• فهرست مطالب 
  • تماس  

یا فاطمه

26 اسفند 1393 توسط آشنا

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

 إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿١﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ ﴿٣﴾

سوره-کوثر.(www.shabhayetanhayi.ir)

این شبها علی بر بالین فاطمه می نشیند

بغض می کند از اینکه امشب شاید شب آخر باشد

بغض می کند از کبودی ماه

علی تا صبح نمی خوابد

با هر گردش فاطمه در بستر هزار بار میمیرد

می گوید فاطمه جان، ببین می توانی بمانی ؛ بمان!

پس چه شد با علی همسفر ماندنت؟

 

تصاویر زیبا شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س).(www.shabhayetanhayi.ir)

دری بساز برایم ز چوب های نسوز

دری که دیرتر آتش بگیرد ای نجار

دری به عرض من و جبرئیل و یک تابوت

دری به طول قد و قامت خم عمار

 در انتها ، سر هر میخ تیز را کج کن

مهم تر از همه این است؟! خاطرت بسپار یا زهرا (س)

 

تصاویر-متحرک-شهادت-حضرت-فاطمه-Shabhayetanhayi.ir (9)

 نظر دهید »

شعر علیرضا قزوه برای امام زمان(عج)

10 بهمن 1393 توسط آشنا

سرم را می زنم از بی کسی گاهی به درگاهی

نه با خود زاد راهی بردم از دنیا، نه همراهی


اگر زاد رهی دارم همین اندوه و فریاد است

“نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی”


غروبی را تداعی می کنم با شوق دیدارش

تماشا می کنم عطر تنش را هر سحرگاهی


دلم یک بار بویش را زیارت کرد… این یعنی

نمی خواهد گدایی را براند از درش شاهی


نمی خواهم که برگردد ورق، ابلیس برگردد

دعای دست می گویی، چرا چیزی نمی خواهی؟


از این سرگشتگی سمت تو پارو می زنم مولا!

از این گم بودگی سوی تو پیدا می کنم راهی


به طبع طوطیان هند عادت کرده ام ، هندو

همه شب رام رامی گفت و من الله اللهی


هلال نیمه ی شعبان رسید و داغ دل نو شد

دعای آل یاسین خوانده ام با شعر کوتاهی


اگر عصری ست یا صبحی تو آن عصری تو آن صبحی

اگر مهری ست یا ماهی تو آن مهری تو آن ماهی


دل مصر و یمن خون شد ز مکر نابرادرها

یقین دارم که تو آن یوسف افتاده در چاهی

 1 نظر

شعر سعید بیابانکی برای امام زمان(عج)

10 بهمن 1393 توسط آشنا

خدا کند که بهار رسیدنش برسد

شب تولد چشمان روشنش برسد

چو گرد بر سر راهش نشسته ام شب و روز

به این امید که دستم به دامنش برسد

هزار دست پر از خواهشند و گوش به زنگ

که آن انارترین روز چیدنش برسد

چه سالها که درین دشت ، خوشه چین ماندم

که دست خالی شوقم به خرمنش برسد

بر این مشام و بر این جان چه میشود یارب!

نسیمی از چمنش بویی از تنش برسد

خدای من دل چشم انتظار من تا چند

به دور دست فلک بانگ شیونش برسد؟

چقدر بر لب این جاده منتظر ماندن؟

خدا کند که از آن دور توسنش برسد

 نظر دهید »

شعر نغمه مستشار نظامی برای امام زمان(عج)

10 بهمن 1393 توسط آشنا

من را نمی شناخت کسی اینجا، گم نامم و به نام تو می نازم


شادم که مثل عده معدودی،شعری برای نام نمی سازم

 



شعرم برای توست شعاری نیست،کشتی برای موج سواری نیست


باور مکن که دل به زمین دادم،وقتی تویی بهانه پروازم




هر جا که نام نامی تو آنجاست،قلبم بهانه غزلی دارد


این سوز ریشه ای ازلی دارد،پس با غم عزیز تو دمسازم


 

