• فهرست مطالب 
  • تماس  

اخلاص

24 شهریور 1395 توسط آشنا

ﺍﺧﻠﺎﺹ
ﻣﺮﺩﻯ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﺍﺩ. ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻳﺎﺭﺍﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺻﻬﻴﺐ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﺸﺖ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﺮّ ﺍﻭ ﺭﺍﺣﺖ ﻛﺮﺩ.
ﻣﺮﺩﻯ ﻓﺮﺻﺖ ﻃﻠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺳﻮﺀ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺤﻀﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﻳﺎﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ! ﻣﻦ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺁﺯﺍﺭ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ.
ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺧﺒﺮ ﻣﺴﺮﻭﺭ ﺷﺪ.
ﻋﻤﺮﻭﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺣﻤﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﻃﻠﺒﻰ ﻓﺮﻳﺐ ﻛﺎﺭﺍﻧﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺁﮔﺎﻩ ﺷﺪ ﻭ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺁﻥ ﻛﺎﻓﺮ ﺁﺯﺍﺭﺩﻫﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺻﻬﻴﺐ ﻛﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺑﺮﻭ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺠﺎﻫﺪﺕ ﺧﻮﺩ ﺁﮔﺎﻩ ﻛﻦ ﺗﺎ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﮔﺮﺩﺩ ﺗﻮ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺁﺯﺍﺭ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﻛﺸﺘﻪ ﺍﻯ ﻧﻪ ﺩﻳﮕﺮﻯ.
ﺻﻬﻴﺐ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﻛﺸﺘﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺩ.
ﻋﻤﺮﻭﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﺤﻀﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ! ﺁﻥ ﻛﺎﻓﺮ ﺁﺯﺍﺭ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺻﻬﻴﺐ ﻛﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺩﻳﮕﺮﻯ.
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﺻﻬﻴﺐ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﻳﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻃﻮﺭ ﺍﺳﺖ؟ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺑﻠﻪ ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ.
ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ: ﻳﺎ ﺍَﻳﻬَﺎ ﺍﻟﱠﱠﺬﻳﻦَ ﺁﻣَﻨﻮﺍ ﻟِﻢَ ﺗَﻘﻮﻟﻮﻥَ ﻣﺎ ﻟﺎﺗَﻔْﻌَﻠﻮﻥ ﻛَﺒُﺮَ ﻣَﻘْﺘﺎً ﻋِﻨْﺪَﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ ﺍَﻥْ ﺗَﻘﻮﻟﻮﺍ ﻣﺎﻟﺎ ﺗَﻔْﻌَﻠﻮﻥ. (۱) ﺍﻯ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻳﺪ، ﭼﺮﺍ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻳﺪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﻳﺪ؟ ﺍﻳﻦ (ﺩﺭﻭﻍ) ﺧﺸﻢ ﺷﺪﻳﺪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﻳﺪ.
ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺍَﻟْﻌِﺒﺎﺩَﺓُ ﺍﻟْﺨﺎﻟِﺼَﺔُ ﺍَﻥْ ﻟﺎﻳﺮْﺟُﻮ ﺍﻟﺮﱠﱠﺟُﻞُ ﺍِﻟﺎﱠﱠ ﺭَﺑﱠﱠﻪُ.
ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺧﺎﻟﺺ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺩ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ (ﺑﻪ ﻛﺴﻰ) ﺍﻣﻴﺪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. (۲)


۱) ﺳﻮﺭﻩ ﺻﻒ، ﺁﻳﺎﺕ 2 ﻭ 3
۲) غررالحکم

…

چندگاهیست وقتی می گویم: «اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن» با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد چندگاهیست وقتی می گویم: «صلواتک علیه و علی آبائه » به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم چندگاهیست وقتی می گویم: «فی هذه الساعة» دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای چندگاهیست وقتی میگویم: «و فی کل الساعة» دلم نمی سوزد که همه ساعاتم ازآن تو نیست چندگاهیست وقتی می گویم: «ولیا و حافظا» احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است چندگاهیست وقتی می گویم: «و قائدا وناصرا» به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمیزند چندگاهیست وقتی می گویم: «و دلیلا و عینا» یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی چندگاهیست وقتی می گویم: «حتی تسکنه أرضک طوعا» یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین، من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم چندگاهیست وقتی می گویم: «و تمتعه فیها طویلا» به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم اما چندگاهیست دعای فرج را چندبار می خوانم تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد، هم اشکم بریزد، هم در جست و جویت باشم، هم سرپرستم باشی، هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم وهم احساس کنم خدا در نزدیکی من است..... و باز هم با شرم می گویم : اللهم عجل لولیک الفرج یک سال دیگر هم گذشت و چشممان به جمال مولای غایبمان روشن نشد... و چرا بیاید؟ وقتی که اکثریت قریب به اتفاق ما شیعیان در تمام سال از او غافلیم، و قلیلی از ما نیز به هنگام مشکلاتمان از او یاد می‏کنیم... اما آقای ما به رو سیاهیمان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی اند و به زبانمان نیز گوش مسپار که گناهکارتر از آن است که تو را با صداقت و اخلاص بخواند، قلب آن اندک بندگان واقعی خداوند را ببين که هر روز ـ صبح و شام ـ تو را مي‌خوانند...
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: آشنا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

شب های بی ستاره

Random photo

img-20151208-wa0012.jpgimg-20151208-wa0012.jpg

پخش حرم

آیه قرآن تصادفی

اوقات شرعی

اوقات شرعی

قرآن

آیه قرآن تصادفی
  • تماس