منظور در اينجا اين نيست كه راهي را پيدا كنيم كه هميشه بتوانيم آن حضرت را ملاقات كنيم زيرا غير از اداي واجبات ومستحبّات وترك محرّمات ومكروهات به نحوي كه خواسته شده، ساير مقدّمات اين امر پنهان ومخفي است وجز بر اهلش معلوم نمي باشد، بلكه غرض بدست آوردن راه وكسب آمادگي ولياقتي است كه شايد بتوان بوسيله آن در عمر خويش يكبار به اين سعادت دست يافت هر چند درخواب باشد.
مخفي نماند كه از تأمّل در قصّه ها وحكايت گذشتگان معلوم مي شود كه مداومت بر عملي نيك وعبادتي مشروعه وكوشش در تضرّع وزاري به مدّت چهل روز براي رسيدن به اين هدف، فوق العاده مؤثّر مي باشد همانگونه كه چهل شب چهارشنبه رفتن به مسجد سهله يا چهل شب جمعه رفتن به مسجد كوفه همراه با عبادات وتضرّع از اعمال متداول ومعروف است وعلماء ونيكان زيادي ادّعا كرده اند كه اين عمل را انجام داده ونتيجه گرفته اند. ونيز اين چنين است زيارت حضرت سيّدالشهداء (عليه السلام) در چهل شب جمعه واعمالي مانند آن، هر چند سند مخصوص براي نوع عمل وتعداد آن وجود ندارد ولي از محتواي كتاب وسنّت مي توان فهميد كه مداومت بر دعا در چهل روز، در اجابت وقبولي آن دعا مؤثّر است وحتّي مواظبت بر خوردني ها وآشاميدني هاي حلال يا حرام در اين مدّت باعث تغيير حالت وانتقال از صفتي به صفت ديگر - چه از نيك به بد وچه از بد به نيك - مي شود واز اين قبيل است لباس ومسكن وهمصحبتي.
حال براي تأييد اين مطالب، به ذكر چند خبر متبرّك مي شويم: شيخ عياشي از فضل بن ابي قروه روايت كرده كه است كه: حضرت صادق (عليه السلام) فرمود: حقّ تعالى به حضرت ابراهيم (عليه السلام) وحي فرستاد كه: (بزودي از ساره براي تو پسري متولّد مي شود).
ساره گفت: (من پيرزن هستم).
حقّ تعالى فرمود: (او بزودي فرزندي مي آورد وفرزندان آن پسر، تا چهار صد سال در دست دشمن معذّب مي گردند به سبب آن كه كلام مرا ردّ نمودند).
وقتي بني اسرائيل به بلاي فرعون دچار شدند تا چهل روز به درگاه خداوند ناله وزاري كردند، پس خداوند به حضرت موسي وهارون (عليهما السلام) وحي فرستاد كه آنان را از دست فرعون خلاص كنند ودر حالي كه صد وهفتاد سال از آن چهار صد سال باقي بود بلا را از ايشان برداشت).
سپس حضرت صادق (عليه السلام) فرمود: (اگر شما نيز چنين تضرّع وزاري مي كرديد حقّ تعالى فرج ما را نازل مي كرد ولي چون اين چنين نمي كنيد پس اين امر به نهايت خود خواهد رسيد).
شيخ ابراهيم كفعمي در كتاب (مجموع الغرايب) از كتاب (جواهر) نقل كرده است كه: حضرت عيسي (عليه السلام) به حواريّين سفارش كرد كه: (مانند مار باشيد!)
وقتي آن حضرت به آسمان عروج كرد حواريّين گفتند: (از جاي خود حركت نمي كنيم مگر اينكه تأويل كلام حضرت عيسي (عليه السلام) را بفهميم).
يكي از آنها گفت: (يعني مثل مار باشيد كه هر گاه حلقه مي زند ودور خود مي پيچد سرش را زير بدنش مخفي مي كند زيرا مي داند كه هر آسيبي به بدنش برسد تا وقتي سرش سالم است ضرر زيادي نمي بيند. پس روح اللّه به شما مي گويد كه: دين خود را حفظ كنيد كه سرمايه دنيا وآخرت است واگر دچار فقر ومرض بشويد تا زماني كه دينتان سالم است، ضرر نمي كنيد).
ديگري گفت: (اينكه روح اللّه به شما فرمود مثل مار باشيد به جهت آن است كه مار تا زماني كه زهر در بدنش وجود دارد فقط خاك مي خورد. پس شما هم مادامي كه حُبّ دنيا در دلهايتان قرار دارد از شنيدن حكمت براي طلب آخرت، نفعي نمي بريد).
شخص ديگري گفت: (روح اللّه فرمود مثل مار باشيد زيرا مار وقتي احساس ضعف وسستي مي كند تا چهل روز خود را گرسنگي مي دهد سپس داخل سوراخ تنگي مي شود ودر حالي بيرون مي آيد كه تا چهل سال جوان شده است. پس روح اللّه به شما مي گويد نفس خود را مدّتي براي بقاي بلند مدّت، در اين دنياي كوتاه گرسنگي دهيد همانگونه كه مار براي ماندن چهل ساله، نفس خود را چهل روز گرسنگي مي دهد).
پس همگي سخن او را پسنديدند وبه اين نتيجه رسيدند كه حضرت عيسي (عليه السلام) همين منظور را داشته است).
در كافي از محمّد بن مسلم روايت است كه: به امام (عليه السلام) عرض كردم: (آيا كسي كه عبادت وخضوع وتلاش دارد ولي امامت ائمّه (عليهم السلام) را قبول ندارد هيچ نفعي مي برد؟!)
حضرت فرمود: (اي محمّد! همانا مَثَل اهل بيت (عليهم السلام)، مَثَل خانواده اي از بني اسرائيل است كه هر كدام از آنها كه چهل شب عبادت مي كرد دعايش مستجاب مي شد.
مردي از آنها چهل شب عبادت كرد ولي دعايش مستجاب نشد. پس نزد عيسى بن مريم (عليهما السلام) رفت واز اين موضوع شكايت كرد وتقاضا كرد كه آن حضرت برايش دعاكند.
