• فهرست مطالب 
  • تماس  

شهید رحیم مرادقلی

08 شهریور 1395 توسط آشنا

g

پاسدارشهید رحیم مرادقلی فرزند محمد علی

پاسدار شهید رحیم مرادقلی در سال 1346 در خانواده‌ای مذهبی و متدین در روستای محمد شاه کرم بخش شهرکی و نارویی از توابع زهک دیده به جهان گشود. فردی بود آرام و متین و دستورات پدر و مادر را به خوبی اجرا می کرد در مراسمات مذهبی شرکت و علاقه خاصی به امامان داشت . تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داد ولی به علت فقر مالی مجبور به ترک تحصیل گردید. پس از انقلاب در سال 65 به عنوان پاسدار افتخاری به عضویت این نهاد مقدس در آمد و از طریق سپاه چندین مرحله به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد.

ایشان در سال 1366 از طریق بسیج مردمی به جبهه منطقه جنوب اعزام که از ناحیه گردن مجروح می شود پس از بهبودی مجددا اعزام تا اینکه سرانجام در تاریخ 4/3/67 در عملیات تک دشمن در سن 21 سالگی به فیض شهادت نایل آمد. پیکر پاک و مطهرش مفقود گردید و خانواده و ملت شهید پرور را چندین سال در انتظار گذاشت. سرانجام در سال 74 بعد از گذشت 7 سال پیکر پاکش با همت گروه تفحص به زادگاهش بازگردانده و در جوار دیگر شهیدان به خاک سپرده شد.

…

چندگاهیست وقتی می گویم: «اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن» با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد چندگاهیست وقتی می گویم: «صلواتک علیه و علی آبائه » به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم چندگاهیست وقتی می گویم: «فی هذه الساعة» دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای چندگاهیست وقتی میگویم: «و فی کل الساعة» دلم نمی سوزد که همه ساعاتم ازآن تو نیست چندگاهیست وقتی می گویم: «ولیا و حافظا» احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است چندگاهیست وقتی می گویم: «و قائدا وناصرا» به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمیزند چندگاهیست وقتی می گویم: «و دلیلا و عینا» یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی چندگاهیست وقتی می گویم: «حتی تسکنه أرضک طوعا» یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین، من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم چندگاهیست وقتی می گویم: «و تمتعه فیها طویلا» به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم اما چندگاهیست دعای فرج را چندبار می خوانم تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد، هم اشکم بریزد، هم در جست و جویت باشم، هم سرپرستم باشی، هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم وهم احساس کنم خدا در نزدیکی من است..... و باز هم با شرم می گویم : اللهم عجل لولیک الفرج یک سال دیگر هم گذشت و چشممان به جمال مولای غایبمان روشن نشد... و چرا بیاید؟ وقتی که اکثریت قریب به اتفاق ما شیعیان در تمام سال از او غافلیم، و قلیلی از ما نیز به هنگام مشکلاتمان از او یاد می‏کنیم... اما آقای ما به رو سیاهیمان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی اند و به زبانمان نیز گوش مسپار که گناهکارتر از آن است که تو را با صداقت و اخلاص بخواند، قلب آن اندک بندگان واقعی خداوند را ببين که هر روز ـ صبح و شام ـ تو را مي‌خوانند...
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: آشنا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

شب های بی ستاره

Random photo

img-20151208-wa0012.jpgimg-20151208-wa0012.jpg

پخش حرم

آیه قرآن تصادفی

اوقات شرعی

اوقات شرعی

قرآن

آیه قرآن تصادفی
  • تماس