• فهرست مطالب 
  • تماس  

هدف از آفرینش جن و انس

12 شهریور 1395 توسط آشنا

هدف از آفرینش انس و جن چیست؟
پرسش
هدف از آفرینش انس و جن چیست؟
پاسخ اجمالی

خداوند وجودى بى نهایت و دارای تمام کمالات است و آفریدن (ایجاد کردن) جهان فیض اوست و از آن روی که خداوند فیاض است کمال فیاضیت او اقتضا مى‏کند که هر چه را لایق آفریده شدن است بیافریند. پس خداوند آفرید، چون فیاض است. یعنى هدف و چرایى آفرینش در فیاضیت او است.
اما هدف از آفرینش انسان و جن به طور خاص، رسیدن آنان به کمال و سعادت و والاترین کرامت ها از طریق انتخاب آگاهانه است و این هدف هر چه که باشد نتیجه اش به خود آنها بر می گردد نه به خداوند،زیرا که او غنی مطلق است وهمه ممکنات از جمله انسان و جن محتاج اویند.
پاسخ تفصیلی

براى روشن شدن پاسخ، توجه به چند مطلب لازم است:

مطلب اول؛ هدف خداوند به طور کلی از آفرینش کل مخلوقات:

توجه به نکاتی ما را در دست یابی به تصویری واضح از هدف خداوند در آفرینش مخلوقات، یاری می رساند:

1- خداوند متعال به مقتضاى این که واجب الوجود است و وجود او وابسته به چیزى نیست، هیچ محدودیتى و نقصى ندارد و همه‏ى کمال‏ها را دارا است.

 

2- ازجمله کمالات او فیاض و جواد بودن است. خداوند در قرآن می‌‏فرماید: (و عطاى پروردگارت منع نشده است). [1] خداوند متعال، براى عطا کردن از ناحیه‏ى خودش، هیچ محدودیتى ندارد و هر چیز که لایق عطا شدن باشد، عطا می‌‏شود.

 

3- هر خیر و کمالى ناشى از وجود و هر شرّ و نقصى ناشى از عدم است. مثلاً علم، خیر و کمال است و جهل، شرّ و نقص. و نیز قدرت، در مقابل عجز و ناتوانى، کمال و خیر است. پس معلوم می‌‏شود که وجود خیر است، و در مقابل آن، هر شرّ و نقصى از عدم است.

 

4- با توجه به مقدمه سوم می‌‏توان دریافت که فیاض و جواد بودن خداوند با آفریدن و ایجاد کردن محقق می‌‏شود. پس لازمه‏ى فیاض بودن آفریدن است. به عبارت دیگر، اگر چیزى لایق آفریده شدن باشد و خداوند آن را نیافریند، این نیافریدن با توجه به خیر بودن وجود، منع از خیر است و بخل محسوب می‌‏شود و بخل از خداوند محال است. از این مقدمات نتیجه می‌‏گیریم، اگر سؤال شود چه چیز باعث شد خدا بیافریند؟ پاسخ این است که فیاض بودن او باعث آفرینش شده است.

 

نکته قابل توجه آن است که اگرچه هدف فاعل، به این معنا که برای تأمین نیازها و جبران نقص خود، دست به خلقت زده باشد، برای خدا تصور ندارد چون بی نیاز مطلق است و نقصی در او راه ندارد، اما فعل خداوند باید هدف داشته باشد (هدف فعل)، زیرا خداوند حکیم است و از شخص حکیم کار بیهوده و عبث صادر نمی شود، نظام آفرینش نظامی است هدفمند که در راستای اهداف عالیه ذات باری تعالی بنیان نهاده شده و در آن اثری از اعوجاج و آشفتگی پیدا نیست و ذرات عالم با زبان بی زبانی می گویند:

 

نیست در دایره یک نقطه خلاف از کم و بیش

 

که من این مسئله بی چون و چرا می بینیم

 

مطابق نص آیات قرآنی ، خالق موجودات، اشیاء و پدیده ها را نه باطل آفرید و نه بازیچه، بلکه محور و اساس آفرینش او بر مبنای حق استوار گشته است که در این نظام احسن، حتی کوچکترین اجزاء آن اهداف و مقاصد بلند و ارزشمندی را تعقیب می نمایند و هیچ یک از آنها معطل و بی کار نمی باشند که:

 

در این پرده یک رشته بی کار نیست

 

سر رشته بر ما پدیدار نیست

 

مطلب دوم؛ هدف خداوند از آفرینش انسان و جن به طور اختصاصی :

 

تفاوت اساسی دو گروه جن و انس با انواع دیگر مخلوقات، توانایی رشد و به کمال رسیدن اختیاری آنها است یعنی تا آنجا که ما علم داریم موجودات دیگر قابلیت رشد و ارتقای کمالات خود را ندارد و درجه وجودی موجودات دیگر در هر مرتبه ای که باشند ثابت خواهد بود و از همین رو است که اصطلاح مومن و کافر فقط برای انسان و جن معنی دارد و برای موجودات دیگر بی معنی می باشد. [2]

 