عيسي (عليه السلام) وضو گرفت ودو ركعت نماز خواند، آن گاه براي آن شخص دعا نمود. خداوند بسوي او وحي فرستاد كه: (اي عيسي ! بنده من از دري كه بايد وارد شود وارد نشد. او در حالي كه نسبت به تو شكّ داشت مرا خواند پس دعايش را اجابت نمي كنم حتّي اگر گردنش قطع شود وانگشتانش بيفتد).
حضرت عيسي (عليه السلام) به سمت آن مرد برگشت وفرمود: (خدا را دعا مي كني در حالي كه در دلت نسبت به پيغمبر او شكّ داري؟!)
مرد گفت: (اي روح اللّه! به خدا سوگند آنچه گفتي درست است، از خداوند بخواه كه اين شكّ را برطرف كنند).
حضرت عيسي (عليه السلام) دعا كرد وخداوند توبه آن مرد راپذيرفت ومانند ساير افراد خانواده اش مستجاب الدّعوه گرديد.
در (كافي) از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است كه: (بنده اي كه ايمان به خدا را خالص نمايد (ودر روايت ديگر: كسي كه چهل صباح ذكر خداوند را بگويد) خداوند او را در دنيا زاهد مي كند ودوا ودردش را به او نشان مي دهد وحكمت را در دلش ثابت مي گرداند).
در (لُب اللّباب) قطب راوندي از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) روايت است كه فرمود: (كسي كه چهل صباح خدا را خالص عبادت بكند چشمه هاي حكمت از دل او بر زبانش جاري مي شود).
در (امالي) صدوق روايت است كه: (بهلول نبّاش، كفن دزدي بود كه با جسد دختري از انصار، عمل قبيح انجام داده وپشيمان شده بود. پس نزد رسول خدا (صلى الله عليه وآله) رفت ولي حضرت او را طرد كرد.
(طرد بهلول توسّط پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) حكمتهايي داشت كه يكي از آن حكمتها اين بود كه بهلول متوجّه عظمت گناهش شده وتوبه نصوح بنمايد).
سپس او به يكي از كوههاي مدينه رفت وچهل روز گريه وناله ودعا كرد ودر روز چهلم توبه اش قبول شد وآيه اي در مورد قبولي توبه وگذشتن از گناهش توسّط خداوند نازل شد.
حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) پيش او رفت وبه وي بشارت داد وآن آيه را تلاوت فرمود، آن گاه به اصحاب فرمود: (گناهانتان را اينگونه از بين ببريد همانطور كه بهلول آن را از بين برد).
همچنين روايت است كه: (حضرت داوود (عليه السلام) چهل روز بر ترك اولاي خويش گريست).
در (بحار) از كتاب (عدد القويه) عليّ بن يوسف، برادر علاّمه حلّي نقل شده است كه: پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) به همراه عمّار بن ياسر ومنذر بن ضحضاح وابوبكر وعمر وعليّ بن ابيطالب (عليهما السلام) وعبّاس بن عبدالمطّلب وحمزة بن عبدالمطّلب در ابطح نشسته بودند.
ناگهان جبرئيل (عليه السلام) بصورت عظيمي در حالي كه بال خود را از مغرب تا مشرق زمين پهن كرده بود بر آن حضرت نازل شد وندا داد: (اي محمّد! خداوند بلند مرتبه به تو سلام مي رساند وامر مي كند كه چهل صباح از خديجه كناره گيري كني).
اين كار براي پيامبر (صلى الله عليه وآله) سخت بود زيرا خديجه (سلام الله عليها) را بسيار دوست داشت وبه او علاقمند بود. حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) چهل روز را به عبادت گذراند در حالي كه روزه دار بود.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) در روزهاي آخر عمّار ياسر را نزد حضرت خديجه (سلام الله عليها) فرستاد وفرمود بگو: (گمان نكن جدا شدن من از تو به سبب بي علاقگي است بلكه پروردگارم، مرا به اين جدايي امر فرموده است پس تو حُسن ظنّ داشته باش كه همانا خداوند متعال روزي چند مرتبه نزد ملائكه، به تو مباهات مي كند. هنگام شب درب را ببند ودر جايگاهت بخواب كه من در منزل فاطمه بنت اسد هستم).
حضرت خديجه (سلام الله عليها) روزي چند مرتبه از دوري رسول خدا (صلى الله عليه وآله) اندوهگين مي شد تا اينكه چهل روز به پايان رسيد. جبرئيل نازل شد وگفت: (اي محمّد! خداوند بلند مرتبه بر تو سلام مي رساند وامر مي كند كه براي تحيّت وهديه او حاضر شوي).
سپس ميكائيل با طبقي از انگور وخرما نازل شد وآن حضرت با آنها افطار كرد وبه فرمان خداوند پيش از نماز نزد حضرت خديجه (سلام الله عليها) رفت ودر آن شب نطفه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) منعقد شد.
ونيز روايت شده است كه: (پيامبر (صلى الله عليه وآله) چهل روز قبل از بعثت نيز مأمور شد از خديجه كناره گيري كند ودر روز چهلم مبعوث شد).
ميقات حضرت موسي (عليه السلام) نيز چهل روز بود، پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: (او چهل روز از شوق پروردگارش در مدّت رفتن وبرگشتنش نخوابيد وچيزي نخورد وچيزي نياشاميد).
در تفسير امام حسن عسكري (عليه السلام) روايت است كه: حضرت موسي (عليه السلام) به بني اسرائيل مي فرمود: (هر گاه خداوند در امر شما گشايش كرامت نمود ودشمنانتان را نابود كرد از نزد او براي شما كتابي مي آورم كه در آن كتاب امر ونهي ها وعبرت ها و…. باشد).
وقتي خداوند، گشايش عطا كرد به حضرت موسي (عليه السلام) فرمان داد كه به ميعاد برود وسي روز روزه بگيرد.
حضرت موسي (عليه السلام) گمان كرد كه پس از سي روز خداوند كتاب را خواهد فرستاد ولي پس از سي روز خداوند به او وحي كرد كه ده روز ديگر روزه بگيرد.
پس حضرت موسي (عليه السلام) چنين كرد وخداوند بعد از چهل روز، كتاب را براي او فرستاد).
در روايات معتبر زيادي آمده است كه: (نطفه، چهل روز در رَحِم مي ماند، آن گاه علقه مي شود سپس چهل روز ديگر مضقه مي شود وتا چهل روز مضغه مي ماند. اگر كسي مي خواهد براي زن حامله دعا كند كه فرزندش پسر وسالم باشد، پس در اين چهار ماه دعا كند).
