BalatarinCloobGoogle PlusFacebookTwitterLinkedin
ارسال به دوستان نسخه چاپی
پایگاه فرهنگی تبلیغی رسالات:
فلسفه قربانی در عید قربان چیست؟
اگر مردم میدانستند قربانی در روز عید چه اجری دارد وام میگرفتند و قربانی میکردند چرا که با اولین خون آن صاحب قربانی آمرزیده میگردد.
قربانی در واقع به معنی پیشکش آوردن و هدیه دادن است. چیزی که در این هدیه دادن و پیشکش آوردن بسیار مهم است آن است که این عمل با خلوص نیت انجام پذیرد.
قربانی کردن در واقع ریشه در ایران باستان دارد. انسانها در ادوار گذشته برای به دست آوردن ترحم خدایان، موفقیت در جنگها، دور کردن خود از معرض امراض و شکرگذاری به قربانی کردن حیوانات و یا انسانها مبادرت میکردند.
در پارهای از موارد در امر قربانی افراط صورت میگرفت و به این علت در برخی ادیان و ملل منسوخ گردیده است. به طوری که در دوران آریایی زردشت به دلیل خروج آریاییان از حد اعتدال در قربانی کردن با این آیین مبارزه سختی کرده و آن را حذف میکند.
قربانی در اسلام روز ذبح اسماعیل است به دست ابراهیم خلیل الله
خداوند که پس از سالهای طولانی اسماعیل را به ابراهیم هدیه کرده بود او را در معرض آزمایشی بسیار سخت قرار میدهد و خواهان قربانی اسماعیل میشود. ابراهیم (ع) که در تمام دوره نبوت خویش از فرمان الهی سرپیچی نکرده است این بار هم تسلیم پیام حق میشود و فرزند خود را قربانی میکند.
امر قربانی اسماعیل به خواست خدا انجام نمیپذیرد اما ابراهیم خلیل الله به خوبی از آزمایش الهی سربلند میشود و علاقه خود را به پروردگار اثبات میکند. حجاج به پاس بزرگداشت این روز در منی گرد هم میآیند و آیین قربانی را انجام میدهند.
در خصوص منشاء تشریع قربانی باید گفت: آن طو که در قرآن ذکر شده است خداوند در سوره حج پیرامون این موضوع میفرماید: “والبدن جعلناها لکم من شعائر الله لکم فیها خیرا، فاذکرو ااسم الله علیها صراف فاذا وجبت جنوبها فکلوامنها واطعمو القانع والمعتر کذلک سخرناها لکم لعلکم تشکرون”
“شتران تنومند را برای شما از شعائر الهی قرار دادیم، در این شتران برای شما خیر است پس هنگامی که آنها برای نهر ردیف شدند نام خدا را بر آنها ذکر کنید، پس چون پهلوی آنها فرو افتاد از آنها بخورید و به درماندگان آبرومند و فقیرانی که در معرض هستند بخورانید ما این شتران را برای شما رام و مسخر گرداندیم تا شکر ایزد تعالی را به جا آورید.”
همان طور که از سخن پروردگار مشاهده میگردد قربانی یکی از شعائر الهی است که اجرای آن تقوا ایجاد میکند و در صورتی که با خلوص نیت و برای رضای حق انجام پذیرد انسان را به قرب الهی نزدیکتر میکند.
در حقیقت مراد از قربانی کردن یاری رساندن به مستمندان و گرسنگان است. زیرا اگر خون حیوان بدون دلیل و استفاده خاصی باشد در اسلام منع میگردد تا آنجا که پیامبر اکرم (ص)فرمودند: به قتل مرسان گوسفند یا شتری را مگر برای خوردن.
در اسلام برخلاف ایران باستان آیین قربانی کردن به صورت هدفمند انجام میپذیرد. زیرا گفته میشود گوشت قربانی باید برای برقراری عدالت اقتصادی در جامعه اسلامی به اهل استحقاق برسد.
عید قربان در شریعت اسلام به قدری مورد تاکید قرار گرفته است که امیرالمومنین علی (ع) در خصوص آن فرمودهاند: “اگر مردم میدانستند قربانی در روز عید چه اجری دارد وام میگرفتند و قربانی میکردند چرا که با اولین خون آن صاحب قربانی آمرزیده میگردد.”
—
قربانی
قربانی، از دو قسمت «قربان» و «ی» تشکیل شده که ترجمه فارسی آنها می شود «نزدیک کننده» «من». در فرهنگ دینی به هر چیزی که سبب قرب و نزدیکی انسان به خدا شود واژه قربان بر آن اطلاق می گردد. در روایت می خوانیم: «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِی»؛ نماز نزدیک کننده متقیان به خداوند متعال است.(کافی3/265)
امّ سلمه نزد پیمبر آمد و گفت: یا رسول اللّه عید أضحى فرا می رسد و من بهاى قربانى ندارم، پس آیا اجازه دارم قرض بگیرم و قربانى كنم؟ حضرت فرمود: قرض بگیر و قربانی كن؛ زیرا آن قرضی است اداشدنى (یعنى این قرض را خداوند سبحان ادا مىكند چون در جهت رضاى اوست)
در روایتی که در روضه کافی آمده است هابیل گوسفندی از دامهای خود را برای تقرب به درگاه خدا آورد و قابیل مقداری از محصول زراعت خود را در نهایت فَتُقُبِّلَ قُرْبَانُ هَابِیلَ وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ قُرْبَانُ قَابِیلَ قربان هابیل پذیرفته شد و قربان قابیل نه.(1) در همین روایت است که عبارت «قربانی» آمده است و دقیقا همان معنایی را دارد که ما در ابتدا برای آن ارائه کردیم.
