• فهرست مطالب 
  • تماس  

شرایط گناه آماده است اما..

24 شهریور 1395 توسط آشنا

ﺷﺮﺍﻳﻂ ﮔﻨﺎﻩ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ!

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم


ﺟﻮﺍﻧﻰ ﻋﺰﺏ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ ﺯﻳﺒﺎ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ، ﺁﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺯﻳﺒﺎﻳﻰ!
ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﻭﺩ ﺳﺮﺍﻍ ﺯﻧﻬﺎ، ﺯﻧﻬﺎ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﻭ ﻣﻰ ﺁﻳﻨﺪ، 
ﺭﻭﺯﻯ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺻﺪﻫﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﻭ ﺻﺪﻫﺎ ﭘﻴﻐﺎﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﻧﻴﺎﻳﺪ، ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺗﺮﻳﻦ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺼﺮ ﺻﺪ ﺩﺭ ﺻﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﻭ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻛﺎﻣﺠﻮﻳﻰ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺍﺳﺖ، ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺁﻣﺎﺩﻩ، ﺩﺭﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺴﺘﻪ، ﺧﻄﺮ ﺟﺎﻥ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺩﺭﺳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺯﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﻳﺎ ﻛﺎﻡ ﻣﻰ ﺩﻫﻰ ﻳﺎ ﺑﻪ ﻛﺸﺘﻨﺖ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺧﻮﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻳﺨﺖ.
ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻳﻮﺳﻒ ﭼﻪ ﻛﻨﺪ؟ 
ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﻋﺎ ﺑﺮﻣﻴﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ:
ﺭﺏﱢﱢ ﺍﻟﺴﺠﻦ ﺍﺣﺐﱡﱡ ﺍﻟﻰﱠﱠ ﻣﻤّﺎ ﻳﺪﻋﻮﻧﻨﻰ ﺍﻟﻴﻪ ﻭ ﺍﻟﺎّ ﺗﺼﺮﻑ ﻋﻨّﻰ ﻛﻴﺪﻫُﻦﱠﱠ ﺍﺻﺐُ ﺍﻟﻴﻬﻦﱠﱠ. (1) 
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺯﻧﻬﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﺴﻮﻯ ﺁﻥ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍﻳﺎ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻨﮕﺎﻝ ﺍﻳﻦ ﺯﻧﻬﺎ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻧﻜﻦ. 
1- ﺳﻮﺭﻩ ﻳﻮﺳﻒ، ﺁﻳﻪ 33. 
(ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﺎﻣﻞ، شهید مطهری ﺹ 81)

 پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم :

مَن عَيَّرَ اَخاهُ بِذَنبٍ لَم يَمُت حَتّى يَعمَلَهُ؛

هر كس برادر [دينى] خود را به گناهى سرزنش كند، نميرد، مگر آن‏كه مرتكب آن شود.

نهج الفصاحه ص 751 ، ح 2920

چندگاهیست وقتی می گویم: «اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن» با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد چندگاهیست وقتی می گویم: «صلواتک علیه و علی آبائه » به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم چندگاهیست وقتی می گویم: «فی هذه الساعة» دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای چندگاهیست وقتی میگویم: «و فی کل الساعة» دلم نمی سوزد که همه ساعاتم ازآن تو نیست چندگاهیست وقتی می گویم: «ولیا و حافظا» احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است چندگاهیست وقتی می گویم: «و قائدا وناصرا» به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمیزند چندگاهیست وقتی می گویم: «و دلیلا و عینا» یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی چندگاهیست وقتی می گویم: «حتی تسکنه أرضک طوعا» یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین، من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم چندگاهیست وقتی می گویم: «و تمتعه فیها طویلا» به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم اما چندگاهیست دعای فرج را چندبار می خوانم تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد، هم اشکم بریزد، هم در جست و جویت باشم، هم سرپرستم باشی، هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم وهم احساس کنم خدا در نزدیکی من است..... و باز هم با شرم می گویم : اللهم عجل لولیک الفرج یک سال دیگر هم گذشت و چشممان به جمال مولای غایبمان روشن نشد... و چرا بیاید؟ وقتی که اکثریت قریب به اتفاق ما شیعیان در تمام سال از او غافلیم، و قلیلی از ما نیز به هنگام مشکلاتمان از او یاد می‏کنیم... اما آقای ما به رو سیاهیمان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی اند و به زبانمان نیز گوش مسپار که گناهکارتر از آن است که تو را با صداقت و اخلاص بخواند، قلب آن اندک بندگان واقعی خداوند را ببين که هر روز ـ صبح و شام ـ تو را مي‌خوانند...
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: آشنا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

شب های بی ستاره

Random photo

گذری در سیرهگذری در سیره

پخش حرم

آیه قرآن تصادفی

اوقات شرعی

اوقات شرعی

قرآن

آیه قرآن تصادفی
  • تماس