• فهرست مطالب 
  • تماس  

جملات ...

27 مرداد 1395 توسط آشنا

بازهم آدیینه ای آمد ولی مهدی کجاست ؟یک نفر میگفت مهدی جمعه ها در کربلاست رو به سوی کربلا کردم که فریادش زنم باز هم با ندبه ای از هجر مولا دم زنم آمد از سویی ندایی آی اهل انتظار اندکی دیگر صبوری میرسد دیدار یار.اللهم عجل لولیک الفرج
**************
خوشا به حال انان که در کلاس انتظار حتی یک جمعه هم غیبت ندارند
*************
من به آمار زمین مشکوکم اگر شهر پر از آدمهاست *پس چرا یوسف زهرا تنهاست
************
چه انتظار عجیبی! تو بین منتظران هم، عزیز من، چه غریبی!

عجیب تر که چه آسان، نبودنت شده عادت، چه بی خیال نشستیم

نه کوششی نه وفایی

فقط نشسته و گفتیم: خدا کند که بیایی …!

****************
شاید آن روز که سهراب نوشت: تا شقایق هست زندگی باید کرد.

خبری از دل پر درد گل یاس نداشت.

باید این طور نوشت: چه شقایق باشد، چه گل پیچک و یاس،‌ جای یک گل خالیست،

تا نیاید مهدی، زندگی دشوار است…..

******************
شب نیست که آهم به ثریا نرسد

از چشم ترم آب به دریا نرسد

می‌میرم از این لحظه که آیا روزی

دیدار به دیدار رسد یا نرسد.
******************
بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد


******************
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات / بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست / بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

اللبلا

چندگاهیست وقتی می گویم: «اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن» با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد چندگاهیست وقتی می گویم: «صلواتک علیه و علی آبائه » به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم چندگاهیست وقتی می گویم: «فی هذه الساعة» دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای چندگاهیست وقتی میگویم: «و فی کل الساعة» دلم نمی سوزد که همه ساعاتم ازآن تو نیست چندگاهیست وقتی می گویم: «ولیا و حافظا» احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است چندگاهیست وقتی می گویم: «و قائدا وناصرا» به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمیزند چندگاهیست وقتی می گویم: «و دلیلا و عینا» یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی چندگاهیست وقتی می گویم: «حتی تسکنه أرضک طوعا» یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین، من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم چندگاهیست وقتی می گویم: «و تمتعه فیها طویلا» به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم اما چندگاهیست دعای فرج را چندبار می خوانم تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد، هم اشکم بریزد، هم در جست و جویت باشم، هم سرپرستم باشی، هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم وهم احساس کنم خدا در نزدیکی من است..... و باز هم با شرم می گویم : اللهم عجل لولیک الفرج یک سال دیگر هم گذشت و چشممان به جمال مولای غایبمان روشن نشد... و چرا بیاید؟ وقتی که اکثریت قریب به اتفاق ما شیعیان در تمام سال از او غافلیم، و قلیلی از ما نیز به هنگام مشکلاتمان از او یاد می‏کنیم... اما آقای ما به رو سیاهیمان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی اند و به زبانمان نیز گوش مسپار که گناهکارتر از آن است که تو را با صداقت و اخلاص بخواند، قلب آن اندک بندگان واقعی خداوند را ببين که هر روز ـ صبح و شام ـ تو را مي‌خوانند...
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: آشنا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

شب های بی ستاره

Random photo

img-20151208-wa0012.jpgimg-20151208-wa0012.jpg

پخش حرم

آیه قرآن تصادفی

اوقات شرعی

اوقات شرعی

قرآن

آیه قرآن تصادفی
  • تماس