شعرم اگر چه هیچ نمی ارزد،سوزانده است نام و نشانم را


می سوزم و به هیزم ابیاتم،بیتی به عشق شعله می اندازم



یا صاحب الزمان و زمین موعود،دانای هرکه آمد و هر چه بود


گم نامم و تویی تو،که می دانی،تنها به نام سبز تو می نازم

 1 نظر

سلام ای محمد

10 بهمن 1393 توسط آشنا

سلام ای محمد

 

 


که چشمه ی حیاتی


تو ساحل امیدی


تو کشتی نجاتی


چو باغ سبز ایمان


پر از گل و سروری


پیام تو حقیقت


تو شهر علم نوری


غروب ظلم و جوری


بهار عدل و دادی


فروغ شبهای تار


نوید صبح شادی


تو گوهری یگانه


ز گنج کردگاری


تو آخرین نشانی


ز راه رستگاری


بر آسمان قلبم


نشانده ام تا ابر


ستاره ای درخشان


به یادت ای محمد…

.

 1 نظر

یا مهدی

30 دی 1393 توسط آشنا


آقا اجازه! اين دو سه خط را خودت بخوان!
قبل از هجوم سرزنش و حرف ديگران

آقا اجازه! پشت به من کرده قلبتان
ديگر نمي دهد به دلم روي خوش نشان!

قصدم گلايه نيست، اجازه! نه به خدا!
اصلا به اين نوشته بگوييد «داستان»

من خسته ام از آتش و از خاک، از زمين
از احتمال فاجعه، از آخرالزمان!

آقا اجازه! سنگ شدم، مانده در کوير
باران بيار و باز بباران از آسمان

- اهل بهشت يا که جهنم؟ خودت بگو!
- آقا اجازه! ما که نه در اين و نه در آن!

«يک پاي در جهنم و يک پاي در بهشت»
يا زير دستهاي نجيب تو در امان!

آقا اجازه!……………………….
…………………………………!

باشد! صبور مي شوم اما تو لااقل
دستي براي من بده از دورها تکان…
آقا اجازه خسته ام از اينهمه فريب!

آقا اجازه! خسته ام از اين همه فريب،
از هاي و هوي مردم اين شهر نا نجيب.

آقا اجازه! پنجره ها سنگ گشته اند،
ديوارهاي سنگي از کوچه بي نصيب.

آقا اجازه! باز به من طعنه مي زنند
عاشق نديده هاي پر از نفرت رقيب.

«شيرين»ي وجود مرا «تلخ» مي کنند
«فرهاد»هاي کينه پرست پر از فريب!

آقا اجازه! «گندم» و «حوا» بهانه بود،
«آدم» نمي شويم! بيا: ماجراي «سيب»!

باشد! سکوت مي کنم اما خودت ببين..!
آقا اجازه! منتظرند اينهمه غريب….

 2 نظر

خدا کند که بیایی

29 دی 1393 توسط آشنا

:::::…دیگه بسته…::::::::::::::

http://www.taknaz.ir/ax1/405/3.jpg


مهدی غریب و بی کس است

جان مولا معصیت دیگر بس است

ماز خود مولای خود را رانده ایم

از امام خویش غافل مانده ایم

 

از دعا بهر فرج غافل شدیم

سخت مشغول ره باطل شدیم


 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 67
  • 68
  • 69
  • 70
  • 71
  • 72
  • ...
  • 73
  • ...
  • 74
  • 75
  • 76
  • 77
  • 78

شب های بی ستاره

Random photo

img-20151208-wa0012.jpgimg-20151208-wa0012.jpg

پخش حرم

آیه قرآن تصادفی

اوقات شرعی

اوقات شرعی

قرآن

آیه قرآن تصادفی
  • تماس