از اين روايات معلوم مي شود كه مادّه براي افاضه صورت جسماني يا نفساني در چهل روز آماده مي شود وحديث قُدسي معروف (خمرت طينة آدم بيدي اربعين صباحا) مؤيّد اين مطلب است.
(يعني: (سرشت آدم را تا چهل روز با دستم خمير كردم)).
در (كافي) روايت است كه: از امام كاظم (عليه السلام) پرسيدند: (چرا رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: (كسي كه شراب بياشامد، نمازش تا چهل روز قبول نمي شود).
حضرت فرمود: (وقتي كسي شراب مي خورد شراب در نرمه استخوانش وهمه اعضايش تا چهل روز به اندازه انتقال خلقت او - يعني فاصله بين نطفه وعلقه ومضغه - باقي مي ماند. همچنين هر چيزي كه مي خورد ومي نوشد چهل روز در آن جا باقي مي ماند).
مرويست كه: (كسي كه چهل روز (يك مرتبه هم) گوشت نخورد بد خلق مي شود زيرا انتقال نطفه در چهل روز است).
همچنين روايت شده است كه: (كسي كه در مدّت چهل روز، هر روز گوشت بخورد خلقش بد مي شود وكسي كه چهل روز حلال بخورد خداوند قلبش را نوراني مي كند و..)..
همچنين پاداش فراواني براي حفظ كردن چهل حديث وعمل كردن به آن واستقامت در انجامش، وعده داده شده است واگر چهل نفر بر جنازه مؤمني حاضر شوند وشهادت دهند كه ما از او جز خير، چيزي نديديم، خداوند شهادت ايشان را قبول مي كند وآن مؤمن را مي آمرزد.
از احاديث مناسب اين جايگاه كه گفته هاي قبلي را تأييد مي كند روايتي است كه در اخبار ولادت حضرت حجّت (عليه السلام) آمده كه امام حسن عسكري (عليه السلام) آن حضرت را به پرنده سفيدي كه روح القدس بود سپرد تا او را به آسمان ببرد وامر فرمود كه در هر چهل روز آن حضرت را برگرداند. حكيمه خاتون مي فرمايد: (من هر چهل روز، آن مولود كريم را مي ديدم تا اين كه پيش از وفات امام حسن عسكري (عليه السلام) به مردي تبديل شده بود).
البتّه شواهد از روايات براي اين مدّعا بيشتر از آن است كه بتوان همه را جمع كرد وعلّامه مجلسي در رساله اي كه حاوي جواب سوألاتي در مورد فرقه هاي اماميّه وحكماء ومجتهدين واخبارييّن ومتشرّعه وصوفيّه است، بعد از تقسيم آنها به پسنديده وناپسند وچند كلمه ديگر فرموده است: (پدر مرحوم بنده از شيخ بهاء الدّين محمّد، ذكري آموخته بود وسالي چهل روز به آن مشغول بود.
عدّه زيادي از شيعيان رياضت هاي شرعي مي كشيدند وبنده هم بسيار پيش آمده كه چهل روز عبادت كرده ورياضت شرعي كشيده باشم.
در احاديث معتبر وارد شده است كه: (هر كس چهل صباح اعمال خود را براي خدا خالص گرداند حقّ تعالى چشمه هاي حكمت را از دل او بر زبانش جاري مي گرداند).
چون بطور خلاصه دانستيم كه مأخذ اين عمل صالحان ونيكوكاران يعني مواظبت چهل شب يا چهل روزِ چهارشنبه يا جمعه در كوفه يا سهله يا كربلا چيست!
همچنين هر كس بايد بر حسب مقام وزمان ومكان وقدرت خود دقّت كند يا اينكه از داناي روشن بيني بپرسد كه كدام (البتّه داناي روشن بيني كه در صراط مستقيم اهل بيت : باشد نه اينكه از اقطاب صوفيّه وفلاسفه ودروايش و…. باشد وبا تفكّرات واختراعات خارج از صراط مستقيم، ديگران را گمراه ومنحرف نمايد).
يك از اعمال نيكوي شرعي وآداب وسنن اولويّت دارد كه آن را انجام بدهد زيرا ممكن است عملي نسبت به يك نفر اولويّت داشته باشد ونسبت به ديگري اينگونه نباشد وهمچنين تفاوت مراتب ودرجات اعمال بسيار است.
پس ممكن است كه از كسي، بذل وبخشش وانفاق مطلوب باشد واز ديگري نماز وروزه واز شخص ديگري زيارت و…. ولي بايد در همه آنها شروط مشتركي را مانند انجام واجبات وترك محرّمات وپاك وحلال بودن خوردني ونوشيدني، وخلوص نيّت و… رعايت شود كه در اينجا مقام بيان آنها نيست. وامّا اعمال مخصوص به حاجت ذكر شده چه آنهايي كه مختصّ به امام زمان (عليه السلام) است يا اينكه به همراه ساير ائمّه (عليهم السلام) وحتّي انبياء (عليهم السلام) مي باشد كه در اينجا تعدادي از آنها ذكر مي شود:
عمل اوّل
سيّد جليل بن باقي در اختيار مصباح از حضرت صادق (عليه السلام) روايت كرده است كه فرمود:
(هر كس بعد از هر نماز واجبي اين دعا را بخواند بدرستي كه امام (م ح م د) بن الحسن (عليه السلام) را در بيداري يا در خواب مشاهده خواهد كرد:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيم
(اَللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانا صاحِبَ الزَّمانْ اَيْنَما كانَ وحَيْثُما كانَ مِنْ مَشارِقِ الْاَرْضِ ومَغارِبِها سَهْلِها وجَبَلِها عَنّي وعَنْ والِدَيَّ وعَنْ وَلَدي واِخْوانِي التَّحِيَّةَ والسَّلاَم عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وزِنَةَ عَرْشِ اللَّه وما اَحْصاهُ كِتابُهُ واَحاطَ بِهِ عِلْمُهُ اَللَّهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ هَذا الْيَوْم وما عِشْتُ فيهِ مِنْ اَيَّامِ حَياتي عَهْداً وعَقْداً وبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي لا اَحوُلُ عَنْها ولا اَزوُلُ اَبَداً اَللَّهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ واَعْوانِهِ والذَّابّينَ عَنْه والمُمْتَثلِينَ لِاَوامِرِهِ ونَواهيهِ في اَيَّامِهِ والْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ اَللَّهُمَّ فَاِنْ حَالَ بَيْني وبَيْنَهُ الْمَوْتُ الّذَي جَعَلْتَهُ عَلَي عِبَادِكَ حَتْماً مَقَْضِيّاً فَاَخْرِجْني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَني شَاهِراً سَيْفي مُجَرَّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعي فِي الْحاضِرِ والْبادي اَللَّهُمَّ اَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشيدَة والْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَاكْحُلْ بَصَري بِنَظْرَةٍ مِنّي اِلَيْهِ وعَجِّلْ فَرَجَهُ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُ اَللَّهُمَّ اشْدُدْ اَزْرَهُ وقَوِّ ظَهْرَهُ وطَوِّلْ عُمْرَهُ واعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ واَحْيِ بِهِ عِبادَكَ فَاِنَّكَ قُلْتَ وقَوْلُكَ الْحَقُّ (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ والْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النَّاسِ) فَاَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنا وَلِيِّكَ وابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّي بِاسْمِ رَسوُلِكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وآلِهِ حَتّي لايَظْفَرَ بِشَيْ ءٍ مِنَ الْباطِلِ اِلَّا مَزَّقَهُ ويُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلَماتِهِ ويُحَقِّقَهُ
اَللَّهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّة عَنْ هذِهِ الْاُمَّة بِظُهوُرِه اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً ونَريهُ قَريباً وصَلَّي اللَّهُ عَلَي مُحَمَّدٍ وآلِهِ). (بحار الانوار ج 86 ص 61)
يعني: (به نام خداوند بخشنده مهربان، خدايا! به مولايمان صاحب زمان هر جا وبه هر صورتي كه باشد در مشارق زمين ومغارب زمين، در همواريها ويا كوههاي آن، از من واز پدر ومادرم واز فرزند وبرادرانم، تحيّت ودرود به اندازه خلق خدا وبه سنگيني عرش خدا وهر آنچه كتاب خدا آن را در بر گرفته وعلم او به آن احاطه دارد برسان.
خدايا! من در صبح امروز وهر روزي از ايّام زندگيم با او تجديد بيعت مي كنم وپيمان او بر گردن من است، هرگز از آن برنگردم واين پيمان تا ابد زائل نگردد.
خداوندا! مرا از ياران وپشتيبانان او واز مدافعين وكساني كه دستورهايش را در روزگارش اطاعت مي كنند واز چيزهايي كه از آنها نهي كرده دوري مي كنند واز به شهادت رسيدگان در ركابش، قرار بده.
خداوندا! اگر مرگي كه بر بندگانت حتمي قرار داده اي بين من واو جدائي افكند پس مرا از قبرم بيرون بياور در حالي كه كفن پوشيده وشمشيرم از نيام كشيده وبالا رفته ونيزه ام برافراشته باشد در حالي كه دعوتِ دعوت كننده را در شهر وروستا اجابت مي كنم.
خداوندا! آن طلعت رشيد وبلند را وآن شريف ستايش شده را به من نشان بده وچشم مرا با يكبار نگاه بسوي او سرمه بكش ودر فرجش تعجيل كن وجايگاه ظهور وخروجش را آسان گردان.
خدايا! پشت او را محكم وقوي ساز وعمرش را طولاني كن.
خداوندا! بوسيله او شهرهايت را آبادان كن وبندگانت را بوسيله او حيات بخش بدرستي كه تو فرمودي وكلامت حقّ است كه فرمودي: (فساد در خشكي ودريا ظاهر شد بخاطر آنچه كه مردم انجام دادند).پس اي خدا! براي ما وليّت وپسر دختر پيامبرت كه همنام پيامبرت - كه درود خدا بر او وآلش باد - است را ظاهر كن، تا اينكه هيچ باطلي نرويد مگر اينكه آن را تكّه تكّه كند؛ وخداوند حقّ را با كلماتش محّقق ساخته وتثبيتش مي كند.
خداوندا! با ظهور حضرت، غم واندوه را از اين امّت برطرف ساز بدرستي كه مخالفان، فرج را دور مي دانند وما فرج را نزديك مي دانيم ودرود خداوند بر محمّد وآل او).
(مؤلّف مي گويد: اين دعا نسخه هاي مختلف وسندهاي فراواني دارد كه در بعضي از نسخه ها بيشتر ودر برخي كمتر است. ابن طاووس روايت كرده كه چهل صباح آن را بخوانند. اين روايت در بين ساير روايات معتبرتر ومؤثّرتر است وبنابراين روايات ديگر را نقل نكرديم).
عمل دوّم
شيخ ابراهيم كفعمي در (جنّة الواقية) فرموده است كه: (در بعضي از كتابهاي اصحاب خود ديدم كه هر كس ديدن يكي از انبياء وائمّه (عليهم السلام) يا ساير مردم يا فرزندان خود را در خواب اراده كند پس سوره (والشّمس) و(انّا انزلناه) و(قل يا ايّها الكافرون) و(قل هواللّه احد) و(قل اعوذ بربّ الفلق) و(قل اعوذ بربّ النّاس) را بخواند. سپس صد مرتبه (قل هواللّه احد) را بخواند وبر پيغمبر(صلى الله عليه وآله) صلوات بفرستد وبر پهلوي راست بخوابد حتماً آنكس را كه قصد كرده خواهد ديد وهر صحبتي كه بخواهد با آنها خواهد كرد، انشاء اللّه تعالى.
در نسخه ديگري هم همين مطلب را ديدم به جز آنكه گفته است انسان بايد اين اعمال را هفت شب انجام بدهد البتّه بعد از خواندن دعايي كه اوّلش اين است: (اللّهم انت الحيّ الّذي.)..
اين دعا را سيّد بن طاووس در كتاب (فلاح السّائل) از بعضي از ائمّه (عليهم السلام) بدينصورت نقل كرده است: (هر گاه اراده كردي كه ميّت خود را ببيني پس با طهارت وبر طرف راست خود بخواب ومشغول گفتن تسبيح فاطمه زهرا (سلام الله عليها) بشو وسپس بگو: (اللّهم انت الحيّ.)..
