سرشار از گل‌بوته ذکر ملائک‌اند و شاپرک‌های قدسی اذان، در حوالی مأذنه‌ها، بال و پر می‌زنند.
اینجا مسجد است؛ خانه باصفای آن دوست دیرآشنا؛ قطعه‌ای از بهشت خدا که بر روی زمین جا مانده است؛ همان کعبه‌ای که می‌توان نفس شناور خدا را در هوایش بویید.
اینجا حریم بهاری حضور آسمان است. سقف حرمش، از پیچک سبز مناجات پوشیده است و امتداد ستون‌هایش، به عقیق قلب‌های مؤمنین اتصال دارد. اینجا حیاطْ‌خلوت هستی است تا طفل معصوم روح، پای از تنگنای دایره دنیا بیرون گذارد.
معراج مناره‌ها


باران نورانی اذان، رویِ گُلیِ تمام کاشی‌ها را شسته است. شیشه‌های ساده رنگی برای انعکاسِ معنویت بی‌تابند. مؤذن که بانگ برمی‌آورد، پروانه‌های موزونِ صدایش، برای جهانی کردن پیامِ مساجد، به تکاپو می‌افتند. قطراتِ زندگی، از حنجره پاکِ تکبیرها، در گلویِ شهر می‌چکد.
اینک، زمانِ فراگیر شدن لحظه ناب نماز است و مسجد، کانونِ باصفایی است که خلوتگاهِ اهالیِ راز و نیاز را به صفِ هم‌دلانه جماعت، پیوند می‌زند.
به چشم برهم زدنی می‌توان قنوتِ دست‌ها را به شاخه‌هایِ بهشتی طوبا آویخت.
می‌توان قوسِ سجده را به امتداد اسلیمی‌ها گره زد.
ابتدای مسجد، از هنگامه نیایش آغاز می‌شود و امتدادش به تمام ذکرها، بوی سیبِ ایمان می‌دهد.
در فضایش، یک‌رنگیِ خلوص جریان دارد و محراب، جاده سرسبزی است که تا خدا کشیده می‌شود.
در صف‌های اتحاد


گام‌ها برای بُریدن از تالابِ روزمرگی و عادت، به سمت نورانیت مسجد شتاب می‌گیرند و در هر قدم، هفتاد هزار حسنه، از دستان پرخیر خدا را، به ارمغان می‌برند!
نفس سجاده‌ها به هم آمیخته می‌شود و بارانِ «قد قامت الصّلوة»، عطشِ جان‌ها را برای پریدن، به اوج می‌رساند. آن‌گاه، گُلِ تمام نگاه‌ها به سمتِ یک قبله نورانی می‌چرخند و جانِ سالک نمازگزاران در صف‌هایِ هماهنگِ جماعت، به اتحاد می‌رسد. کتیبه‌های لبالب از ذکر خدا، مناسباتِ پوچِ دنیا را در خود حل می‌کنند و هر نفس که در فضای مسجد به ملکوت می‌رسد، پلکانی می‌شود برای بهشتی‌تر شدن!
همزاد ملکوت


نویسنده: محمدکاظم بدرالدین
کاشی‌های اشراق، با دلنشینی اذان، ممزوج است.
شبستان‌های لبالب از عبارات بهشت، نگاه روح را تا خدا بالا می‌برد.
شکفتن دل، درست همین جا است. این مکان، جبرانی است بر تباهی این خاک تیره. اگر در به در، دنبال آرامش هستی و آسایش می‌طلبی، کنار حوض ابدیت وضو بگیر و کنار ستونِ عبودیت، به نماز بایست.
این زمین پاک، سجده‌های خالصانه‌ات را گواهی خواهد داد.
اینجا که آمدی، آسودگی خاطرت، تضمین است. تمامیِ شرایط پرواز و سلوک، فراهم است.
اینجا همزاد ملکوت است و تلاوت‌های مسجد، در روحِ بکرِ نمازگزاران، تغییر اساسی می‌دهند.
شفاخانه وصل