قربانی در عید قربان
قربانی در عید قربان به آن حیوانی گفته می شود که برای قرب و نزدیکی به خداوند متعال ذبح یا نحر می شود.(2) باید توجه داشت که خداوند متعال نیازی به گوشت این حیوانات ندارد؛ آنچه که در این جریان اثرگذار است و همان موجب قرب الی الله می شود تقوا، اطاعت پذیری و حرکت برای انجام دستور خداست که از این قربانی در جان قربانی کننده می ماند.
خداوند متعال می فرماید:
لَن یَنَالَ اللَّهَ لحُومُهَا وَ لَا دِمَاؤُهَا وَ لَاكِن یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنكُمْ(37/حج)؛ هرگز گوشتها و خونهایشان به خدا نمىرسد؛ بلكه تقواى شما به او مىرسد.
قربانی واجب و مستحب
بر کسانی که مشغول اعمال حج هستند واجب است تا در روز دهم ذی الحجه یا همان عید قربان؛ شتر، گاو، بز و یا گوسفندی را در منا ذبح کنند.
اما کسانی که در حج نیستند:
امام صادق علیه السّلام فرمود: در یوم النحر (یعنى روز عید قربان) هیچ عملى بهتر از آن نیست كه خونى به رسم قربانى ریخته شود یا در مسیر احسان به والدین یا خویشاوندى كه قطع رحم مىكند گامى برداشته شود و آنكه حاجی درباره آن خویشاوند، تفضّل بیشترى مبذول دارد و در گفتن سلام سبقت جوید یا از قسمت مرغوب گوشت قربانى اطعام كند و پس از آن بقیّه همسایگان خود را از یتیمان گرفته تا مسكینان و بردگان را به استفاده از آن فراخواند و اسیران را تفقّد كند.
در روایات است که امامان معصوم علیهم السلام یک سوم قربانی را به همسایگان، یک سوم آن را به نیازمندانی که درخواست داشتند می دادند و یک سوم باقی مانده را برای خانواده خود نگه می داشتند از این رو مستحب است كه قربانى سه قسمت شود: یك سوم آن را خودش بخورد و یك سومش را صدقه بدهد و یك سومش را هدیه نماید و احتیاط آن است كه چیزى از آن بخورد اگر چه واجب نیست
شیخ صدوق(ره) در شرح این فراز می نویسد: «بزرگان برآنند كه این اعمال در روز عید قربان بطور مطلق مطلوب است اگر چه در مِنا نباشد و ما اضافه مىكنیم اگر چه قربانى در روز عید قربان نباشد؛ لكن در منا و روز عید قربان ثوابش بیشتر خواهد بود.»
عید قربان
امّ سلمه نزد پیمبر آمد و گفت: یا رسول اللّه عید أضحى فرا می رسد و من بهاى قربانى ندارم، پس آیا اجازه دارم قرض بگیرم و قربانى كنم؟ حضرت فرمود: قرض بگیر و قربانی كن؛ زیرا آن قرضی است اداشدنى (یعنى این قرض را خداوند سبحان ادا مىكند چون در جهت رضاى اوست).(3)
بنابراین بر دیگرانی که در احرام نیستند مستحب است در روز عید قربان یکی از این حیوانات را بنا بر سنت الهی قربانی نمایند؛ در این مورد لازم نیست که حتما قربانی کننده قبلا حج رفته و حاجی شده باشد. این عمل مانند نمازی که در این روز خوانده می شود یکی از اعمال بسیار سفارش شده است که عمل به آن احیای شعار الهی در جامعه است که یقینا اگر مردم به آن اقبال کنند و نشانه های آن در کوی برزن جلوه گری کند اسباب عنایت و ریزش رحمت الهی را در پی خواهد داشت که این وعده خداوند در قرآن کریم است که «اگر اهل شهرها و آبادىها ایمان مىآوردند و پرهیزكارى پیشه مىكردند، یقیناً [درهاىِ] بركاتى از آسمان و زمین را بر آنان مىگشودیم.»(4)
خوردن از گوشتی که خود فرد قربانی کرده است
در روایت است که امام باقر علیه السّلام فرمود: امیرالمؤمنین علیه السّلام را معمول چنین بود كه روز عید قربان غذایى نمىخورد تا از گوشت قربانى خود غذائى تناول كند.(5) و نیز آن حضرت فرمود: در روز عید قربان چیزى نخور مگر از گوشت قربانى خود و اگر قدرت تمكن مالى براى قربانى كردن ندارى در این صورت معذورى.(6)
از این روایات به دست می آید اگر برای انسان مقدور بود در روز عید، قربانی کرد اولین چیزی که در آن روز می خورد از گوشت همان قربانی باشد.
امیرالمومنین علیه السلام می فرمود: چون مراسم قربانى را برگزار كردید از گوشت قربانى بخورید و هدیّه بدهید و خدا را به پاس این نعمت كه گوشت شتران و گاوان و گوسفندان را روزى شما ساخته؛ سپاسگزارى كنید.(7)
کیفیت تقسیم قربانی
در روایات است که امامان معصوم علیهم السلام یک سوم قربانی را به همسایگان، یک سوم آن را به نیازمندانی که درخواست داشتند می دادند و یک سوم باقی مانده را برای خانواده خود نگه می داشتند(8) از این رو مستحب است كه قربانى سه قسمت شود: یك سوم آن را خودش بخورد و یك سومش را صدقه بدهد و یك سومش را هدیه نماید و احتیاط آن است كه چیزى از آن بخورد اگر چه واجب نیست.(9)
بنابراین اگر کسی علاقه مند بود تمام گوشت قربانی را برای خود نگه دارد منعی نخواهد داشت.