شيخ طوسي در (مصباح) خود فرموده است: (كسي كه مي خواهد مرده اي را در خواب خود ببيند در وقت خواب بگويد:
(اَللَّهُمَّ اَنْتَ الْحَيّ ْ اَلَّذي لا يوُصَف والْايمانُ يُعْرَفُ مِنْه مِنْكَ بَدَأَتِ الْاَشْياءْ واِلَيْكَ تَعوُدُ فَما اَقْبَلَ مِنْها كُنْتَ مَلْجَأَهُ ومَنْجاهُ وما اَدْبَرَ مِنْها لَمْ يَكُنْ لَهُ مَلْجَأٌ ولا مَنْجا مِنْكَ اِلاَّ اِلَيْكَ فَاَسْئَلُكَ بِلَا اِلَهَ اِلاَّ اَنْتْ واَسْئَلُكَ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ وبِحَقِّ حَبيبِكَ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه وآله) سَيِّدِالنَّبِيّينَ وبِحَقِّ عَلِيٍّ خَيْرِ الْوَصِيّين وبِحَقِّ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمين وبِحَقِّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ الَّذينَ جَعَلْتَهُما سَيِّدَي شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعينَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وآلِهِ واَهْلَ بَيْتِهِ واَنْ تُرِيَني مَيِّتي في الْحالِ الَّتي هُوَ فيها). (بحار الانوار ج 53 ص 329)
يعني: (پروردگارا! تو زنده اي هستي كه توصيف نمي شوي، وايمان از او شناخته مي شود، اشياء از تو شروع شد (منشاء وخالق اشياء تو بودي) وبازگشت آنها بسوي توست، هر آنچه كه روي بياورد پناه ومحلّ نجاتش تو هستي وهر آنچه از آنها پشت كند پناهگاهي ندارد وهيچ نجاتي نيست جز بسوي تو آمدن؛ پس من از تو مي خواهم به حقّ لا اله الاّ انت واز تو مي خواهم به بسم اللّه الرّحمن الرّحيم وبه حقّ حبيبت محمّد (صلى الله عليه وآله) آقاي پيامبران وبه حقّ علي (عليه السلام) بهترينِ جانشينان وبه حقّ فاطمه (سلام الله عليها) سرور زنان جهانيان وبه حقّ حسن وحسين (عليهما السلام) همانهائي كه آنها را آقايان تمام جوانان اهل بهشت قرار دادي از تو مي خواهم كه درود فرستي بر محمّد وآل محمّد واهل بيت او واينكه مرده مرا در همان حالي كه هست به من نشان دهي).
پس بدرستي كه او را خواهد ديد انشاء اللّه تعالى.
وبنابر روايت اوّل كه اين دعا را مي شود حتّي براي انبياء وائمّه (عليهم السلام)، چه زنده وچه مرده خواند.
كسي كه اين دعا را مي خواند بايد آخر آن را به آن چه مناسب مقام امام زنده وپيغمبر زنده است تبديل كند، حتّي ظاهر آن است كه اگر براي نبيّ يا امام زنده يا از دنيا رفته بخواند بايد آخرش را تغيير بدهد.
مؤيّد اين مطلب آن است كه در كتاب (تسهيل الدّواء) بعد از ذكر دعاي مذكور آمده كه بعضي از بزرگان ما گفته اند: هر كس اراده كرده كه يكي از انبياء يا ائمّه هُدى (عليهم السلام) را در خواب ببيند پس دعاي مذكور را بخواند تا آن جا كه (ان تصلّي علي محمّد وآل محمّد)، آن گاه بگويد: (ان تريني فلاناً) يعني نام آن كسي را كه مي خواهد ببرد وبعد از آن سوره (والشّمس)، (واللّيل) و(قدر) و(جحد) و(اخلاص) و(معوذتين) وصد مرتبه سوره (توحيد) را بخواند پس هر كسي را كه خواسته است خواهد ديد وهر سؤالي را كه بخواهد از او خواهد نمود واو نيز جواب خواهد داد. انشاء اللّه.
عمل سوّم
شيخ مفيد در كتاب (اختصاص) از امام كاظم (عليه السلام) روايت كرده است كه: (هر كس كه درخواستي از خداوند تبارك وتعالى دارد ومي خواهد كه ما را ببيند ومقام ومرتبه خود را بداند، پس اوّلِ شب غسل كند وبا ما مناجات نمايد، (با خداي تعالى بوسيله ما مناجات كند) بدينگونه كه خدا را به حقّ ما قسم دهد وبوسيله ما به او متوسّل شود تا خداوند اورا به مشاهده ما موفّق كند ومقامش را در نزد ما به او نشان بدهد).
سپس فرمود: (بدرستي كه ما را خواهد ديد وخداوند او را بخاطر ما مي آمرزد ومقام ومحلّش بر او پوشيده نمي ماند).
بعضي گفته اند: منظور از (مناجات كردن به ما) اين است كه ديدن آنها را حاجت مهمّ خود قرار دهد ومشاهده ومحبّت آن حضرات را ذكر خود گرداند كه ايشان را خواهدديد.
غسلي كه در اين روايت به آن اشاره شد يكي از غسلهاي مستحبّي است كه فقهاء (رضوان اللّه عليهم) از آن نام برده اند چنانچه علاّمه بحرالعلوم در منظومه اش ضمن اهداف غسل مي گويد:
ورؤية الامام في المنام
لدرك ما يقصد من مرام
يعني: (ديدن امام در خواب براي آنكه به مقصودش برسد).
مطمئّناً منظور سيّد بحرالعلوم همين روايت بوده چنانكه صاحب مواهب وغيره بر اين موضوع تصريح كرده اند ولي محقّق ودانشمند گرامي جناب آخوند ملاّ زين العابدين گلپايگاني در (شرح منظومه) بعد از ذكر اين بيت گفته است: اين بيت بر حديث نبوي دلالت مي كند كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در مورد اعمال نيمه شعبان فرمود: (هر كس در نيمه شعبان طهارت بگيرد وطهارت خود را نيكو بجا آورد) تا آنكه فرمود: (اگر بخواهد مرا ببيند در همان شب خواهد ديد).