مسجد، شکل کاملی از حرف‌های بهشتی است.
نفس‌هایش، بوی سطرهایِ روشن قرآن می‌دهد.
مسجد، چشم‌اندازی بهاری است؛ درست در لحظه‌های خزان‌زدگی و نیاز. از ابتدا، انسان یک درد قدیمی داشت به نام جدایی. اینجا همان شفاخانه وصل است.
با حضور روشن مسجد، فضاهای مُرده بی‌کسی و تنهایی، کنار می‌رود.
… دقایق را باید نگه داشت، برای دیدن این همه جذابیت که در مسجد موج می‌زند.
نشستن در مسجد


نویسنده: روح اللّه‌ حبیبیان
اصحاب، گرد امیرالمؤمنین، علی علیه‌السلام حلقه زده بودند. مسجد کوفه، کم‌کم آرام و از همهمه خاموش می‌شد. گرمای هوا، بیش ازین طاقت ماندن را به نمازگزاران نمی‌داد؛ اما علی مرتضی، هرچند از پس ساعت‌ها کار و عبادت، آثار خستگی در چهره‌اش نمایان بود، در جمع دلدادگانش به گفت‌وگوی ایشان گوش فرا داده بود؛ سخن از فضیلت و جایگاه بلند مسجد بود.
هر یک از اصحاب که نظر خود را عرضه داشتند حضرت با لبخندی دلنشین فرمود: «من نشستن در جامع [مسجد] را از نشستن در بهشت، بیشتر دوست می‌دارم؛ زیرا در بهشت بودن باعث رضایت نَفْسم است و در مسجد بودن باعث رضایت خدایم».
ماهی در آب


عرق از سر و رویت می‌ریزد. به خود که می‌آیی، می‌بینی چند سالی است یکریز مشغول کاری. مشتریِ بیشتر، نوید درآمد بالاتر می‌دهد؛ اما گویا دیگر کثرت مشتری‌ها و هیاهوی خریداران، خوشحالت نمی‌کند. احساس می‌کنی روحت خسته است. سر و صدای بازار و بانگ مغازه‌داران و دست‌فروشان، از هر سو بلند است. گوش تو اما دیگر تحمل شنیدن این همه فریاد را ندارد. ناگهان صدایی دیگر به گوشت می‌رسد؛ بانگ اذان. همه مشتری‌ها را جواب می‌کنی و کرکره مغازه را پایین می‌کشی. خود را به مسجد می‌رسانی. شیر آب را که با بسم‌اللهی باز می‌کنی، انگار طراوت بهاریِ وضو، در جانت دمیده می‌شود! گام که در فضای مسجد می‌نهی، احساس می‌کنی از دنیا، با آن همه هیاهو و جنگ و جدل رها شده‌ای؛ گویا جان دوباره‌ای یافته‌ای! نگاهت به تابلویی در گوشه مسجد می‌افتد که حدیثی از پیامبراعظم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بر آن نوشته شده:
«مؤمن در مسجد، همانند ماهی در آب است».
پناه‌گاه امن و آرامش


نویسنده: سعیده خلیل‌نژاد
ای مأمن عاشقان دلسوخته، اولین و آخرین پناه گروندگان به راستی و درستی! نوای حق که بر گلدسته‌هایت فریاد می‌شود، حس دل‌انگیز نیاز، مرا مست می‌کند.
دستی مرا به سوی درگاه خدا می‌کشاند و پایم به حریم امن او باز می‌شود.
محراب عطرآگین تو را می‌بویم و بر جای پای عبادت‌کنندگان، بوسه می‌زنم؛ آی بلندترین قله؛ شگرف‌ترین دریا، قشنگ‌ترین بوستان!
مروارید بر این مکان بریزید و عطر عشق را تنفس کنید. دست شقاوت هیچ شیطانی، ستون محکم این پناه را لمس نمی‌کند. پا به مسجد که می‌گذاری، دروازه‌های هراس، به رویت بسته شده و پنجره‌ای رو به باغ سبز نیایش گشوده می‌شود.
مسجد؛ جاری‌ترین یادگار پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله
روبه‌روی تو ایستاده‌ام. به هر سو که می‌نگرم، آغاز است. زندگی را شروعی دوباره می‌بینم. صدای بال فرشتگان را می‌شنوم که همراه اذان، به سماع درآمده‌اند.
تار و پود زمین، زمزمه‌کنان، سر بر آستان حق می‌سایند و رنگین‌کمان بی‌نظیر هستی گلدسته‌های نجیب مسجد را به کهکشان، پیوند زده است.
حس می‌کنم خورشید، هر صبح، پایین دستِ این گلدسته‌ها متولد می‌شود.
حس می‌کنم مسجد، مهدِ میلاد تمام بنفشه‌های صبوری و صداقت است.
جاری‌ترین یادگار پیامبر! آغوش بگشا که خستگان، فوج فوج به سوی تو می‌آیند.
و اما …..
ـ برای معاشرت با خداوند، به خانه او در مساجد بروید تا او نیز به خانه دل‌های شما برای بازدید فرود آید؛ که دوست تنها اوست.
ـ آنها که نمازهای (فرادا) را در مسجد تکثیر و روزی چند مرتبه در اقیانوس جماعت، روح خود را تطهیر می‌کنند، به عضویت اقیانوسی درآمده‌اند که آتش دوزخ در آن بی‌اثر است.