پی نوشت ها:
1. وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ (آیه27- سوره مائده)
2. حیواناتی مانند گوسفند و بز و گاو به صورت ذبح کشته می شوند ولی شتر به صورت نحر.
3. من لا یحضره الفقیه - ترجمه؛ ج3، ص: 41-45
4. سوره اعراف آیه 96
5. من لا یحضره الفقیه - ترجمه، ج2، ص: 214
6. همان ص213
7. همان ص233
8. همان ج3، ص: 381
9. تحریرالوسیلة - ترجمه؛ ج2، ص: 259
…
غروب آفتاب دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشك ميريخت … تا بالاخره بخشيده شد…
نهم ذيحجه (در ايران، فردا پنجشنبه) روز عرفه است. خداوند متعال در اين روز به سه مکان و سه گروه از انسانها، توجه ويژه دارد:
1. كربلا و زائران امام حسين (ع).
2. صحراي عرفات (در نزديكي مكه) و حجاج بيت الله.
3 . هر جا از دنيا كه دستي به سوي او بلند شود و دلي بشكند.
چرا «عرفه»؟
ـ آنگاه که جبرئيل (ع) مناسك حج را به حضرت ابراهيم (ع) ميآموخت، چون به عرفه رسيد به او گفت : «عرفت؟» يعني «ياد گرفتي؟» و او پاسخ داد آري. لذا به اين نام خوانده شد.
ـ وجه ديگر اينكه مردم از اين جايگاه و در اين سرزمين به گناه خود اعتراف ميكنند.
ـ بعضي ديگر هم آن را جهت تحمل صبر و رنجي ميدانند كه براي رسيدن به آن بايد متحمل شد ؛ چرا كه يكي از معاني «عرف» صبر و شكيبايي و تحمل است. (1)
حضرت آدم (ع) در عرفات
مطابق روايتي از امام صادق(ع)، وقتي جد اعلاي ما حضرت آدم (ع) از باغ بهشتي به زمين فرود آمد، چهل روز هر بامداد بر فراز كوه صفا با چشم گريان در حال سجده بود. جبرئيل (ع)، فرود آمد و پرسيد:
ـ چرا مي گريي، اي آدم؟
ـ چرا نگريم در حاليكه از جوار خداوند به اين دنيا فرود آمده ام؟
ـ به درگاه خدا توبه كن و بسوي او بازگرد.
ـ چگونه ؟
جبرئيل در روز هشتم ذيحجه آدم را به مني برد، آدم شب را در آنجا ماند و صبحگاهان عازم صحراي عرفات شد. جبرئيل هنگام خروج از مكه، احرام بستن و لبيك گفتن را به او آموخت و چون عصر روز عرفه فرا رسيد، آدم را به غسل فرا خواند و پس از نماز عصر، او را به وقوف در عرفات دعوت کرد و كلماتي را كه از پروردگار دريافت كرده بود به وي تعليم داد، اين كلمات عبارت بودند از:
سبحانك اللهم و بحمدك
لا اله الا انت
علمت و ظلمت نفسي
واعترفت بذنبي
اغفر لي انك انت الغفور الرحيم
يعني:
جز تو خدايي نيست
كار بدي كردم و بر خود ظلم نمودم
اينك به گناه خود اعتراف ميكنم
مرا ببخش كه تو بخشنده و مهرباني.
آدم (ع) تا غروب آفتاب همچنان دعا ميکرد و با تضرع اشك ميريخت. وقتي كه آفتاب غروب كرد همراه جبرئيل روانه مشعر شد و شب را آنجا گذراند. صبحگاهان در مشعر بپاخاست و به دعا پرداخت… تا اينكه سرانجام بخشيده شد …
حضرت ابراهيم (ع) در عرفات
جبرئيل(ع) در صحراي عرفات، مناسك حج را به حضرت ابراهيم (ع) آموخت و حضرت ابراهيم (ع) در برابر او مي فرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم).
پيامبر خاتم (ص) در عرفات
دامنه كوه عرفات در زمان صدر اسلام، كلاس صحرايي پيامبر اسلام (ص) بود و بنا به گفته برخي مفسرين آخرين سوره قرآن در صحراي عرفات بر پيغمبر (ص) نازل شد و پيغمبر آنرا به مردم و شاگردانش تعليم فرمود.
رسول گرامي اسلام (ص) در چنين روزي سخنان تاريخي خود را در اجتماع عظيم و با شكوه حجاج بيان داشت:
… اي مردم سخنان مرا بشنويد! شايد ديگر شما را در اين مکان ملاقات نكنم. شما به زودي بسوي خدا باز مي گرديد. در آن جهان به اعمال نيك و بد شما رسيدگي مي شود. به شما توصيه مي كنم هركس امانتي نزد اوست به صاحبش برگرداند.
اي مردم بدانيد ربا در آئين اسلام ، حرام است. از پيروي شيطان بپرهيزيد. به شما سفارش مي كنم كه به زنان نيكي كنيد زيرا آنها امانتهاي الهي در دست شما هستند و با قوانين الهي بر شما حلال شده اند.
… من در ميان شما دو چيز به يادگار مي گذارم كه اگر به آن دو چنگ زنيد گمراه نمي شويد، يكي كتاب خدا و ديگري سنت و (عترت) من است.
