• فهرست مطالب 
  • تماس  

مناجات باخدا

04 شهریور 1395 توسط آشنا

کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی

باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی

نه من آنم که زلطف و کرمت چشم بپوشم

نه تو آنی که کنی منع گدا را زنگاهی

در اگر باز نگردد نروم باز بجائی

پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی

تو کریمی و دو صد کوه به یک کاه ببخشی

من بیچاره چه سازم که ندارم پر کاهی

سوز دوزخ به از این کز شرر عشق نسوزم

به بهشتم ندهم گر بدهی شعلۀ آهی

سوز ده تا که بسوزد زغمت سخت درونی

اشک ده تا که بگرید زغمت نامه سیاهی

چو بدوزخ زدهان شعله صفت سر بدر آرد

این زبانی که دل شب به تو گفته است الهی

چون پسندی که فرود آوری اش در دل آتش

این جبینی که به خاک تو فرود آمده گاهی

سخن از وسعت عفوت نتوان گفت که فردا

جرم کونین به پیش کرمت نیست گناهی

دست «میثم» تو بگیر از کرم خویش که باشد

همچو کوری که نشسته است به غفلت سر چاهی

…

 نظر دهید »

اگر بناست...

04 شهریور 1395 توسط آشنا

اگر بناست رحمت کسی به ما کمک کند

خدا کند که زودتر خود خدا کمک کند

ضیافت کریم ها که بی گدا نمی شود

کرم کن و بگو کسی به این گدا کمک کند

من اشتباه کرده ام ولی مرا رها نکن

بجز تو کیست که به این، بی سر و پا کمک کند

گناه کردنم به آبروی من لگد زده

به این بدون آبرو کسی چرا کمک کند ؟

اگر هوار میزنم ،اگر که جار میزنم

میان راه مانده ام یکی مرا کمک کند

نگو که تحبس الدعا شدم نگو رها شدم

بگو چه حربه ای به من بجز دعا کمک کند

برای من که قبح غفلت و گناه ریخته

حیاست بهترین دوا ، به من حیا کمک کند

بیا مرا درست کن بیا ضرر نمیکنی

نمیشود خدا همش به خوبها کمک کند

به هر کجا که میروم ضمانتم نمی کنند

به طوس میروم مگر امام رضا کمک کند

اگر که خورده کار من گره ؛گره گشا که هست

به عاشقان ، رقیه ی گره گشا کمک کند

چقدر تا دم سحر سر بریده ی پدر

به دخترسه ساله روی نیزه ها کمک کند

ز ناقه زجر لعنتی مرا ز مو بلند کرد

به دختر تو عمه زیر چکمه ها کمک کند

…

 نظر دهید »

مناجات با خورشید پنهان

04 شهریور 1395 توسط آشنا

خبر ز آمدنت داده اند ای آقا!

تمام لشگرت آماده اند ای آقا!

جهان پر است ز یا یابن الحسن!، کجایی پس

و مردمان به صف ایستاده اند ای آقا!

چقدر ساده ام آقا، خیال کردم که

به شوق روی تو دل داده اند ای آقا

عجب حکایت تلخی ست، شیعیان شما

به دام معصیت افتاده اند ای آقا

به یک اشاره ی شیطان گناه آماده ست

خلاصه امت تو ساده اند ای آقا

میان شهر، پی پا رکاب می گردی

ولی همه سر سجاده اند ای آقا

تو از حسین و علی هم غریب تر هستی

نبین که نامه فرستاده اند ای آقا

مرا بخر به غلامی ات ای گل زهرا

آخر مرا برای شما زاده اند ای آقا

…

 نظر دهید »