 2 نظر

برنامه های ....

31 مرداد 1395 توسط آشنا

کد خبر: 8305-09272 خبرنگار : 71036
برنامه‌هاي هفته‌ي بزرگداشت مساجد همايش و نمايشگاه در مصلاي تهران

به مناسبت فرارسيدن هفته‌ي بزرگداشت مساجد، حدود 1000 نفر از فعالان مساجد چهارشنبه 28 مردادماه در حرم حضرت امام (ره) حضور خواهند يافت. حجت‌الاسلام «حسين ابراهيمي»، رييس مركز رسيدگي به امور مساجد، با بيان خبر فوق، به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) اظهار داشت: از ديگر برنامه‌ي اين مركز به مناسبت اين هفته، سخنراني ائمه‌ي جماعات پيش از خطبه‌هاي نمازجمعه‌ي اين هفته خواهد بود. وي همچنين از برگزاري همايشي در استان‌هاي مختلف در روز شنبه‌ي آينده (31 مردادماه آغاز هفته‌ي گراميداشت مساجد) خبر داد و افزود: اين همايش در استان تهران، در مكان مصلاي بزرگ تهران برگزار خواهد شد و در آن آيت‌الله هاشمي شاهرودي ـ رييس قوه‌ي قضاييه ـ و حجت‌الاسلام والمسلمين «يونسي» ـ وزير اطلاعات ـ به سخنراني خواهند پرداخت. ابراهيمي افتتاح نمايشگاه دستاوردهاي مساجد را از ديگر فعاليت‌هاي اين مركز در هفته‌ي جاري عنوان و خاطر نشان كرد: اين نمايشگاه كه دستاوردهاي مساجد و مراكز مختلفي كه در اين راستا فعاليت مي‌كنند را به نمايش خواهد گذاشت، به مدت 7 روز در محل مصلاي بزرگ تهران برپا خواهد بود

 نظر دهید »

نقش بزرگداشت مساجد در ترغیب جوانان

31 مرداد 1395 توسط آشنا

بی‌نظیر مردم پارس آباد از خادمان و پرچم حرم رضوی + تصاوير گرامیداشت روز خبرنگار و تجلیل از خبرنگاران و فعالان عرصه خبر در پارس آباد مغان پیام تبریک اکبر صمدی فرماندار شهرستان پارس آباد به مناسبت ۱۷ مرداد روز خبرنگار قدرداني از سپاه و سربازان گمنام امام زمان(عج) و دادستان شهرستان پارس آباد

 
بزرگداشت مساجد نقش مؤثری در ترغیب نسل جوان به حضور در این سنگرهای الهی دارد
 
مسجد پایگاه انسجام و یک پارچگی مسلمانان است و نماز جماعت و تشکیل صفوف به هم فشرده نمازگزاران به خوبی بیانگر هماهنگی و انسجامی است که حضور در مسجد فراهم می‌آورد.