اين روايت با اينكه به حضرت رسول (صلى الله عليه وآله) اختصاص دارد ولي با اين حال آن را به ساير ائمّه (عليهم السلام) هم نسبت داده اند، زيرا در برخي احاديث آمده كه ائمّه (عليهم السلام) به منزله آن حضرت هستند وآن چه در حقّ آن حضرت جاري است در حقّ ائمّه (عليهم السلام) نيز جاري مي باشد، واين كلام درستي است زيرا منزلت امامان اين موارد را شامل مي شود وامّا مقصود سيّد بحرالعلوم از اين بيت، پيامبر(صلى الله عليه وآله) نبوده زيرا اگر چه آن حضرت در حقيقت امام است ولي در اصطلاح فقهاء ومحدّثين وحتّي عامّه مردم به اين لقب مشهور نيست.
عمل چهارم
سيّد عليّ بن طاووس در(فلاح السّائل) روايت كرده است كه انسان براي ديدن حضرت اميرالمومنين (عليه السلام) در خواب اين دعا را در وقت خوابيدن بخواند:
(اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ يا مَنْ لُطْفُهُ خَفِيّ واَياديهِ باسِطَهْ لا تَنْقَضي اَسْئَلُكَ بِلُطْفِكَ الْخَفِيِّ الَّذي ما لَطِفْتَ بِهِ لِعَبْدٍ اِلاَّ كَفي اَنْ تُرِيَني مَوْلايَ عَليَّ بْنِ اِبيطالِب (عليهما السلام) في مَنامي). (بحار الانوار ج 53 ص 330)
يعني: (خدايا! من از تو درخواست مي كنم اي كسي كه لطفش پنهان است ودستان بخشنده اش باز مي باشد وتمام شدن ندارد، از تو مي خواهم كه به حقّ لطف پنهانيت - كه بر هيچ بنده اي بوسيله آن لطف نكردي مگر اينكه آن را كفايت كرد - مولايم علي فرزند ابيطالب (عليه السلام) را در خواب به من نشان بدهي).
عمل پنجم
در (تفسير برهان) و(مصباح كفعمي) از كتاب (خواصّ القرآن) نقل شده است كه: حضرت صادق (عليه السلام) فرمودند: (هر خيري را كه خواسته باشد خداوند به او عطامي نمايد).
عمل ششم
كفعمي روايت كرده است كه:
(هركس سوره (انّا انزلناه) را صد مرتبه در وقت ظهر بخواند پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) را در خواب مشاهده خواهد كرد).
عمل هفتم
سيّد هبة اللّه بن ابي محمّد موسوي معاصر علاّمه در كتاب (مجموع الرّايق) روايت كرده است كه:
(هر كس سوره (جنّ) را زياد بخواند، پيامبر (صلى الله عليه وآله) را مشاهده مي نمايد وهر سؤالي كه بخواهد از آن حضرت مي كند).
عمل هشتم
در كتاب (مجموع الرّايق) روايت شده است كه:
(هركس سوره (قل يا ايّها الكافرون) را در نصف شبِ جمعه بخواند پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) را مشاهده خواهد كرد).
عمل نهم
بعد از هفت روز روزه گرفتن، هفت مرتبه خواندن دعاي(مجير) با طهارت در هنگام خواب باعث رسيدن به مقصود در اين مورد مي گردد يعني انسان مي تواند فرد مورد نظرش را در خواب مشاهده نمايد.
عمل دهم
پنج مرتبه با طهارت دعاي معروف به (صحيفه) - كه در (مهج الدّعوات) وغيره روايت شده است - را خواندن، باعث ديدن فرد مورد نظر در خواب مي شود
اجازه خسته ام از این همه فریب / از های و هوی مردم این شهر نا نجیب آقا اجازه پنجره ها سنگ گشته اند / دیوارهای سنگی از کوچه بی نصیب آقا اجازه باز به من طعنه می زنند / عاشق ندیده های پر از نفرت رقیب «شیرین»ی وجود مرا «تلخ» می کنند / «فرهاد»های کینه پرست پر از فریب . . . . . . دوست دارم که یک شب جمعه/ صبح گردد به رسم خوش عهدی ناگهان بشنوم زسمت حجاز/ نغمه ی دلخوش انا المهدی . . . مرا با عشق خود درگیر کردی / به پایم با غمت زنجیر کردی بدان دنیای بی تو هیچ باشد / دلم را از زمانه سیر کردی تو با رفتن به پشت ابر ایّام / غروب جمعه را دلگیر کردی یا اباصالح ادرکنی . . . . . . باز به انتظار تو جمعه غروب میشود / اگر بیایی از سفر آه چه خوب میشود . . . اللهم عجل لولیک الفرج . . . جمله جمله نه! واژه واژه تورا / ای سفر کرده گفتگو کردیم کوچه کوچه نه! خانه خانه تورا / سالیانی ست جستجو کردیم سوره سوره نه! آیه آیه تو را / در مناجات آرزو کردیم جمعه جمعه نه! لحظه لحظه تو را / ندبه کردیم و های و هو کردیم . . . . . . امام زمان (عج): و مارا از شیعیان دور نگه نمی دارد مگر اعمال بد آنان که به ما می رسد و برای ما ناخوشایند و دور از انتظار است . . . . . . ازشنبه درون خود تلنبار شدیم/تا آخر پنج شنبه تکرار شدیم خیر سرمان منتظر دیداریم/ جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم . . . نوشته شده در دوشنبه چهارم دی ۱۳۹۱ساعت 14:8 توسط Ali reza darsanj| آرشيو نظرات
بازهم آدیینه ای آمد ولی مهدی کجاست ؟یک نفر میگفت مهدی جمعه ها در کربلاست رو به سوی کربلا کردم که فریادش زنم باز هم با ندبه ای از هجر مولا دم زنم آمد از سویی ندایی آی اهل انتظار اندکی دیگر صبوری میرسد دیدار یار.اللهم عجل لولیک الفرج
**************
خوشا به حال انان که در کلاس انتظار حتی یک جمعه هم غیبت ندارند
*************
من به آمار زمین مشکوکم اگر شهر پر از آدمهاست *پس چرا یوسف زهرا تنهاست
************
چه انتظار عجیبی! تو بین منتظران هم، عزیز من، چه غریبی!
عجیب تر که چه آسان، نبودنت شده عادت، چه بی خیال نشستیم
نه کوششی نه وفایی
فقط نشسته و گفتیم: خدا کند که بیایی …!
****************
شاید آن روز که سهراب نوشت: تا شقایق هست زندگی باید کرد.
