:::::…دیگه بسته…::::::::::::::

مهدی غریب و بی کس است
جان مولا معصیت دیگر بس است
ماز خود مولای خود را رانده ایم
از امام خویش غافل مانده ایم
از دعا بهر فرج غافل شدیم
سخت مشغول ره باطل شدیم
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمدهام، درد میکشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمیکنم
حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی ندادهام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینهای گم نمیشوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانهات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
آقا اجازه! اين دو سه خط را خودت بخوان!
قبل از هجوم سرزنش و حرف ديگران
آقا اجازه! پشت به من کرده قلبتان
ديگر نمي دهد به دلم روي خوش نشان!
قصدم گلايه نيست، اجازه! نه به خدا!
اصلا به اين نوشته بگوييد «داستان»
من خسته ام از آتش و از خاک، از زمين
از احتمال فاجعه، از آخرالزمان!
آقا اجازه! سنگ شدم، مانده در کوير
باران بيار و باز بباران از آسمان
- اهل بهشت يا که جهنم؟ خودت بگو!
- آقا اجازه! ما که نه در اين و نه در آن!
«يک پاي در جهنم و يک پاي در بهشت»
يا زير دستهاي نجيب تو در امان!
آقا اجازه!……………………….
…………………………………!
باشد! صبور مي شوم اما تو لااقل
دستي براي من بده از دورها تکان…
آقا اجازه خسته ام از اينهمه فريب!
آقا اجازه! خسته ام از اين همه فريب،
از هاي و هوي مردم اين شهر نا نجيب.
آقا اجازه! پنجره ها سنگ گشته اند،
ديوارهاي سنگي از کوچه بي نصيب.
آقا اجازه! باز به من طعنه مي زنند
عاشق نديده هاي پر از نفرت رقيب.
«شيرين»ي وجود مرا «تلخ» مي کنند
«فرهاد»هاي کينه پرست پر از فريب!
آقا اجازه! «گندم» و «حوا» بهانه بود،
«آدم» نمي شويم! بيا: ماجراي «سيب»!
باشد! سکوت مي کنم اما خودت ببين..!
آقا اجازه! منتظرند اينهمه غريب….
باز بیا باز بیا دلبر طناز بیا
دور مرو دیر مرو خسته مشو باز بیا
راحت جانم همه تو تاب و توانم همه تو
راز نهانم همه تو همدم و همراز بیا
چشم و دلم خانه تو دل همه دیوانه ی تو
مست ز پیمانه تو مست سرانداز بیا
نور چراغم همه تو حسرت و داغم همه تو
جلوه ی باغم همه تو سرو سرافراز بیا
شعر تویی شور تویی نام تویی نور تویی
خنده تویی سور تویی با دف و آواز بیا
عود منم رود منم درد منم دود منم