هر مسلماني با مسلمان ديگر برادر است و همه مسلمانان جهان با يكديگر برادرند و چيزي از اموال مسلمانان بر مسلماني حلال نيست مگر اينكه آنرا به رضايت به دست آورده باشد…
تسبيحات حضرت رسول (ص) در روز عرفه :
سُبْحانَ الَّذى فِى السَّمآءِ عَرْشُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الاَْرْضِ حُكْمُهُ
منزه است خدايى كه عرش او در آسمان و فرمان و حكمش در زمين است
سُبْحانَ الَّذى فِى الْقُبوُرِ قَضآؤُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْبَحْرِ سَبيلُهُ
منزه است خدايى كه در گورها قضا و فرمانش جارى است منزه است خدايى كه در دريا راه دارد
سُبْحانَ الَّذى فِى النّارِ سُلْطانُهُ سُبْحانَ الَّذى فِى الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ
منزه است خدايى كه در آتش دوزخ سلطنتش موجود است منزه است خدايى كه در بهشت رحمت او است
سُبْحانَ الَّذى فِى الْقِيمَةِ عَدْلُهُ سُبْحانَ الَّذى رَفَعَ السَّمآءَ
منزه است خدايى كه در قيامت عدل و دادش برپا است منزه است خدايى كه آسمان را بالا برد
سُبْحانَ الَّذى بَسَطَ الاْرْضَ سُبْحانَ الَّذى لا مَلْجَاَ وَلا مَنْجا مِنْهُ اِلاّ اِلَيْهِ
منزه است خدايى كه زمين را گسترد منزه است خدايى كه ملجا و پناهى از او نيست جز بسوى خودش
پس بگو
سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَكْبَرُ صد مرتبه
منزه است خدا و حمد از آن خدا است و معبودى جز خدا نيست و خدا بزرگتر از توصيف است
و بخوان توحيد صد مرتبه و آية الكرسى صد مرتبه و صلوات بر محمّد و آل محمّد صد مرتبه و بگو
لااِلهَ اِلا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيى وَيُميتُ
معبودى جز خدا نيست يگانه اى كه شريك ندارد پادشاهى خاص او است و از آن او است حمد زنده كند و بميراند
وَيُميتُ وَيُحْيى وَهُوَ حَىُّ لا يَموُتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ
و بميراند و زنده كند و او است زنده اى كه نميرد هرچه خير است بدست او است و او بر هر چيز
قَديرٌ ده مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ وَاَتوُبُ اِلَيْهِ ده مرتبه
توانا است آمرزش خواهم از خدايى كه معبود بحقى جز او نيست كه زنده و پاينده است و بسويش توبه كنم
يا اَللّهُ ده مرتبه يا رَحْمنُ ده مرتبه يا رَحيمُ ده مرتبه يا بَديعَ السَّمواتِ وَالاْرْضِ يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ ده مرتبه يا حَىُّ يا قَيُّومُ ده مرتبه يا حَنّانُ يا مَنّانُ ده مرتبه يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ ده مرتبه آمينَ ده مرتبه
برخي از اعمال شب و روز عرفه:
1.احيا و نماز و عبادت در شب عرفه
2. دعا در شب عرفه (كه گفته شده است مستجاب ميگردد) .
3. زيارت امام حسين (ع) در شب عرفه.
4. غسل.
5. روزه روز عرفه (اگر سبب ضعف و مانع از دعا و مناجات نشود) .
6. قرائت دعاي عرفه امام حسين عليه السلام (كه بهتر است بعد از نماز عصر باشد) .
7. قرائت دعاي عرفه امام سجاد عليه السلام (كه در صحيفه سجاديه موجود است).
8. زيارت امام حسين (ع) در روز عرفه.
9. زيارت حضرت اباالفضل العباس (س) در روز عرفه .
10. اعتراف و اقرار به گناهان.
11. دو رکعت نماز که در رکعت اوّل بعد از حمد، سوره توحيد و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره کافرون خوانده ميشود. سپس چهار رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد،پنجاه مرتبه سوره توحيد (اين نماز در واقع همان نماز حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام است) .
تذکر : از مشاهده فهرست بالا نترسيد. هر كدام را كه حال و حوصله داريد انجام دهيد. انجام غسل كارساده اي است که جزو كارهاي روزمره ماست؛ فقط بايد نيت غسل عرفه كرد. دو ركعت نماز و بعد خلوت با خدا بيش از 10 دقيقه وقت نميگيرد ولي به دلهاي ما صفا و جلا ميدهد. فقط بدانيم كه: خداوند بزرگ و كريم است. كيفيت هم معمولا از كميت مهمتر است.
صحراي عرفات همايش شناخت و خودسازي امام حسين (ع)
حضرت سيدالشهدا، امام حسين (ع) نيز بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهي از اصحاب از خيمه هاي خود در صحراي عرفات بيرون آمدند و رو به دامن «كوه رحمت» نهادند و در سمت چپ كوه رو به كعبه همايشي تشكيل دادند كه موضوع آن شناخت و سازندگي بود. اين همايش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلكه شناخت توأم با عمل و سازندگي و تزكيه و خودسازي بود. فهرست مطالب آن عبارت بود از:
1ـ شناخت خدا و صفات الهي.
2ـ شناخت خود يا خودشناسي.
3ـ شناخت جهان.
4ـ شناخت آخرت.
5ـ شناخت پيامبران.
6ـ خودسازي با صفات الهي.
7ـ پرورش نفس با كمالات الهي.