 رئیس اداره تبلیغات اسلامی پارس آباد : بزرگداشت مساجد نقش مؤثری در پویایی مساجد و ترغیب نسل جوان به حضور در این سنگرهای الهی دارد.
به گزارش آوای مغان به نقل از روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی اردبیل، حجت‌الاسلام حسن باقری رئیس اداره تبلیغات اسلامی پارس آباد مغان در مصاحبه ای به مناسبت روز جهانی مساجد گفت: نام‌گذاری این روز به جهت هتک حرمت رژیم غاصب صهیونیستی و به آتش کشیدن مسجدالاقصی است؛ از این رو سازمان کنفرانس اسلامی به تمامی کشورهای اسلامی توصیه تجلیل و نام‌گذاری این روز را داشته است.

وی افزود: بزرگداشت مساجد و برگزاری برنامه‌هایی از این دست می‌تواند نقش مؤثری در پویایی مساجد و ترغیب نسل جوان به حضور در این سنگرهای الهی داشته باشد، زیرا الفت و روی آوردن هرچه بیشتر آحاد مردم به مسجد اثرات و نتایج مطلوبی را در سطوح مختلف جامعه به دنبال دارد.

وی با تاکید بر اینکه مساجد باید از جاذبه هر چه بیشتر برای ‌حضور نوجوانان و جوانان برخوردار باشند، گفت: مسجد پایگاه انسجام و یکپارچگی مسلمانان است و نماز جماعت و تشکیل صفوف به هم فشرده نمازگزاران به خوبی بیانگر هماهنگی و انسجامی است که حضور در مسجد فراهم می‌آورد.

 

رئیس اداره تبلیغات اسلامی در پایان گفت: متأسفانه با توجه به تمام زحمات و فعالیت‌های انجام شده هنوز خلأهای زیادی در عرصه مسجد وجود دارد که لازمه آن تلاش جهادی و تلاش برای رفع غفلت و ناآگاهی مردم است، چه بسا که بسیاری از افراد به سبب ناآگاهی از حضور منظم در مسجد غافل هستن

 نظر دهید »

علت بزرگداشت مساجد

31 مرداد 1395 توسط آشنا

■ علت تعظیم و بزرگداشت مساجد چیست؟
دستور اسلام به تعظیم و بزرگداشت مساجد است اما جواب چرایی این موضوع را امام صادق(ع) در پاسخ به سؤال ابی‌بصیر می‌فرمایند.

ابی بصیر نقل می کند که از امام صادق (ع) دلیل احترام و بزرگداشت مساجد را سوال کردم، حضرت فرمود: «دستور به تعظیم مساجد برای این است که مساجد خانه های خداوند در روی زمین هستند.»

در روایت دیگری امام صادق (ع) با نقل این روایت از پیامبر اکرم (ص) که ملعون است کسی که به مسجد احترام نگذارد، خطاب به یونس می فرماید:ای یونس آیا می دانی چرا خداوند حق مساجد را بزرگ داشته و این آیه را نازل فرموده که مساجد برای خداست پس احدی غیر از خدا را در آنجا نخوانید چون یهود و نصارا هنگامی که وارد کنیسه و کلیساهای خود می شدند به خدا شرک می ورزیدند، لذا خداوند متعال به پیامبرش دستور داد که فقط او را بخوانند و او را عبادت کنند.

در روایات دیگری حضرت می فرماید: هنگامی که به در مسجد رسیدی، بدان که تو در خانه پادشاهی بزرگ را قصد کرده ای که جز پاکان هرگز در آن وارد نمی شوند و جز راستگویان را حضور در آن روا نباشد، خود را آماده خدمت کن که اگر حرمتش را پاس نداری با خطری بزرگ روبه روی خواهی شد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 35
  • 36
  • 37
  • ...
  • 38
  • ...
  • 39
  • 40
  • 41
  • ...
  • 42
  • ...
  • 43
  • 44
  • 45
  • ...
  • 78

شب های بی ستاره

Random photo

img-20151208-wa0012.jpgimg-20151208-wa0012.jpg

پخش حرم

آیه قرآن تصادفی

اوقات شرعی

اوقات شرعی

قرآن

آیه قرآن تصادفی
  • تماس