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت.
باید این طور نوشت: چه شقایق باشد، چه گل پیچک و یاس، جای یک گل خالیست،
تا نیاید مهدی، زندگی دشوار است…..
******************
شب نیست که آهم به ثریا نرسد
از چشم ترم آب به دریا نرسد
میمیرم از این لحظه که آیا روزی
دیدار به دیدار رسد یا نرسد.
******************
بخوان دعای فرج را به یاد خیمه سبز که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد
******************
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات / بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست / بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
اللبلا
شاید برای آمدنت دیر کردهای
وقتی نگاه آینه را پیر کردهای
دیری است آسمان مرا شب گرفته است
خورشید من، برای چه تأخیر کردهای؟
صفحات: 1· 2
تطهیر شده است. روز میلاد تو هر روز در ما تکرار میشود، ای تکرار روشنی در روح و روان ما! 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) معصومه، یعنی قداست مریم و عصمت فاطمه و ادامه قصه غصه های زینب در جستوجوی برادر. 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) بانویم معصومه (ع)! شرافتِ زن در یاد توست، آن هنگام که قدسیان بر گلدسته های نورانیات سلام میفرستند. 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) آیتی از خداست معصومه(علیها السلام) لطف بی انتهاست معصومه(علیها السلام) ای مظهر عصمت خدا معصومه کن مرحمتی به سوی ما معصومه از ما تو رضا باش به جان زهرا ای نام برادرت رضا ، معصومه 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) ای روح محبت که به قم قائمه ای یادآور زهد و عفت فاطمه ای معصومه و خواهر محبوب رضا اوعالم اهلبیت و تو عالمه ای 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) بپوشانید چشم ای اهل معنا که آید عصمت باری تعالی خدا افزوده لطف خود به مردم که آید حضرت معصومه درقم 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) ای که به قم قدر و بها داده ای کشور ما را تو صفا داده ای نام تو بر قلب صفا می دهد روضه تو بوی رضا(ع)می دهد میلاد مسعود حضرت فاطمه معصومه(س) بردوستداران حضرتش مبارکباد. 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) امام رضا(علیه السلام)فرمودند: کسى که حضرت فاطمه معصومه را زیارت کند پاداش او بهشت است. 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) بارگاهی که به شهر قم به پاست، هم برای نجف هم کربلاست، خاک او را غرق بوسه می کنم، چون که جای پای اربابم رضاست. 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) یا رب چه قشنگ است و چه زیبا حرم قم چون جنت اعلا، حرم محترم قم بانوی جنان، اخت رضا، دختر موسی دردانه زهرا و ملائک خدم قم این مژده بس او را که بهشت است جزایش هر کس که زیارت کندش در حرم قم 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) اى دختر و خواهر ولایت آیینه مادر ولایت بر ارض و سما ملیکه در قم آرام دل امام هفتم 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) معصومه به کتیبه و به عصمت افتاده به خاک پایت عفت گفتند و شنیده اند ز آغاز کز قم به جنان درى شود باز 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) حاجت نبود مرا برآن در قم باشدم از بهشت بهتر قم قبله خازن بهشت است این جا سخن از بهشت، زشت است 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) شهر قم یک گل به نام حضرت معصومه دارد این شرف را شهر قم با حضرت معصومه دارد شهر ما سرمست گشته از شمیم عطر کویش یک جهان عطر مصفا حضرت معصومه دارد هر که شد مهمان به قم از فیض او لبریز گشته این کرامت ها به دلها حضرت معصومه دارد من چه گویم از محبت ، از وفا ، از عشق بانو یک بغل فیض معلا ، حضرت معصومه دارد 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) امام جواد (علیه السلام) فرمودند: کسى که عمه ام را در قم زیارت کند پاداش او بهشت است . 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) خاک قم گشته مقدس ازجلال فاطمه نورباران گشته این شهر از جمال فاطمه گرچه شهر قم شده گنجینه علم و ادب قطره اى باشد ز دریاى کمال فاطمه میلاد بانوی مهر و وفا، مظهر جود و سخا، حضرت معصومه علیها السلام مبارک باد . . . 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) شعری در مدح حضرت معصومه (س) « تو عمّــه ی شـاه جمکــرانی» باغ گـل و گلبنی شکوفـــا بوی خوش گل رسیده هرجا گل غنچه ای از درخـت طوبی مجموعه ای از دیـــار طاها در شهر مدینــه مژده دادنـد آورده خبــر نسیــم صحـرا کز دامن پاک نجمــه خاتون بشکفته گلی به باغ طاهـــا آیینه ای از صفـــا و پاکـی شهزاده ای از سرای موسـی حور است و پری که رخ نموده یا زاده شــده دوبـاره عذرا خرگــاه شهـی پر از فرشته بر مسند گل نشسته زهرا(س) گویی که شکفتــه بار دیگر تک بوته ی یاس شاه بطحــا حوران همه دف زنان و رقصان کام ملـک است و جام صهبا عید است و خروش مرغ عرشی موسی و عصا و طـور سینا عید است و نسیم و یاس زیبا مستانه قنــاری خـوش آوا عید است و شکـوه یک تولد فردوس و جهــانی از تماشا عید است و مدینه غرق شادی نیکـان زمیـن و مُلــک بالا عید است و طبق طبق ستاره میلاد گلــی ز باغ زهرا(س) گوینـد: یکــی اذان بگویـد در گوش شفیعه ی دو دنیـا از آل علی(ع) که خوشنواتر؟ تا موسی کاظم(ع)است؛حاشا آغوشِ گشــوده ی امامـت بر سینه ی گــرم و نـاز بابا مولود مبــارک، ای کریمـه! تو عالمـــه ای و عالـم آرا مشکین نفسـی و با تبـاری سرشار حدیث و مست معنا تو مسـت ولایـت رضـایی نیکو سخنــی مثال زهرا(س) معصومه ای و همیشه پاکـی چون نرگسی و همیشه شهلا زینب صفتــی و با وقـاری در راه حقـی، همیشـه جویا افشـا گر فتنه های کُفــری ای شــور تو در زبان گویا پیک سخنــان اهل بیتی(ع) دنبـــال ولایتـی و پویــا شهـزاده ی با جمـال خوبم تقدیر تو هم نوشتــه با مـا فرجام تو را بگویم ای گـل مولای تو را بَرَند از اینجــا گرچه ز پِیَش روانــه گردی هرگز نرسی به پیــش مولا آخر، تو مهاجـری عزیــزم در مُلک عجــم رَوی ز دنیا در خاک قم ار تـو دفنی امـا هرگز نشَوی غریــب و تنهـا تو چشمه ی نور آن دیــاری زهـرایی و قبــر تو هویـــدا ای بانــوی مهــر و مهربـانی ما منتظریــم و مست و شیـدا تو عمّــه ی شـاه جمکــرانی ما را بنمـــایی ار، تـو بینـــا تــو آب حیـــاتی و دل مــا زنــده کــن از آن دم مسیحـا تو کشتــی نوح و باوقـاری ما همچو خَسی به موج دریا دیبای سخن شده چو دلقـی خلعت نبرم به پیش حــورا یاری کن و شهپری ده وَرنَه کِی پشه رَود به مُلک عنقـا میلاد تو بس مبارک است و خوشتر ز هَزار گشتـه ما را قاسم بدره 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) همسایه سایهات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد وقتی انیس لحظه تنهاییام توئی تنها دلیل اینکه من اینجاییام توئی هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا بیاختیار سمت حرم میکشد مرا با شور شهر فاصله دارم کنار تو احساس وصل میکند آدم کنار تو حالی نگفتنی به دلم دست میدهد در هر نماز مسجد اعظم کنار تو با زمزم نگاه دمادم هزار شمع روشن کنند هاجر و مریم کنار تو تا آسمان خویش مرا با خودت ببر از آفتاب رد شده شبنم کنار تو در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست خونینتر است ماه محرم کنار تو ما در کنار صحن شما تربیت شدیم داریم افتخار که همشهریات شدیم ما با تو در پناه تو آرام میشویم وقتی که با ملائکه همگام میشویم بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات مردان شهر نوکر و زنها کنیزهات زیباترین خاطرههامان نگفتنی ست تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست باران میان مرمر آیینه دیدنیست این صحنه در برابر آیینه دیدنیست مرغ خیال سمت حریمت پریده است یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم اعجاز این ضریح که همواره بیحد است چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است من روی حرفهای خود اصرار میکنم در مثنوی و در غزل اقرار میکنم ما در کنار دختر موسی نشستهایم عمریست محو او به تماشا نشستهایم اینجا کویر داغ و نمکزار شور نیست ما روبروی پهنه دریا نشستهایم قم سالهاست با نفسش زنده مانده است باور کنید پیش مسیحا نشستهایم بوی مدینه میوزد از شهر ما، بیا ما در جوار حضرت زهرا نشستهایم از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان از دست ما چهها که کشیدی ببخشمان من هم دلیل حسرت افلاک میشوم روزی که زیر پای شما خاک میشوم… 1xfgnfxghn پیامک میلاد حضرت معصومه (س) حمید رضا برقعی اینجا فروغ عشق و صفا موج می زند نور خدا به صحن و سرا، موج می زند اینجا که طور جلوه و سینای ایزدی ست از هر کرانه نور خدا موج می زند اینجا مطاف اهل زمین ست و آسمان وز شهپر فرشته فضا موج می زند لبیک از زبان اجابت توان شنید در این فضا که نور دعا موج می زند اینجا که رشگ هشت بهشت ست و هفت چرخ از شش جهت فروغ ولا موج می زند از جلوه جلال تو ای مظهر کمال نور صفا در آینه ها موج می زند در کوی تو که ساحل امن ست و عافیت دریای بیکران صفا موج می زند ای کعبه امید که در بارگاه تو نور امید در همه جا موج می زند دستی به دستگیری دلها دراز کن وین عقده ها ز کار دل خسته باز کن «۲» ای مظهر شرافت و ای مایه حیا ای بر سر عفاف و ادب سایه حیا ای همدم عطوفت و ای همنشین مهر ای زینت شرافت و پیرایه حیا ای اسوه شرف که تو را پروریده اند هم مادر کرامت و هم دایه حیا ای قله رفیع نجابت که بوده ای رکن عفاف و مکرمت و پایه حیا هم زائران کوی تو، همپایه شرف هم محرمان کوی تو همپایه حیا ای مایه اصالت و سرمایه ادب وی مایه محبت و سرمایه حیا ما وصف خاندان شما خوانده ایم و بس در سوره کرامت و در آیه حیا من تشنه زلال فروغ محبتم خورشید من بتاب که در چنگ ظلمتم «۳» ای گلشن کرامت تو باصفاترین گلبوته عنایت تو دلگشاترین ای گوهر عنایت تو در محیط فیض رخشان ترین، نفیس ترین، پربهاترین ای جلوه صفای تو در آب، موج زن وی در میان آینه ها دلرباترین ای چشمه سار اشک تو در امتداد شب جاری ترین، زلال ترین، باصفاترین ای خط سیر آه تو از فرش تا به عرش وی کاروان اشک تو بی انتهاترین ای قصه غریبی تو غربت آشنا وی غصه مصیبت تو جانگزاترین ای مادر کرامت و ای دختر شرف ای خواهر عطوفت و ای باوفاترین یک مدّ آه فاصله توست با دلم سوگند می خورم به تو ای آشناترین یک تیر آه دارم و در ترکش دل ست آن هم مدام شعله ور از آتش دل ست «۴» ای آستان تو حرم کبریا شده وی خاک آستانه تو ماسوا شده ای فرش آستانه تو، شهپر ملک وی خاک راه تو به نظر کیمیا شده ای کعبه امید خلایق که درگهت رشگ منا و مروه ز سعی و صفا شده ای زائر حریم تو در بارگاه قدس مشمول فیض و رحمت بی منتها شده ای در تو مات چشم خدابین اولیا آیینه تمام نمای خدا شده رنگین کمان مهر به چرخ جلال توست یا قامت سپهر به تعظیم تا شده؟ معصومه شفیعه تویی، اشفعی لنا ای شهره در شفاعت اهل ولا شده گویم مدیح تو که ز لطف تو تاکنون بر روی من هزار در بسته واشده گل های طبع من ز نسیم عنایتت خرم شده شکفته شده، دلربا شده تا بارگاه تو حرم اهل بیت باد ما را اگر غمی ست غم اهل بیت باد محمدعلی مجاهدی