8ـ توبه و بازگشت به خداي مهربان.
9ـ دور كردن صفات نكوهيده از خود با تسبيح پروردگار.
10ـ فراگيري راه تعليم و تربيت از خدا.
11ـ شناخت و درخواست بهترين مسئلت ها.
12ـ تبديل خود پرستي نفس به خدا پرستي.
13ـ تبديل خود برتر بيني نفس به تواضع و فروتني.
14ـ تبديل خودخواهي نفس به ايثار و غير خواهي.
15ـ تعليم مفاهيم و ادبيات قرآن.
رهيافتهايي از دعاي عرفه امام حسين (ع)
1ـ ستايش حق تعالي:
ستايش سزاوار خداوندي است كه كس نتواند از فرمان قضايش سرپيچد و مانعي نيست كه وي را از اعطاي عطايا، باز دارد. و صنعت هيچ صنعتگري بپاي صنعت او نرسد. بخشنده بيدريغ است. اوست كه بدايع خلقت را بسرشت و صنايع گوناگون وجود را با حكمت خويش استوار ساخت…….
2ـ تجديد عهد و ميثاق با خدا:
پروردگارا بسوي تو روي آورم. و به ربوبيت تو گواهي دهم. و اعتراف كنم كه تو تربيت كننده و پرورنده مني. و بازگشتم بسوي توست. مرا با نعمت آغاز فرمودي قبل از اينكه چيز قابل ذكري باشم…….
3ـ خود شناسي:
و قبل از هدايت مرا با صنع زيبايت مورد رأفت و نعمتهاي بيكرانت قرار دادي. آفرينشم را از قطره آبي روان پديد آوردي. و در تاريكيهاي سه گانه جنيني سكونتم دادي: ميان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرينش خويش نگرداندي و هيچيك از امورم را بخودم وا نگذاشتي……..
4ـ راز آفرينش انسان:
ولي مرا براي هدفي عالي يعني هدايت (و رسيدن به كمال) موجودي كامل و سالم بدنيا آوردي. و در آن هنگام كه كودكي خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ كردي. و مرا از شير شيرين و گوارا تغذيه نمودي. و دلهاي پرستاران را بجانب من معطوف داشتي. و با محبت مادران به من گرمي و فروغ بخشيدي……..
5ـ تربيت انسان در دانشگاه الهي:
تا اينكه با گوهر سخن مرا ناطق و گويا ساختي. و نعمتهاي بيكرانت را بر من تمام كردي. و سال به سال بر رشد و تربيت من افزودي. تا اينكه فطرت و سرنوشتم، به كمال انساني رسيد. و از نظر توان اعتدال يافت. حجتت را بر من تمام كردي كه معرفت و شناختت را به من الهام فرمودي…….
6ـ نعمتهاي خداوند:
آري اين لطف تو بود كه از خاك پاك عنصر مرا بيافريدي. و راضي نشدي اي خدايم كه نعمتي را از من دريغ داري. بلكه مرا از انواع وسائل زندگي برخوردار ساختي. با اقدام عظيم و مرحمت بيكرانت بر من. و باحسان عميم خود نسبت به من، تا اينكه همه نعماتت را درباره من تكميل فرمودي……
7ـ شهادت به بيكراني نعمت هاي الهي:
الهي! من به حقيقت ايمانم، گواهي دهم. و نيز به تصميمات متيقن خود و به توحيد صريح و خالصم
و به باطن ناديدني نهادم. و پيوستهاي جريان نور ديده ام. و خطوط ترسيم شده بر صفحه پيشاني ام، و روزنه هاي تنفسي ام، و نرمه هاي تيغه بيني ام. و آوازگيرهاي پرده گوشم و آنچه در درون لبهاي من پنهان است……
8ـ ناتواني بشر از بجا آوردن شكر الهي:
گواهي مي دهم اي پروردگار كه اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بكوشم تا شكر يكي از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفيق تو رفيقم شود، كه آن خود مزيد نعمت و مستوجب شكر ديگر، و ستايش جديد و ريشه دار باشد………..
9ـ ستايش خداي يگانه:
معهذا من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا. كه وسعم مي رسد با ايمان و يقين قلبي گواهي مي دهم. و اظهار مي دارم:
حمد و ستايش خدايي را كه فرزندي ندارد تا ميراث برش باشد. و در فرمانروايي نه شريكي دارد تا با وي در آفرينش بر ضديت برخيزد و نه دستياري دارد تا در ساختن جهان به وي كمك دهد…..
10ـ خواسته هاي يك انسان متعالي:
خداوندا، چنان كن كه از تو بيم داشته باشم، آنچنان كه گويي تو را مي بينم و مرا با تقوايت رستگار كن! اما بخاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر كن كه سرنوشت من به خير و صلاح من باشد. و در تقديراتت خير و بركت بمن عطا فرما!
11ـ سپاس به تربيت هاي الهي:
خداوندا! ستايش از آن تست كه مرا آفريدي. و مرا شنوا و بينا گرداندي! و ستايش سزاوار تست كه مرا بيافريدي و خلقتم را نيكو بياراستي. بخاطر لطفي كه به من داشتي والا……
12ـ نيازهاي تربيتي از خدا:
و مرا بر مشكلات روزگار، و كشمكش شبها و روزها ياري فرماي! و مرا از رنجهاي اين جهان و محنتهاي آن جهان نجات بده و از شر بديهايي كه ستمكاران در زمين مي كنند نگاه بدار………….
