#به_قلم_خودم
صبح شده…
و من باز با چشمهایی نیمهخواب، به سقف خیرهام.
پنج سال گذشته، بیآنکه شبی را به یاد آورم
که خواب مرا در آغوش گرفته باشد،
بیدغدغه، بیفکر، بیاضطراب…
مادر شدن، سفریست به جهانی غریب—
جایی که عشق بیمرز با خستگی بیپایان گره میخورد.
من، مادر از خود گذشتهای شدهام
با قلبی پر از مهر،
و گاهی لبهایی که خستگی در آنها تلخ میشود.
ترکیبیست عجیب…
مثل شعری که هم زمزمه است، هم فریاد.
مثل آغوشی که هم پناه است، هم زندان.
اما در همین تناقضها، در همین شبهای بیخواب،
چیزی هست که مرا زنده نگه میدارد—
شاید نگاه کودک، شاید صدای نفسهایش،
شاید امیدی که هنوز در من نفس میکشد،
و هر صبح، با تمام خستگیاش،
یادآور این است که هنوز میتوان دوست داشت،
هنوز میتوان ادامه داد،
هنوز میتوان مادر بود…
با تمام زخمها، با تمام لبخندها.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام زندگی…
الهی امید به تو،
که در دل این خستگیها،
نور آرامش را میتابانی،
و مرا به یاد میآوری که عشق،
همان نیروییست که از دل شب، صبح را بیرون میکشد
#زندگی #زندگی #عشق #فرزند
#فرزندآوری #آرامش #نور
#کودک
تربیت فرزند، سختترین و شیرینترین تجربهایست که تا امروز لمس کردهام. حالا که خودم مادر شدهام، تازه میفهمم مادرم چه کوهی از صبر و عشق بوده؛ چه شبهایی را بیصدا گریسته، چه روزهایی را با دلنگرانی گذرانده و چه لحظههایی را وقف آرامش من کرده.
ابزار تربیتی هر دهه تغییر میکند، اما اصلِ مادر بودن، همان است: فداکاری بیمرز، عشقی بیقید و شرط و نگاهی که همیشه نگرانِ آیندهی فرزند است.
مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانیهایشان فرمودند:
«اینکه در روایت آمده است اَلجَنَّةُ تَحتَ اَقدامِ الاُمَّهات، “تَحتَ اَقدام” یک تعبیر کنایی است. یعنی بهشت زیر پای مادر است، یعنی دمِ دستِ مادر است؛»
و حالا من، با تمام وجود، این جمله را درک میکنم.
مادر بودن سخت است، اما در دلِ همین سختی، نوری هست که هیچ چیز جای آن را نمیگیرد.
#مادر
#به_قلم_خودم
#فرزند
#بهشت
#آرامش
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی، امیدم به توست…
شب، آرام و بیصدا، مرا در آغوش خواب کشید.
سحرگاه، با آواز گریهاش، پلکهایم به سختی گشوده شد.
پدر، با نرمیِ آغوش، آرامَش کرد.
دوباره، صدای شیرینِ «مامان، مامان» چون نسیمی دلانگیز، خواب را از چشمهایم ربود.
گرچه تنها ساعتی گذشته بود، اما اینبار چشمها آسانتر باز شدند؛
تصویر لبخند و آوای دلنشینِ «مامان، مامان»
آهنگ آغاز روزم شد.
ثانیهای نگذشت که کودک دیگر، چون برق، بوسهای بر گونهام نشاند؛
و رقابتِ شیرینِ دو فرشته برای دلبری و زیبا کردنِ روزم آغاز شد…
آه، چه نعمتیست فرزند…
و چه موهبتیست مادر شدن.
الحمدلله علی کل حال
الحمدالله کما هو اهله
#فرزندآوری
#فرزند
#به_قلم_خودم
انتظار، گاه چون پرندهایست که بر سیمهای خیال آرمیده
و گاه، چون سایهایست که در کوچههای دل، بیصدا میلغزد
نمیدانم تا کی باید بنشینم
شاید انتظار، همان فرشتهی صبر است
که گاه از تکرار حضور، دلزده میشود
و در سکوت، بالهایش را جمع میکند…
#به_قلم_خودم
آمده ام اینجا
جایی هست که همیشه دلم آن را پناهگاه نفسهای معنوی دانسته…
جایی که گاه دل در آن ترک میخورد، اما هنوز لبریز از دوستداشتن است.
جایی که حضور فرشتگان، نه با چشم، که با جان احساس میشود…
#به_قلم_خودم
عطر خانهی مادری، از گرانبهاترین و نابترین عطرهای دنیاست.
خانهای که در آن روزهای پر فراز و فرودِ مجردی، با تمام اضطرابها، تنشها، شادیها، تلخیها و خوشیهایش، جا خوش کردهاند
یاد آن روزها بخیر…
وقتی مادر میشوی، هرچند بر گذشته و شیوهی مادری کردنِ مادرمان نقدهایی داریم،
اما همانطور که جاسمین لی کوری در کتابش میگوید:
او را بیشتر از پیش دوست داریم،
و مادریاش را، با توجه به شرایط و زمانهاش، بهترین و برترین نوع مادری میدانیم.
مادری، هنرِ ساختن عشق است در دلِ محدودیتها.
خانهی مادری، موزهی این عشق است؛
با دیوارهایی که رازها را شنیدهاند،
با پنجرههایی که دعاها را به آسمان رساندهاند،
و با عطری که هیچ عطر فروشی نمیفهمدش.
#به_قلم_خودم
#مادر
وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ
الهی امید به تو، ای آرامش جان و آغاز هر صبح روشن…
صبح پاییزی با نسیم خنک و نوازشگرش از راه میرسد؛ خورشید با لبخندی گرم سلام میکند، و خواب کوتاه پس از طلوع، چون آغوشی نرم، جان را تازه میسازد. صدای بازی و شیطنت کودکان، همچون ترانهای بینقاب، در کوچههای زندگی میپیچد(الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا)، عطر چای تازهدم، در فنجانهای خاطره میرقصد، و همه چیز، حتی تکرارها، رنگی از تازگی و طراوت دارد (کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ).
زندگی، با تمام سادگیاش، هر روز لباسی نو بر تن میکند. تکرارها، نه ملالآور، که همچون ذکر عاشقانهاند؛ آرام، عمیق، و پر از معنا. هر صبح، فرصتیست برای دوباره دیدن، دوباره خواستن، و دوباره زیستن.
و اینچنین، در آغوش لحظهها، سلامی دوباره به زندگی میگوییم…
با امید، با عشق، با توکل.
ٱلْـحَمْدُ لِلَّهِ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ
#به_قلم_خودم
#زندگی
#تکرار
#زیبایی