درباره هدف آفرینش انسان و جن در آیات قرآن بیانات مختلفی آمده است که در حقیقت هر کدام به یکی از ابعاد این هدف اشاره می نمایند، از جمله: «من جن و انس را نیافریدم مگر اینکه مرا پرستش کنند» [3] و در جای دیگر می خوانیم: «آن خدایی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید تا کدامین بهتر عمل می کنید». [4] (یعنی آزمایشی آمیخته با پرورش و در نتیجه تکامل ) همانگونه که ملاحظه می شود همه این خطوط به یک نقطه منتهی می شود و آن پرورش و هدایت و تکامل انسانهاست از این جا معلوم می شود که: هدف نهایی آفرینش انسان، رسیدن به کمال و سعادت و دست یازیدن به والاترین کرامت ها و ارزش های انسانی است که این همه در پرتو شناخت و معرفت و عبودیت و بندگی آگاهانه و اختیاری به پیشگاه ذات احدیت میسور و ممکن خواهد بود که:« بندگی خدا گوهر گران بهایی است که باطن آن ربوبیت است» [5] که هر کس به آن دست یافت سلطنت بر همه ما سوی الله کند.

 

در روایتی معرفت بخش از امام صادق (ع) می خوانیم: که امام حسین (ع) در برابر اصحابش آمد و چنین فرمود: «خداوند بزرگ بندگان را نیافریده مگر به خاطر اینکه او را بشناسند ، هنگامی که او را بشناسند، عبادتش می کنند و هنگامی که بندگی او کنند از بندگی غیر او بی نیاز شوند». [6] ( [7] )

 

با توجه به مطلب یاد شده می‌‏توان دریافت که هدف از آفرینش انسان و جن زمانى می‌‏تواند محقق شود که آنها قابلیت رسیدن به کمال را داشته باشند و با فعلِ اختیارىِ خود، آن را تحصیل کنند. درحالى که اگر آن کمال را از ابتدا دارا می‌‏بودند قطعاً کمالِ اختیارىِ آنها به شمار نمى‏آمد و هدف اصلى از آفرینش آنها نیز تحصیل نمى‏شد.

 

باید توجه داشت که حتى ترقى یک پله از نردبان تکامل براى انسان، تحصیل کمال اختیارى به شمار می‌‏آید و به همان اندازه هدف اصلى از آفرینش را تحصیل کرده است .( [8] )

[1] -اسراء، 20.

[2] -سوره جن آیه 2 و 13.

[3] -«و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون »، ذاریات ، آیه 56.

[4] -«الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملاً »، ملک، آیه 2. این آیه می تواند شامل جنیان نیز باشد چون از آیات قرآن بر مى‏آید که جن نیز مانند نوع بشر زندگى و مرگ و قیامت دارند.

[5] -«العبودیة جوهرة کنهها الربوبیه»، مصباح الشریعة در حقیقت عبودیت.

[6] -«ان الله عزوجل ما خلق العباد الا لیعرفوه، فإذا عرفوه عبدوه، فإذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه»، علل الشرائع صدوق (طبق نقل المیزان، ج 18، ص 423.

…

چندگاهیست وقتی می گویم: «اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن» با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد چندگاهیست وقتی می گویم: «صلواتک علیه و علی آبائه » به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم چندگاهیست وقتی می گویم: «فی هذه الساعة» دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای چندگاهیست وقتی میگویم: «و فی کل الساعة» دلم نمی سوزد که همه ساعاتم ازآن تو نیست چندگاهیست وقتی می گویم: «ولیا و حافظا» احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است چندگاهیست وقتی می گویم: «و قائدا وناصرا» به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمیزند چندگاهیست وقتی می گویم: «و دلیلا و عینا» یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی چندگاهیست وقتی می گویم: «حتی تسکنه أرضک طوعا» یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین، من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم چندگاهیست وقتی می گویم: «و تمتعه فیها طویلا» به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم اما چندگاهیست دعای فرج را چندبار می خوانم تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد، هم اشکم بریزد، هم در جست و جویت باشم، هم سرپرستم باشی، هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم وهم احساس کنم خدا در نزدیکی من است..... و باز هم با شرم می گویم : اللهم عجل لولیک الفرج یک سال دیگر هم گذشت و چشممان به جمال مولای غایبمان روشن نشد... و چرا بیاید؟ وقتی که اکثریت قریب به اتفاق ما شیعیان در تمام سال از او غافلیم، و قلیلی از ما نیز به هنگام مشکلاتمان از او یاد می‏کنیم... اما آقای ما به رو سیاهیمان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی اند و به زبانمان نیز گوش مسپار که گناهکارتر از آن است که تو را با صداقت و اخلاص بخواند، قلب آن اندک بندگان واقعی خداوند را ببين که هر روز ـ صبح و شام ـ تو را مي‌خوانند...
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: آشنا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

شب های بی ستاره

Random photo

img-20151208-wa0012.jpgimg-20151208-wa0012.jpg

پخش حرم

آیه قرآن تصادفی

اوقات شرعی

اوقات شرعی

قرآن

آیه قرآن تصادفی
  • تماس