13ـ شكايت به پيشگاه خداوند:
خدايا! مرا به كه وا مي گذاري؟ آيا به خويشاوندي كه پيوند خويشاوندي را خواهد گسست؟ يا به بيگانه كه بر من بر آشفتد؟ يا به كسانيكه مرا به استضعاف و استثمار كشانند؟ در صورتيكه تو پروردگار من و مالك سرنوشت مني؟
14ـ اي مربي پيامبران و فرستنده كتب آسماني:
اي خداي من و اي خداي پدران من! ابراهيم، اسماعيل، اسحق و يعقوب، و اي پروردگار جبرئيل، مكائيل و اسرائيل. و اي تربيت كننده محمد، خاتم پيامبران و فرزندان برگزيده اش. اي فرو فرستنده تورات، انجيل زبور و فرقان……
15ـ تو پناهگاه مني:
تو پناهگاه مني، بهنگامي كه راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخناي زمين بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اكنون جزء هلاك شدگان بودم. و تو مرا از خطاهايم باز مي داري. و اگر پرده پوشي تو نبود از رسوايان بودم.
1- فرهنگ دهخدا / ج 10 جديد / ص 15818
منبع: دعاي عرفه عبدالكريم بي آزار شيرازي
..
..وصیت نامه شهید امیر لطفی
وصیت نامه شهید امیر لطفی
سلام ، لطفاً این وصیتنامه را با لبخند بخوانید
سلامی بزرگ محضر صاحبالزمان (عج) و روح پاک امام راحل (ره) و رهبر عالم تشیع و اسلام قائدنا آیتالله سید علی خامنهای (مدظلهالعالی) و روح پاک شهدای اسلام بهخصوص سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین (ع) که جان ها هفته فدای آن بزرگوار ، این دنیا با تمام زیبایی ها و انسانهای خوب مثل گذر است نه ماندن و تمامی ما دیر یا زود باید برویم ، اما چهبهتر که زیبا برویم . در هیاهوی زندگی متوجه شدم که چه دویدنهایی که فقط پاهایم را از من گرفت درحالیکه گویی ایستاده بودم ، چه غصههایی که فقط باعث سپیدی مویم شد اما دریافتم که کسی هست که اگر بخواهد میشود وگرنه ، نمیشود . کاش نمیدویدم ، نه غصه میخوردم ، فقط او را میخواندم .
مادر جان سلام ، روح پدرم شادمادر گرامی ممنون ، بابت همهچیز ممنون ، ممنون که مرا بامحبت اهلبیت (ع) آشنا کردی ممنون بابت تشویقهای شما که هیچوقت نگذاشت از راه اسلام و اهلبیت (ع) دور شوم ، مرا ببخش و حلال کن که نتوانستم فرزندی خوب و لایق برای شما باشم ؛ تمنا دارم از خداوند بزرگ بخواهید که این قربانی را نیز قبول کند زیرا هیچ راهی بهتر از این نیست و این را شما به من آموختید .با خواهش و التماس از شما میخواهم که این شادمانی را با پوشیدن لباس سیاه ، غمگین و خراب نکنید زیرا لباس سیاه مختص ارباب بی کفن هست و بس و غم مخصوص حضرت زینب (س) و خواهش آخر اینکه مثل کوه باافتخار و سری بالاگرفته از این اتفاق خوب یاد کنید تا چشمان دشمنان کور شود .
و در آخرمن خودم را در حدی که بخواهم پندی یا نصیحتی داشته باشم نمیبینم ،
ولی چند درخواست از جوانان هموطنم دارم .
اول اینکه درهرصورت ممکن پشتیبان ولیفقیه باشند و بمانند چون مملکت اسلامی بدون ولیفقیه ارزشی ندارد.به دختران مسلمان عرض کنم که حجاب حضرت زهرایی شما موجب حفظ نگاه برادران میشود ، به پسران مسلمان عرض کنم بیاعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حفظ حجاب خواهران خواهد شد .لطفاً سوره آلعمران آیه ۱۶۴ تا ۱۷۰ را قرائت کنید (بامعنی)
امیر لطفی فرزند پیر غلام اهلبیت (ع) محمدتقی لطفی
نگاه خورشيد چه تلخ به وقت غروب به خون آغشته مي شود
شهيد مهدي مصطفوي درسال 1361 در يك خانواده مذهبي و انقلابي در شهرستان شاهين دژ ديده به جهان گشود.سرانجام از آنجايي كه آرزوي شهادت را هميشه در دل مي پروانيد در تاريخ 6/6/1389 همزمان با سالروز ضربت خوردن مولاي متقيان امام علي (ع) در شبهاي قدر رمضان در سن 28 سالگي در محور عملياتي و هنگ مرزي سلماس توسط اشرار به درجه رفیع شهادت نائ آمد.(الحمدالله رب العالمين و العاقبت للمتقين)با سلام و درود به روح پر فتوح بنيانگذار نظام مقدس جمهوري اسلامي حضرت امام خميني (ره) و آرزوي طول عمر با عزت و عظمت براي مقام معظم رهبري و فرماندهي معظم كل قوا.وصيت من به پدر مادرم و خواهران و برادران و اهل فاميل اين است كه بدانيد و مي دانم كه ميدانيد اسلام عزيز تنها راه نجات و سعادت و رستگاري ماست. هميشه بايد به ياد خدا باشيد و همچنانكه در قرآن كريم به آن اشاره شده ( الا بذكر الله تطمئن القلوب) تنها با ياد خدا دلها آرامش مي يابد، پشتيبان ولايت فقيه باشيد كه ما هر چه داريم از ولايت فقيه است.