شام بی مدافع
شامِ بیمدافع؛ میلاد بانوی نور
میلاد بانویی است که صبر را معنا بخشید، استقامت را تجسم کرد، و ایثار را در میدان بلا به تصویر کشید. بانویی که وصفش در واژهها نمیگنجد؛ لایوجد فی الوصف…
او الگوی تمام پرستاران است؛ نمادی از عشق، محبت، و خدمت بیمنت. بانویی که در دل شبهای کربلا، با نگاهی آرام، طوفانها را رام کرد. بانویی که با صدای استوارش، کاخ ظلم را لرزاند و با کلامش، پردههای نفاق را درید.
اما امشب، شام دوباره در تب و تاب است…
شامیان حرم را دوره کردهاند، چراغهای حرم بانو خاموشاند، و جسارتها دوباره آغاز شدهاند.
دیگر خبری از مدافعان نیست،
از آن دلیرانی که جان را سپر حریم کردند،
از آن عاشقانی که خاکِ بینالحرمین را با خون وضو گرفتند.
امشب، حرم در غربت است،
و زینب، دوباره تنهاست…
اما مگر میشود بانویی چون او را خاموش کرد؟
او که در دلِ آتش، پرچم حق را برافراشت،
او که با نگاهش، یزید را شکست داد،
او که با صبرش، کربلا را جاودانه کرد…
ای بانوی نور، ای اسوهی عشق،
میلادت، میلاد روشنی است در دل تاریکیها،
میلاد تو، تولد امید است در شامِ بیفریاد.
تو زندهای، برای همیشه…
در دل پرستاران، در قلب عاشقان،
در نگاه هر مادری که شب را با دعا به صبح میرساند.
🌹 میلاد حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) مبارک باد
بر تمام دلهایی که هنوز برای حرم میتپند،
و بر تمام چشمهایی که با نام تو اشک میریزند…
#به_قلم_خودم
#میلاد_حضرت_زینب سلام الله علیها