شهید محمد جواد تندگویان
شهید محمدجواد تندگویان
در کوچههای خانیآباد تهران، کودکی چشم به جهان گشود که بعدها نامش با ایستادگی و مظلومیت گره خورد؛ محمدجواد تندگویان. او از همان آغاز، مسیر دانش و خدمت را برگزید و در دانشکده نفت آبادان، راهی شد تا چراغ صنعت نفت ایران را روشنتر کند.
پس از پایان تحصیل و خدمت نظام وظیفه، در پالایشگاه نفت تهران مشغول کار شد. اما روح بیقرارش تنها به کار صنعتی بسنده نکرد؛ او در فعالیتهای سیاسی علیه رژیم پهلوی شرکت کرد و همین سبب شد ساواک او را دستگیر و از کار اخراج کند. با این همه، تندگویان ایستاد و در سال 1357 مدرک کارشناسی ارشد مدیریت گرفت. پس از پیروزی انقلاب، به وزارت نفت دعوت شد و در جنوب ایران مسئولیتهای مهمی بر عهده گرفت.
در مهر 1359، محمدعلی رجایی او را به عنوان وزیر نفت معرفی کرد. تندگویان با رأی اعتماد مجلس، سکاندار وزارتخانهای شد که قلب اقتصاد کشور بود. اما تنها چند هفته بعد، در 9 آبان همان سال، هنگام بازدید از پالایشگاه آبادان، در جاده ماهشهر ـ آبادان به اسارت نیروهای بعث عراق درآمد.
سالها در زندانهای عراق، میان دیوارهای سرد و بیرحم، نام او به نماد مظلومیت و مقاومت بدل شد. رژیم بعث بارها ادعا کرد که او خودکشی کرده است، اما شواهد نشان میداد حقیقتی تلختر در میان است: شکنجه و خفهکردن با طناب.
تلاشهای خانواده، دولت ایران و صلیب سرخ برای روشن شدن سرنوشت او سالها ادامه یافت. سرانجام در آذر 1370، پس از نبش قبر و بررسیهای پزشکی قانونی، پیکر او شناسایی شد. آثار شکستگی دندهها و استخوان حنجره، گواهی میداد که شهادتش نتیجه خشونت دشمن بوده است، نه خودکشی.
پیکر شهید تندگویان در نجف، کربلا و کاظمین طواف داده شد و سپس در 29 آذر 1370، در مرز خسروی به ایران بازگردانده شد. او در هنگام شهادت تنها 31 تا 37 سال داشت؛ جوانی که میتوانست سالها برای آبادانی ایران خدمت کند، اما تقدیرش شهادت در راه وطن بود.
زهرا مرادقلی
#به_قلم_خودم
#مناسبتی
#شهید_محمدجواد_تندگویان