به مجالس و عزاداري امام حسين (ع) و ائمه اطهار اهميت بيشتر قائل شويد و راه شهداء را ادامه دهيد كه راه سعادت و توشه آخرت است و همواره تربيت زينبي و حسيني بياييد و رسالت آنها را رسالت خود بدانيد از همه كسانيكه از من رنجيده اند و حقي برگردن من دارند طلب بخشش دارم و اميدوارم خداوند در صورت وجود گناه مرا ببخشد.همچنين به دوستان عزيزم و جوانان بزرگوار توصيه مي كنم كه در صحنه هاي مختلف انقلاب و نظام مقدس جمهوري اسلامي حضور پر شور داشته باشند چرا كه دشمنان از حضور پر شور مردم در صحنه هراس دارند و ديگر نمي توانند در مقابل غيرت مندان اين نظام عرض اندام نمايند.به پدر و مادرم و اعضاي خانواده تاكيد مي كنم كه از تجملات دوري نموده و فضاي خانواده را به نور قرآن منور نمايند و نهج البلاغه و صحيفيه سجاديه را در زندگي شخصي خود الگو قرار دهند به دوستان و آشنايان سفارش مي كنم كه نسبت به پدر و مادر مهربان باشيد و هرگز از آنها غافل نشويد و تا مي توانيد به آنها نيكي كنيد بنده آرزو مي كنم اگر عمرم باقي بماند پدر و مادرم را جهت زيارت امام حسين (ع) به كربلا ببرم و در صورت مرگم به ساير برادرانم تاكيد مي كنم كه اين كار را انجام دهند . در پايان اميدوارم پرچم نظام مقدس اسلام پايدار باشند و اين انقلاب به صاحب اصلي اش امام زمان (عج) متصل شود.نگاه خورشيد چه تلخ به وقت غروب به خون آغشته مي شود شايد روان اين باور كه اين رفتني آمدني در پي داشته باشد علت خون گريستنش باشند.
شهید رضا احمدی
رضا احمدی نام پدر: محمد حسین تاریخ تولد: ١٣٤٦/٠١/٠١محل تولد: اراک نام عملیات: پدافندی تاریخ شهادت: ١٣٨١/٠٨/٠٥محل دفن: نا مشخص محل شهادت: تهران
زندگی نامه وصیت نامه
نامه
:والذین امنوا بالله و رسله اولئک هم الصدیقون و الشهدا عند ربهم لهم اجرهم و نورهم و الذین کفر و کذبوا بایتنا اولئک اصحب الجحیمو آنانکه به خدا و رسولانش ایمان آوردند به حقیقت راستگویان عالمند و برایشان نزدخدا اجر شهیدان است پاداش اعمال و نور ایمانشان را (در بهشت) می یابند و آنانکه به خدا کافر شده و آیات الهی را تکذیب می کردند آنها اهل آتش دوزخند. با سلام بر منجی عالم بشریتبا سلام بر امام امت و با سلام بر شهیدان جنگ تحمیلی و راه اسلام و با سلام بر مفقودین و اسرا و مجروحین و معلولین.سخن را با سلام بر مهدی شروع کرده ام در حالی که کوچکتر از آنم که با زبان و قلم اسم او را میان کنم و سخن را با سلام بر شهیدان شروع کرده ام ولی شهیدان را نشناخته ام و چه جالب در این موردخوشا آنانکه جانان می شناسند طریق عشق و ایمان می شناسندهمه گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می شناسندسلام بر تمامی برادران عزیز و هموطنم و سلام بر شما دوستان عزیز و شما وارثین خون شهدا عزیزان اگر چند صباحی در میان شما بودم و معصیت کردم و شما مرا نصیحت کردید من عمل نمی کردم معذرت می خواهم از شما برادران دوست و آشنا حلالیت می طلبم و پیامی نمی توانم برای شما بنویسم زیرا که شهدای عزیزی در میان شما بودند و هستند که وصیتنامه های پر محتوا و سرشار از ایمانشان و خاطره هایی شیرین و جانگداز از خود در میان شما باقی گذاشته اند و می گذارند و اکنون که این مطلب را با قلم بیان می کنم و امیدوارم که آنها از من راضی باشند و مرا ببخشند و شما نیز این ملت قهرمان قدر آنها را بدانید
شهید رضا احمدیعکس پرسنلی رضا احمدینام پدر: محمد حسینتاریخ تولد: ١٣٤٦/٠١/٠١محل تولد: اراکنام عملیات: پدافندیتاریخ شهادت: ١٣٨١/٠٨/٠٥محل دفن: نا مشخصمحل شهادت: تهران زندگی نامه وصیت نامه - نامه:نامه:والذین امنوا بالله و رسله اولئک هم الصدیقون و الشهدا عند ربهم لهم اجرهم و نورهم و الذین کفر و کذبوا بایتنا اولئک اصحب الجحیمو آنانکه به خدا و رسولانش ایمان آوردند به حقیقت راستگویان عالمند و برایشان نزدخدا اجر شهیدان است پاداش اعمال و نور ایمانشان را (در بهشت) می یابند و آنانکه به خدا کافر شده و آیات الهی را تکذیب می کردند آنها اهل آتش دوزخند. با سلام بر منجی عالم بشریتبا سلام بر امام امت و با سلام بر شهیدان جنگ تحمیلی و راه اسلام و با سلام بر مفقودین و اسرا و مجروحین و معلولین.