شهید زندگی کنی شهید میشی ، ...
شهیدانه زیستن؛ روایتِ بلندِ انسانِ مؤمن در عصرِ توجیهها
«شهید زندگی کنی، شهید میشی»
نه یک شعار، نه یک جملهی زیبا، بلکه حقیقتی است که از عمقِ جانِ انسانِ مؤمن برمیخیزد؛ حقیقتی که در آن، مرگ پایان نیست، بلکه آغازِ پرواز است.
در جهانی که هر عمل، هر سکوت، هر انتخاب، با هزار توجیه و هزار بهانه پوشانده میشود، زیستنِ شهیدانه، خود شهادت است.
نه با گلوله، نه با انفجار، بلکه با هر نفس، هر نگاه، هر تصمیمی که برای خدا باشد، نه برای دیده شدن.
چه سخت است شهیدانه زیستن در روزگاری که مقام، قدرت، شهرت و ترس، انسان را از مسیرِ حقیقت دور میکند.
اما چه بزرگمردانی بودند که با وجودِ جایگاههای بلند، با وجودِ مسئولیتهای سنگین، با وجودِ وسوسههای دنیایی، شهیدانه زیستند.
نه برای کف زدنها، نه برای تیتر شدنها، بلکه برای رضای خدا، برای عهدی که با خون بسته بودند.
سردار شهید حاج قاسم، با آن جملهی نغز و عمیقش، نه فقط سخن گفت، بلکه زیست.
شهید رئیسی، شهید حاجیزاده، شهید سلامی، شهید باقری، شهید سیدحسن نصرالله، شهید یحیی سنوار، شهید صفیالدین… و دیگرانی که نامشان شاید بر دیوار ها نباشد ولی در لوح آسمان ثبت است،
همهشان در میدانِ مسئولیت، در اوجِ خطر، در قلبِ فتنه، شهیدانه زیستند.
و رهبر عزیزمان دربارهی آنان فرمود: «اِنّا لانَعلَمُ إلّا خَیراً»؛ ما جز خیر، جز نور، جز صداقت، چیزی نمیدانیم.
آنان در مقامهای بلند، بهانه نیاوردند.
آنان نگفتند «نمیشود»، «نمیگذارند»، «شرایط سخت است».
آنان زیستند، آنگونه که شهید باید زندگی کند:
با اخلاص، با سکوت، با خدمت، با درد، با امید، با اشک، با لبخند، با خدا.
و ما، در مقامهای پایینتر، گاه برای یک سلام، یک کمک، یک انتخاب ساده، هزار توجیه میآوریم.
شاید چون هنوز طعمِ عشقِ خالص را نچشیدهایم.
شاید چون هنوز از مرگ میترسیم، نه از بیثمر زیستن.
اما شهیدانه زیستن، دعوتی است برای همه.
برای کارمند، برای دانشجو، برای مادر، برای پدر، برای طلبه، برای معلم، برای نویسنده، برای تو، برای من.
دعوتی است به زندگیای که هر لحظهاش، رنگِ خدا دارد.
و آری، اگر شهید زندگی کنیم، شهید میشویم.
نه فقط در میدان جنگ، بلکه در میدانِ دل، در میدانِ انتخاب، در میدانِ وفاداری.
#به_قلم_خودم
#شهدا #شهیدانه
#شهید_زندگی_کن
#عصر_توجیهها