مناجات

04 شهریور 1395 توسط آشنا

مخلوق خدا قیمت اگر میگیرد

از آه شب و اشک سحر میگیرد

در آتش عشق، ما گلستان دیدیم

از بین شرر خدا شجر میگیرد

در مسلک ما سوختگان هجران

پروانه چو سوخت تازه پر میگیرد

شیرینى عشق آن چنان است که نخل

از میثم تمار اثر می گیرد

در وقت شهادت بغلش میگیرند

آنکه غم یار را به بر میگیرد

بر سر نگذاشت هر کسى تربت دوست

فردا که شود، خاک به سر میگیرد

در اصل به معشوق خیانت کرده

دستى که ز دست غیر زر میگیرد

مرغ ملکوت خاکدان شانش نیست

از خاک فقط زاد سفر میگیرد

دنیا بخدا مزرعه آخرت است

زین مزرعه هر کسى ثمر میگیرد

گر سختى آخرت به باور برسد

دنیاطلبى را ز بشر میگیرد

آن آخرتى که آنچنان ملتهب است -

- فرزند تقاص از پدر میگیرد

روزى که به فاطمه همه محتاجند

- حتما همه را مد نظر میگیرد -

همسایه من ! حال مرا نیز بپرس

همسایه ز همسایه خبر میگیرد

ما زنده از آنیم که فرزند خلیل

میاید و بر دست تبر میگیرد

میاید و انتقام مظلومان را

با سیصد و سیزده نفر میگیرد

…

 نظر دهید »

در رکاب خلیفه

04 شهریور 1395 توسط آشنا

علی - عليه‏السلام - هنگامی كه به سوی كوفه می‏آمد ، وارد شهر انبار شد كه‏ مردمش ايرانی بودند.كدخدايان و كشاورزان ايرانی خرسند بودند كه خليفه محبوبشان از شهر آنها عبور می‏كند ، به استقبالش شتافتند ، هنگامی كه مركب علی به راه افتاد،آنها در جلو مركب علی ( ع ) شروع كردند به دويدن .

علی(ع) آنها را طلبيد و پرسيد :«چرا می‏دويد ، اين چه كاری است كه می‏كنيد ؟!»
- اين يك نوعی احترام است كه ما نسبت به امرا و افراد مورد احترام‏ خود می‏كنيم . اين سنت و يك نوع ادبی است كه در ميان ما معمول‏ بوده است .

- اينكار شمارا در دنيا به رنج می‏اندازد ، و در آخرت به شقاوت‏ می‏كشاند . هميشه از اين گونه كارها كه شما را پست و خوار می‏كند خودداری‏ كنيد . بعلاوه اين كارها چه فايده‏ای به حال آن افراد دارد ؟

نهج البلاغه.کلمات قصار.شماره ی

…

 نظر دهید »

تقدیم به فاطمیون

04 شهریور 1395 توسط آشنا

دم كه نفس كشیدم از هجرانت

شرمنده شدم از تو و از ایمانت

آه اى گل سرخ خیمه ى فاطمیون!

دیباچه دشت خون شده چشمانت

***

وقتى كه زمین دستخوش پاییز است

از ناله عاشقان،زمان لبریز است

در فصل وداع “فاطمیون” ،افسوس

این عرض ارادت دلم ناچیز است

***

در بزم فلك، دوباره اختر داریم

پیوند شقایق و صنوبر داریم

در شام و حلب همنفس “فاطمیون”

خون نامه ى لاله هاى پرپر داریم

***

در دشت شقایقى كه قربانگاه است

از هر نفس لاله ،زمان آگاه است

در معركه ى عاشقى “فاطمیون”

لبخند رضایت رسول الله است

…

 نظر دهید »

وسوسه شیطان

04 شهریور 1395 توسط آشنا

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند.لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.

 

در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد،خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.

 

مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد.. در راه به مسجد ودر همان نقطه مجدداً زمین خورد!

 

او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.

 

در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید.

 

مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید))..

 

از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.

 

مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.

 

مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.

 

مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود.

 

مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.

 

مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد..

 

شیطان در ادامه توضیح می دهد:

((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.))

 

وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید.

 

به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید.

 

بنابراین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.

 

….

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 27
  • 28
  • 29
  • ...
  • 30
  • ...
  • 31
  • 32
  • 33
  • ...
  • 34
  • ...
  • 35
  • 36
  • 37
  • ...
  • 78

شب های بی ستاره

Random photo

img-20151208-wa0012.jpgimg-20151208-wa0012.jpg

پخش حرم

آیه قرآن تصادفی

اوقات شرعی

اوقات شرعی

قرآن

آیه قرآن تصادفی
  • تماس