سخن را با سلام بر مهدی شروع کرده ام در حالی که کوچکتر از آنم که با زبان و قلم اسم او را میان کنم و سخن را با سلام بر شهیدان شروع کرده ام ولی شهیدان را نشناخته ام و چه جالب در این موردخوشا آنانکه جانان می شناسند طریق عشق و ایمان می شناسندهمه گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می شناسندسلام بر تمامی برادران عزیز و هموطنم و سلام بر شما دوستان عزیز و شما وارثین خون شهدا عزیزان اگر چند صباحی در میان شما بودم و معصیت کردم و شما مرا نصیحت کردید من عمل نمی کردم معذرت می خواهم از شما برادران دوست و آشنا حلالیت می طلبم و پیامی نمی توانم برای شما بنویسم زیرا که شهدای عزیزی در میان شما بودند و هستند که وصیتنامه های پر محتوا و سرشار از ایمانشان و خاطره هایی شیرین و جانگداز از خود در میان شما باقی گذاشته اند و می گذارند و اکنون که این مطلب را با قلم بیان می کنم و امیدوارم که آنها از من راضی باشند و مرا ببخشند و شما نیز این ملت قهرمان قدر آنها را بدانید
وصیت نامه شهید رضا احمدی/ شهادت تیرماه 1367دربارۀ مادرم از او می خواهم که در عزای من شیرینی بدهد و اصلا برای من گریه نکند زیرا من بعنوان هدیه ای از طرف خدا بودم و بعنوان یک بندۀ حقیر بودم و بالآخره هم به لطف الله بسوی خدا رفتم.به گزارش نوید شاهد از کرمان، شهید رضا احمدی هینمانی اول فروردین 1348، در شهر کرمان چشم به جهان گشود. تا پایان مفطع راهنمایی درس خواند و به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. وی در تیر 1367، در بیمارستان خاتم اهواز بر اثر صدمات ناشی از اصابت ترکش به سر به شهادت رسید.وصیت نامه شهید احمدی را با هم مرور می کنیم: .به نام خداوند بخشندۀ مهربان و با سلام بر مهدی موعود و با سلام بر نائب بر حقش امام خمینی و با درود به رزمندگان سلحشور و سلام بر شهدا و مجروحین راه حق. این دنیا که خداوند برای انسان قرار داده است یک آزمایشگاه می باشد و من بعنوان یک فرد مسلمان و با ایمان خود را مؤظف به مسائل دینی و اسلامی می دانم و به تمام احکام اسلام از جمله نماز و روزه و زکوة معتقد هستم بخصوص من از همه مهمتر معتقد به معاد و روز رستاخیز هستم و باور دارم که بالآخره بعد از آن که انسان مرد روزی توسط خداوند زنده می شود.آن روز به سزای اعمال خوب و بد خود می رسد و چون من یک فرد مسلمان هستم بنابراین به گفته پیامبر اکرم (ص) که فرمودند سزاوار نیست مرد مسلمان شبی را به صبح کند مگر آنکه وصیتنامه او زیر سرش باشد براساس این گفته من بر خودم واجب دانستم که چند کلمه بطور مختصر وصیتنامه بنویسم اولا این حقیر از پدر گرامی و بزرگوارم می خواهم که اگر در طول این زندگی که با هم بطور پدر و پسری بودیم از من خدای ناکرده بدی یا نافرمانی دیده اید حتما مرا برای رضای خدا حلال کنید چون من وقتی کوچک بودم نمی فهمیدم و اعمالی که نبایست انجام دهم انجام می دادم و شما به بزرگواری خودتان مرا حلال کنید وبعدا از مادرم بخصوص مادرم که زحمات بسیار زیادی بخصوص درزمان طفولیت برای من کشیده است می خواهم که مرا عفو کند . مادر عزیزم می دانم که شما برای من خیلی زحمت کشیده اید و رنج خیلی زیادی متحمل شده اید شما باید مرا عفو کنید اگر اجل مرا مهلت داده بود می توانستم تلافی کنم ولی افسوس که اجل رسید و من کاری نتوانستم برای شما انجام دهد بهر حال مادر مهربانم خدا را شاهد می گیرم که من از دل و جان از دست شما و پدرم راضی هستم و اصلا بدی از شما ندیده ام و شما بعد از خداوند در زمان زندگی یار و یاور من بوده اید و حالا که اجل رسیده است از شما و پدرم درخواست و تمنا دارم که اگر در طول زندگی از من بدی دیده اید برای رضای خدا مرا حلال کنید.بنابراین برای چندمین مرتبه از شما و پدر عزیزم تقاضای عفو و بخشش دارم . دربارۀ مادرم از او می خواهم که در عزای من شیرینی بدهد و اصلا برای من گریه نکند زیرا من بعنوان هدیه ای از طرف خدا بودم و بعنوان یک بندۀ حقیر بودم که خدا خودش مرا آفرید و بالآخره هم به لطف الله بسوی خدا رفتم از پدرم می خواهم که اصلا برای من گریه نکند زیرا خودش می داند کسی که در راه خدا کشته شد مرده نیست و زنده است و پدر عزیزم اگر توفیقی پدا شد و من در راه خدا کشته شدم مبادا در عزای من گریه کنی که خدا خوشش نمی آید اگر خواستی گریه کنی باید برای علی اکبر امام حسین گریه کنی پدر تو یک پسد داشتی و باید افتخار کنی اگر من در راه خدا کشته شدم در ضمن دربارۀ کفن و دفن من پدرم می داند ولی یک خواهشی دارم آن این است پدر در خرج من اضافی خرج نکنید و به اندازۀ …….. خرج کنید که ارج شما با سید شهدا باشد . والسلام